English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 222 (3 milliseconds)
English Persian
launcher سکوی پرتاب
Search result with all words
pad سکوی پرتاب رسانگر
pads سکوی پرتاب رسانگر
launching pad سکوی پرتاب موشک
launching pad سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching pads سکوی پرتاب موشک
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
blast برخاستن از سکوی پرتاب
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
aerial platform سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
hard base سکوی پرتاب مستحکم
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
k gun سکوی پرتاب بمب زیرابی
launching site سکوی پرتاب موشک
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
Other Matches
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
starting block سکوی شروع
testing stand سکوی ازمایش
berm سکوی شیب بر
entablement سکوی مجسمه
jumping hill سکوی پرش
bema سکوی خطابه
central reserve سکوی وسط
central reserve سکوی میانی
projectile flat سکوی گلوله
platform سکوی شیرجه
platforms سکوی شیرجه
channelising island سکوی جداساز
loading site سکوی بارگیری
loading rack سکوی بارگیری
soft missile base سکوی بی حفاظ
stanchion سکوی استقرار
flight platform سکوی پرواز
military platform سکوی نظامی
starting platform سکوی شروع
artillery mount سکوی نصب
pallet سکوی بار
bench سکوی کوهستانی
median سکوی میانی
median سکوی وسط
shelf سکوی کوهستانی
back berm سکوی پایه
pedestals سکوی اتش
pedestals سکوی تیر
pedestal سکوی اتش
pedestal سکوی تیر
quays سکوی بارگیری
quay سکوی بارگیری
board سکوی شیرجه
boarded سکوی شیرجه
cavalier سکوی نگهبانی
decks سکوی موتور
pallets سکوی بار
benches سکوی کوهستانی
seat سکوی استقرار
artillery mount سکوی توپخانه
platform 3 سکوی شماره 3
seated سکوی استقرار
decked سکوی موتور
seats سکوی استقرار
staging سکوی کار
deck سکوی موتور
deck سکوی جلوی تانک
low board سکوی یک متری شیرجه
ambon میز [سکوی] خطابه
decked سکوی جلوی تانک
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
ambo میز [سکوی] خطابه
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
bema سکوی وعظ درکلیسا
channelising island سکوی هدایت کننده
thwarts سکوی نشیمن قایق
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
decks سکوی جلوی تانک
railway end پل سکوی راه اهن
high board سکوی شیرجه 3 متری
railhead سکوی راه اهن
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
inside berm سکوی شیببر درونی
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
platform سکوی ایستگاه راه آهن
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
batteries گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
wishbone پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
bearing یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
wishbones پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
gunrack مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
railhead depot بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
abat-voix [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
shove پرتاب
hurls پرتاب
hurled پرتاب
putting پرتاب
hurl پرتاب
toss پرتاب
jet پرتاب
puts پرتاب
tossing پرتاب
shoving پرتاب
shoves پرتاب
launch پرتاب
launches پرتاب
launching پرتاب
pitch پرتاب
pitches پرتاب
jaculation پرتاب
launched پرتاب
shoved پرتاب
put پرتاب
shyest پرتاب
throw پرتاب
jetting پرتاب
shying پرتاب
tossed پرتاب
throws پرتاب
detrusion پرتاب
shyer پرتاب
jetted پرتاب
shy پرتاب
tosses پرتاب
throwing پرتاب
shies پرتاب
jets پرتاب
shied پرتاب
forward cast پرتاب نخ ماهیگیری
torpedo launch پرتاب اژدر
tilted شتاب پرتاب
tilt شتاب پرتاب
thrusts پرتاب کردن
propellant خرج پرتاب
propellants خرج پرتاب
airball پرتاب خطا
tilts شتاب پرتاب
jettison پرتاب کردن
hot hand پرتاب موفق
lunger پرتاب کننده
paradrop پرتاب با چتر
discus throwing پرتاب دیسک
discus throw پرتاب دیسک
propellant charge خرج پرتاب
propelling charge خرج پرتاب
referee throw پرتاب داور
charity shot پرتاب ازاد
foin پرتاب کردن
foul line خط پرتاب ازاد
let fly پرتاب کردن
throwing the hammer پرتاب چکش
jaculate پرتاب کردن
hammer throw پرتاب چکش
javelin throw پرتاب نیزه
throwing the javelin پرتاب نیزه
launching angle زاویه پرتاب
launching site محل پرتاب
free throw پرتاب ازاد
sharity stripe خط پرتاب ازاد
charity line خط پرتاب ازاد
air extraction پرتاب بار
throwing apparatus لوازم پرتاب
base ejection پرتاب شونده از ته
aerial delivery پرتاب هوایی
slung پرتاب شده
jettisons پرتاب کردن
jettisoning پرتاب کردن
weight throw پرتاب وزنه
arm thrust پرتاب دست
rocketry فن پرتاب موشک
skeet پرتاب کردن
small ball پرتاب بی حالت
caster پرتاب کننده
bowshot تیر پرتاب
throw in پرتاب اوت
unsling پرتاب کردن
upthrow پرتاب ببالا
jettisoned پرتاب کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com