Dictiornary-Farsi | سگ پاسبان نگهبان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
watchdog	سگ پاسبان نگهبان
watchdogs	سگ پاسبان نگهبان


Other Matches

custodier	پاسبان
constables	پاسبان
robert	پاسبان
police officer	پاسبان
peon	پاسبان
bobbies	پاسبان
bobby	پاسبان
constable	پاسبان
gendarme	پاسبان
gendarmes	پاسبان
police officers	پاسبان
policemen	پاسبان
polices	پاسبان
policed	پاسبان
police	پاسبان
custos	پاسبان
cop	پاسبان
cops	پاسبان
policeman	پاسبان
night watch	پاسبان شب گزمه
game keep	پاسبان شکار
guard	پاسبان مستحفظ
truncheons	چوب پاسبان
truncheon	چوب پاسبان
castle ward	پاسبان دژیاقلعه
nightstick	باتوم پاسبان
nightsticks	باتوم پاسبان
guards	پاسبان مستحفظ
coast guardsman	پاسبان دریاکنار
death watch	پاسبان مرده
guarding	پاسبان مستحفظ
hayward	پاسبان حصارهاوپرچین ها
the policeman watched him	پاسبان اورامیپائید
sepoy	پاسبان محلی
watch man	پاسبان مراقب
sbirro	پاسبان ایتالیایی
picket guard	پاسبان اردوگاه
rozzer [British E]	پاسبان [اصطلاح روزمره]
filth [British E]	پاسبان [اصطلاح روزمره]
cop	پاسبان [اصطلاح روزمره]
A posse of police officers and soldiers	یک دسته از پاسبان و سرباز
pig [American E]	پاسبان [اصطلاح تحقیر آمیز]
johnny	جوان ژیگولو و خوشگذران پاسبان
doberman pinscher	سگ پاسبان المانی متوسط الجثه
cerberus	سگ سه سری که پاسبان دوزخ بوده مستحفظ
death watch	پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
The Watchmans sleep is the thiefs lantern . <proverb>	چراغ دزد خواب پاسبان است .
billy	چوبدستی باطوم یاچوب قانون پاسبان یار
copper [police officer]	پاسبان [اغلب تحقیر آمیز] [اصطلاح عامیانه]
billies	چوبدستی باطوم یاچوب قانون پاسبان یار
hesperides	نام حوریهای دریایی که پاسبان باغ سیبهای زربودند
cordons	یک عده پاسبان یانظامی که درفواصل معین محلی رااحاطه کنند خط قرنطینه
cordon	یک عده پاسبان یانظامی که درفواصل معین محلی رااحاطه کنند خط قرنطینه
guardian	نگهبان
wardens	نگهبان
watch	نگهبان
duty	نگهبان
police dog	سگ نگهبان
guard dog	سگ نگهبان
watches	نگهبان
watched	نگهبان
K9 [canine]	سگ نگهبان
watching	نگهبان
guardians	نگهبان
look out	نگهبان
life guard	نگهبان
left half back	نگهبان چپ
enntinel	نگهبان
watch dog	سگ نگهبان
out post	نگهبان
watch man	نگهبان
custos	نگهبان
custodier	نگهبان
conservator	نگهبان
body guard	نگهبان
lifeguards	نگهبان
lifeguard	نگهبان
custodial	نگهبان
escorted	نگهبان
on guard	نگهبان
sentry	نگهبان
watchmen	نگهبان
inspector	نگهبان
sentinels	نگهبان
sentinel	نگهبان
custodians	نگهبان
custodian	نگهبان
watchman	نگهبان
guard	نگهبان
sentries	نگهبان
guarding	نگهبان
guards	نگهبان
chasers	نگهبان
chaser	نگهبان
inspectors	نگهبان
keeper	نگهبان
gallant	نگهبان
watchdog	سگ نگهبان
wards	نگهبان
escorts	نگهبان
escorting	نگهبان
escort	نگهبان
watchdogs	سگ نگهبان
guardsmen	نگهبان
guardsman	نگهبان
ward	نگهبان
keepers	نگهبان
warden	نگهبان
bailiffs	نگهبان دژ سلطنتی
churchmen	نگهبان کلیسا
guard signal	علامت نگهبان
watch officer	افسر نگهبان
guardian council	شورای نگهبان
officer of the day	افسر نگهبان
memory guard	نگهبان حافظه
wardens	نافر نگهبان
interior guard	نگهبان داخلی
coverings	نگهبان بگوش
to stand sentinel	نگهبان گذاشتن در
churchman	نگهبان کلیسا
covers	نگهبان بگوش
officer of the watch	افسر نگهبان
cover	نگهبان بگوش
sergeant of the guard	گروهبان نگهبان
right half back	نگهبان راست
copying	نگهبان مخابراتی
relief of sentry	عوض نگهبان
copy	نگهبان مخابراتی
radio guard	نگهبان بی سیم
port watch	نگهبان بندر
copies	نگهبان مخابراتی
copied	نگهبان مخابراتی
bailiff	نگهبان دژ سلطنتی
guardian angel	فرشته نگهبان
guard post	پایه نگهبان
tricked	سکانی نگهبان
boat gang	نگهبان قایق
air sentinel	نگهبان هوایی
anchor watch	نگهبان لنگر
curing membrane	پوسته نگهبان
arcturus	نگهبان شمال
beach patrol	نگهبان ساحلی
beach patrol	نگهبان اسکله
tricking	سکانی نگهبان
trick	سکانی نگهبان
curators	نگهبان متصدی
curator	نگهبان متصدی
gangway staff	نگهبان پله
flag guard	نگهبان پرچم
factionary	نگهبان قراول
warden	نافر نگهبان
guard band	باند نگهبان
armorer	نگهبان اسلحه زراد
time orderly	نگهبان اعلام ساعت
to relieve guard	نگهبان راعوض کردن
service officer	افسر ارشد نگهبان
wardress	نگهبان و محافظ زن در زندان
am i the keep of my brother?	ایامن نگهبان برادرخودهستم
air controlman	نگهبان کنترل هوایی
guardsman	سرباز هنگ نگهبان
watch dog	ناو نگهبان ناوگان
guardsmen	سرباز هنگ نگهبان
sentry box	سایبان چوبی نگهبان
sentry boxes	سایبان چوبی نگهبان
attendant	همراه نگهبان کشیک
warder	نگهبان دروازه یا قصر
cryptoguard	نگهبان اطاق رمز
Beefeaters	نگهبان برج لندن
warders	نگهبان دروازه یا قصر
earth retaining wall	دیوار نگهبان خاک
attendants	همراه نگهبان کشیک
rangeguard	نگهبان میدان تیر
duty officer	افسر نگهبان ستاد
Beefeater	نگهبان برج لندن
post-	گماردن نگهبان قرار دادن
post	گماردن نگهبان قرار دادن
posts	گماردن نگهبان قرار دادن
chaperons	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperones	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperone	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
watchdog	نگهبانی دادن نگهبان بودن
watchdogs	نگهبانی دادن نگهبان بودن
posted	گماردن نگهبان قرار دادن
chaperon	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
officer of the deck	افسر نگهبان عرشه ناو
sounding patrol	نگهبان عمق سنج ناو
curatorial	نگهبان یامتصدی کتابخانه یاموزه
rangeguard	نگهبان قرق میدان تیر
cover	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
dog watch	پلیس یا نگهبان عصر و غروب افتاب
coverings	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
sentry boxes	سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
sentry box	سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
watch fire	اتشی که پاسدار یا نگهبان روشن میکند
covers	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
raid clerk	نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
guardship	ناو یا کشتی نگهبان یا مسئول گشت زنی دریایی
radio guard	نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
air sentinel	گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
arcturus	نگهبان شمال الفا- گاوران الفا- عوا ارکتوروس