English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (7 milliseconds)
English Persian
payroll سیاهه دستمزد
Other Matches
rosters سیاهه نامه ها سیاهه وفایف
roster سیاهه نامه ها سیاهه وفایف
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
to take an inventory of سیاهه
listing سیاهه
listings سیاهه
list سیاهه
invoice سیاهه
invoiced سیاهه
invoices سیاهه
invoicing سیاهه
list سیاهه جدول
bill of quantites سیاهه چندی ها
property list سیاهه خواص
program listing سیاهه برنامه
proforma invoice سیاهه مقدماتی
proforma سیاهه فروش
check list سیاهه مقابله
output listing سیاهه خروجی
checklist سیاهه مقابله
assembly list سیاهه همگذاری
commercial invoice سیاهه تجارتی
error list سیاهه خطاها
list سیاهه برداشتن
listing سیاهه برداری
listings سیاهه برداری
payroll سیاهه پرداخت
to take an inventory of سیاهه ماترک
certified invoice سیاهه تائید شده
inventory فهرست اموال سیاهه
selective listing سیاهه برداری گزیده
invoicing صورت حساب سیاهه
invoiced صورت حساب سیاهه
stock talking سیاهه برداری از موجودی
polling list سیاهه رای گیری
polling list سیاهه نمونه برداری
invoice صورت حساب سیاهه
invoices صورت حساب سیاهه
indenture سیاهه رسمی زدندانه گذاری
consular invoice سیاهه تائید شده توسط کنسولگری
stipends دستمزد
stipend دستمزد
rapine دستمزد
feoff دستمزد
factor payments دستمزد
waging دستمزد
waged دستمزد
wages دستمزد
salary دستمزد
wage دستمزد
pays دستمزد
salaries دستمزد
pay دستمزد
paying دستمزد
wage determination تعیین دستمزد
wage market بازار دستمزد
wage rate نرخ دستمزد
wage cuts کاهش دستمزد
wage costs مخارج دستمزد
wage control کنترل دستمزد
wage constraint محدودیت دستمزد
cash-wage دستمزد نقدی
wage differentials اختلاف در دستمزد
wage policy سیاست دستمزد
wage stabilization ثبات دستمزد
wage index شاخص دستمزد
wage funds مایه دستمزد
wage standard دستمزد استانده
wage funds وجوه دستمزد
wage compution day دستمزد ساعتی
wage ceiling حداکثر دستمزد
wage ceiling سقف دستمزد
daily pay دستمزد روزانه
base wage rate حداقل دستمزد
minimum wage حداقل دستمزد
annual wage دستمزد سالانه
direct labour دستمزد مستقیم
fee مزد دستمزد
wage agreement قرارداد دستمزد
wage freeze انجماد دستمزد
rate of wage نرخ دستمزد
raise بالا بردن دستمزد
wage system نظام پرداخت دستمزد
The wages wI'll be raised. دستمزد ها بالاخواهند رفت
raises بالا بردن دستمزد
wage flexibility انعطاف پذیری دستمزد
wage profit ratio نسبت دستمزد به سود
wage price spiral دور تسلسل دستمزد
wage agreement موافقت نامه دستمزد
rate of wage increase نرخ افزایش دستمزد
wage bargain چانه زنی دستمزد
wage freeze ثابت نگهداشتن دستمزد
wage income درامد بشکل دستمزد
indirect labour هزینه دستمزد غیرمستقیم
primage دستمزد بار زدن کشتی
practice fee دستمزد [مثال ویزیت دکتر]
mandate قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
truck system اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
double time پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
scratch paper کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
minimim wage law قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
kabal قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
cottage contract نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
Moghat مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
retainers حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
retainer حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
subsistence theory of wages نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com