Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (5 milliseconds)
English
Persian
fluid
سیال
fluids
سیال
fulidal
سیال
unthickened
سیال
Other Matches
fluidal
مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
transport stream
ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
ideal fluid
سیال ایده ال
effluents
سیال خروجی
influent
سیال ورودی
working fluid
سیال متحرک
electric fluid
سیال برقی
floating reserve
احتیاط سیال
fluid capital
سرمایه سیال
fluid centre
مرکز سیال
working fluid
سیال عامل
fluid intelligence
هوش سیال
fluid resistance
مقاومت سیال
superfluid
ابر سیال
real fluid
سیال واقعی
perfect fluid
سیال کامل
intransit strenth
پرسنل سیال
intransit stock
اماد سیال
effluent
سیال خروجی
floating
سیال مواج
mobiles
روان سیال
mobile
روان سیال
mobile
سیال تغییرپذیر
fluids
جسم سیال
fluid
جسم سیال
mobiles
سیال تغییرپذیر
viscous stress
تنش برش سیال
fluor
قاعدگی زنان سیال
bleeds
فرار کردن یک سیال
bleed
فرار کردن یک سیال
maintenance float
شارژ انبار سیال
fluid bed polymerization
بسپارش در بستر سیال
fluidic
وابسته بجسم سیال
working lead fluid
سیال متحرک یا عامل
brain storming
سیال سازی ذهن
visualization
مرئی ساختن سیال
fluid bed vulcanization
وولکانش در بستر سیال
whirled
چرخش یا دوران جریان سیال
whirling
چرخش یا دوران جریان سیال
vapor lock
قطع کامل جریان سیال
baffled
منحرف کننده جریان سیال
whirl
چرخش یا دوران جریان سیال
baffles
منحرف کننده جریان سیال
baffling
منحرف کننده جریان سیال
fluid adjustment screw
پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
whirls
چرخش یا دوران جریان سیال
baffle
منحرف کننده جریان سیال
supercritical fluid chromatography
کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
floatation
اضافی بودن سطح سیال اماد
fluidic
مایع مانند جسم سیال یامایع
vorticity
میزان برداری دوران موضعی سیال
coanda effect
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
s.f.c
chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
vortex flow
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
prill
بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
circulation
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
underway
در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
circulations
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
reynolds stress
تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
vortex sheet
لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
notches
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
head pessure
فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
supercritical fluid chromatography/mass
spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
notch
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reynolds number
مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
velocity gradiant
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
hydraulic fluid
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
viscosity valve
شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
s.f.c/m.s
mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
pitot tube
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
coffins
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
reed valve
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
coffin
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
cross flow
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
polar motion
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
venturi
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
real stagnation point
نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
vortex tube
وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
mobile warfare
جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
load call
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fluidify
تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant displacement pump
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
compensating port
مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com