English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (9 milliseconds)
English Persian
golden retriever سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
Other Matches
crosser دورگه
mulatto دورگه
hybrid دورگه
cross دورگه
half blooded دورگه
half caste دورگه
hybrida دورگه
half bred دورگه
mestizo دورگه
crosses دورگه
cur سگ دورگه
mongrels دورگه
mongrel دورگه
crossest دورگه
dihybrid دورگه
bigeneric دورگه
crossbred دورگه
crossbreed دورگه
allophone صدای دورگه
half breed ادم دورگه
cross دورگه کردن
crosses دورگه کردن
hybridization دورگه پروری
crossest دورگه کردن
crosser دورگه کردن
hybrid جانور دورگه
half blood نابرادری یا ناخواهری دورگه
indo chinese دورگه هندی و چینی
hybrida گیاه یاجانور دورگه مخلوط
buprestis طلایی
gilt edged لب طلایی
gilt edge لب طلایی
golden طلایی
gilt-edged لب طلایی
auburn طلایی
aureate طلایی
auric طلایی
buprestidan طلایی
gilt طلایی
gilts طلایی
hair of golden wire گیسوان طلایی
buprestis سوسک طلایی
buprestidan سوسک طلایی
aureate طلایی کردن
aureate طلایی رنگ
chrysanthemum مینای طلایی
chrysanthemums مینای طلایی
gold beetle سوسک طلایی
goldfish ماهی طلایی
gold bug سوسک طلایی
goldstone جام طلایی
nitro muriate acid تیزاب طلایی
goldsmith beetle یکجورسوسک طلایی
golden shoe کفش طلایی
golden age عصر طلایی
may bug طلایی پردار
golden ages عصر طلایی
gold fish ماهی طلایی
razorback خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
golden ratio نسبت طلایی [ریاضی]
dordo ماهی طلایی دریایی
golden opportunity <idiom> موقعیت طلایی وعالی
hesverides باغ سیبهای طلایی
orfe یکجور ماهی طلایی
chafer سوسک طلایی پردار
cockchafer سوسک طلایی پردار
rolled gold bracelet دست بند طلایی [غلتیده ]
golden age وابسته به مردمان عصر طلایی
golden ages وابسته به مردمان عصر طلایی
gold ثروت رنگ زرد طلایی
golds ثروت رنگ زرد طلایی
oriole پری شاهرخ طلایی مرغ انجیر خوار
golden age دوران طلایی که در آن بشر شاد و سعادتمند و معصوم بود
golden ages دوران طلایی که در آن بشر شاد و سعادتمند و معصوم بود
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
goldstone جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
gun dog سگ شکاری
hunting dog سگ شکاری
hunters سگ شکاری
sporting dog سگ شکاری
hunter سگ شکاری
hound سگ شکاری
hounded سگ شکاری
hounds سگ شکاری
gundog سگ شکاری
gundogs سگ شکاری
raptorail شکاری
ratch سگ شکاری
raptatory شکاری
raptatorial شکاری
feral شکاری
deer hound سگ شکاری
accipital شکاری
hounding سگ شکاری
buckhound سگ شکاری
birds of prey پرندگان شکاری
killer submarine زیردریایی شکاری
canum venaticorum سگان شکاری
sports car اتومبیل شکاری
hunters اسب یا سگ شکاری
birds of prey مرغان شکاری
shotgun تفنگ شکاری
canes venatici سگان شکاری
shotguns تفنگ شکاری
capped watch ساعت شکاری
hunter اسب یا سگ شکاری
terriers سگ بویی شکاری
dogcart کالسکهی شکاری
sport car اتومبیل شکاری
dogcarts کالسکهی شکاری
game جانور شکاری
ravin طعمه شکاری
ravening شکاری غاصب
shot gun تفنگ شکاری
sports cars اتومبیل شکاری
terrier سگ بویی شکاری
staghound تازی شکاری
gazehound نوعی سگ شکاری
bowing کمان شکاری
deer dog تازی سگ شکاری
game bag خرجین شکاری
blood سگ شکاری و بوی خن
bow کمان شکاری
accipiter مرغ شکاری
game fowl مرغ شکاری
bowed کمان شکاری
bows کمان شکاری
Afghan Hound سگ شکاری افغان
beagle تازی شکاری پاکوتاه
ravens شکار طعمه شکاری
chaser مفتش هواپیمای شکاری
pointers سگ شکاری یابنده شکار
chasers مفتش هواپیمای شکاری
beagles تازی شکاری پاکوتاه
fighter cover پوشش با هواپیماهای شکاری
fighter bomber شکاری- بمب افکن
field trial مسابقه تازیهای شکاری
doublcd barrcled shot تفنگ شکاری دو لول
venatical وابسته بشکار شکاری
venatic وابسته بشکار شکاری
pointer سگ شکاری یابنده شکار
huntsmen مدیر تازیهای شکاری
raven شکار طعمه شکاری
feral حیوان شکاری وحشی
high power تفنگ شکاری بزرگ
huntsman مدیر تازیهای شکاری
accipitrine ازجنس باز شکاری
marlin ماهی شکاری بزرگ
bird of prey مرغ شکاری گوشتخوار
basset نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
accipitrine متعلق به مرغان شکاری بازمانند
gordon setter نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
goshawk باز بال کوتاه شکاری
gamekeeper متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeepers متصدی جانوران شکاری قرقچی
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
irish wolfhound سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
saker باز شکاری در اروپای قدیم
salmi خورش باگوشت مرغ شکاری
sporterize تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
small game پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
sleuth hound یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhound نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhounds نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
setter توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
setters توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
upland game پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
glede انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
to hark back برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
yoicks علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
fighter direction هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
hot rod اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
Tianjan شهر تیانجان [شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
fowling piece تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
fighter هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighters هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fowling piece تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
saluke سگ شکاری بویی تازی بویی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com