Dictiornary-Farsi | سیاه شدگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
nigrescence	سیاه شدگی


Other Matches

gelation	بسته شدگی سفت شدگی
imminution	کم شدگی باریک شدگی
basalt	نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin	رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape	نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
smutted whcat	گندم سیاه یا زنگ سیاه
ethiops	سیاب سیاه جیوه سیاه
black hole	حفره سیاه چاله سیاه
black holes	حفره سیاه چاله سیاه
bold face	طرح سیاه حرف سیاه
sables	رنگ سیاه لباس سیاه
sable	رنگ سیاه لباس سیاه
black body radiation	تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor	صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
geniculation	خم شدگی
depressions	کم شدگی
bottling	نخ شدگی
dostortion	کج شدگی
necks	نخ شدگی
the mast has raked	کج شدگی
neck	نخ شدگی
embeddeness	حک شدگی
depression	کم شدگی
erections	شق شدگی
erection	شق شدگی
purler	پرت شدگی از سر
paralysation	فلج شدگی
gelidity	بسته شدگی
tight coupling	جفت شدگی
puchery	جمع شدگی
elongation	دراز شدگی
homogenization	هم جنس شدگی
pulverization	خرد شدگی
petrifaction	سنگ شدگی
translocation	جابجا شدگی
turn over	واژگون شدگی
expulsions	بیرون شدگی
leakage	فاش شدگی
leakages	فاش شدگی
contraction	جمع شدگی
contractions	جمع شدگی
blotting	پاک شدگی
blotted	پاک شدگی
blots	پاک شدگی
blot	پاک شدگی
puckers	جمع شدگی
smelting	ذوب شدگی
dispersion	پخش شدگی
damnation	لعنت شدگی
lateral yield	له شدگی جانبی
coupling	جفت شدگی
liquescence	مایع شدگی
occlusion	جفت شدگی
acceptability	قبول شدگی
occlusion	بسته شدگی
removal	جدا شدگی
scleriasis	سفت شدگی
choking	اب بند شدگی
recvrvature	دولا شدگی
invagination	غلاف شدگی
strobilation	باریک شدگی
pairing	جفت شدگی
scarlet	سرخ شدگی
puckering	جمع شدگی
puckered	جمع شدگی
pucker	جمع شدگی
incalescence	گرم شدگی
intensification	افزون شدگی
hybridization	هیبرید شدگی
fading	محو شدگی
necking	باریک شدگی
expulsion	بیرون شدگی
acetification	ترش شدگی
offset	دوخم شدگی
offsetting	دوخم شدگی
diffusion	پخش شدگی
dilution	رقیق شدگی
distotion factor	ضریب کج شدگی
concretion	سفت شدگی
erasure	پاک شدگی
eviration	هذیان زن شدگی
expunction	پاک شدگی
hardening	سفت شدگی
sclerosis	سخت شدگی
bronchocele	بزرگ شدگی
carburization	پودر شدگی
coagulation	دلمه شدگی
comminution	خرد شدگی
crookedness	انحناء و کج شدگی
narrowing	تنگ شدگی
conglomeration	گلوه شدگی
conglomerations	گلوه شدگی
detruncation	کوتاه شدگی
desuetude	موقوف شدگی
diminution	کم شدگی تحقیر
expurgation	پاک شدگی
depressions	گود شدگی
shortening	کوتاه شدگی
encrustation	دلمه شدگی
depression	گود شدگی
locking	قفل شدگی
polarization	قطبی شدگی
sprain	رگ برگ شدگی
sprained	رگ برگ شدگی
spraining	رگ برگ شدگی
sprains	رگ برگ شدگی
shrinkage	چروک شدگی
petrification	سنگ شدگی
encrustations	دلمه شدگی
flocculence	قلنبه شدگی
gasification	تبخیر شدگی
flagginess	ول شدگی اویختگی
fixedness	تثبیت شدگی
congestion	جمع شدگی
condensation	جمع شدگی تکاثف
shrinks	انقباض چوروک شدگی
shrinking	انقباض چوروک شدگی
shrinkage	وابست جمع شدگی
shrink	انقباض چوروک شدگی
erethism	تحریک شدگی زیاد
constriction	فشار تنگ شدگی
constrictions	فشار تنگ شدگی
accru	اجتماع فراهم شدگی
degree of shrinkage	ضریب جمع شدگی
delusion of control	هذیان کنترل شدگی
edge triggered	با رها شدگی لبهای
hepatization	سفت شدگی بافته
encephalomalacia	نرم شدگی مغز
malposition	جابجا شدگی جنین
gerontomorphosis	پیر شدگی نژاد
breaking	پاره گی قطع شدگی
erasure	حک جای پاک شدگی
malady	فاسد شدگی بیماری
diffraction broadening	پهن شدگی پراشی
maladies	فاسد شدگی بیماری
disseisin	محروم شدگی ازتصرف
hyperostosis	کلفت شدگی استخوان
depression	گود شدگی فرودافت
digression	پرت شدگی ازموضوع
supersession	جانشینی لغو شدگی
yielding	تسلیم شدگی فلز
scloroderma	سفت شدگی پوست
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
depressions	گود شدگی فرودافت
sclerosis	سفت شدگی بافتها
scleroma	سفت شدگی بافتها
varicosity	گشاد شدگی سیاهرگ
shrinkage coefficient	ضریب جمع شدگی
strobilization	تشکیل رشته باریک شدگی
enlarged tonsils	بزرگ شدگی لوزه ها [پزشکی]
domesticity	زندگانی خانگی رام شدگی
coupling	جفت شدگی اتصال درگیری
depigmentation	بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
dipole dipole coupling	جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
fixations	خیره شدگی تعلق خاطر
incarcerated hernia	جمع شدگی کیسه فتق
scrappiness	اوراق شدگی ستیزه جویی
scoliosis	کج شدگی تیره پشت ازپهلو
dc coupling	جفت شدگی جریان مستقیم
shrinkage prevention	وسیله جلوگیری از جمع شدگی
fixation	خیره شدگی تعلق خاطر
individuation	تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
senile keratosis	کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
hydrargyia or rism	مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
budding	تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
swamping	سیاه اب
blacks	سیاه
blackest	سیاه
blacked	سیاه
mossy	سیاه اب
swamps	سیاه اب
blacker	سیاه
marshes	سیاه اب
marsh	سیاه اب
black	سیاه
bogs	سیاه اب
bog	سیاه اب
night black	سیاه
ebon	سیاه
Negroes	سیاه
sooty	سیاه
Negro	سیاه
jetty	سیاه
grimy	سیاه
dogwood	سیاه ال
jetties	سیاه
pitch dark	سیاه
pitchy	سیاه
sad coloured	سیاه
jet-black	سیاه سیاه
swamp	سیاه اب
quagmires	سیاه اب
glaucoma	اب سیاه
quagmire	سیاه اب
swamped	سیاه اب
self insurance	بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
dunggeon	سیاه چال
shame on you! <idiom>	رویتان سیاه