Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
English
Persian
crisp
سیب زمینی برشته
crisper
سیب زمینی برشته
crispest
سیب زمینی برشته
crisps
سیب زمینی برشته
Other Matches
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison
گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock
فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
toasting
برشته کردن
toasts
نان برشته
toasting
نان برشته
toasted
برشته کردن
toasted
نان برشته
toast
نان برشته
browns
برشته کردن
browning
برشته کردن
brownest
برشته کردن
browner
برشته کردن
browned
برشته کردن
brown
برشته کردن
parches
برشته کردن
parch
برشته کردن
parched corn
گندم برشته
toasters
نان برشته کن
toaster
نان برشته کن
toast
برشته کردن
toasts
برشته کردن
torrefaction
برشته سازی
stick to your last
برشته خود بجسبد
a crunchy apple
سیبی برشته و ترد
roasts
بریان کردن برشته شدن
roasted
بریان کردن برشته شدن
roast
بریان کردن برشته شدن
roast
روی صفحه روستر برشته شده
rusks
نان برشته تخم مرغ دار
rusk
نان برشته تخم مرغ دار
ground signals
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
crouton
ورقه نازک نان برشته یاسرخ شده
croutons
ورقه نازک نان برشته یاسرخ شده
roast chicken
مرغ برشته شده روی صفحه روستر
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yams
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
torrefy
خشک کردن برشته کردن بودادن
toaster
سرخ کننده برشته کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
landed a
زمینی
terrestrial
زمینی
earth-bound
زمینی
earthly
زمینی
agrarian
زمینی
territorial
زمینی
tumbling
زمینی
sublunary
زمینی
tellurian
زمینی
subaerial
رو زمینی
terraneous
زمینی
predial or prae
زمینی
sublunar
زمینی
terrene
زمینی
sub astral
زمینی
ground observer
دیدبان زمینی
ground observation
دیدبانی زمینی
standard lamps
[British]
آباژورهای زمینی
army forces
نیروهای زمینی
ground position
ایستگاه زمینی
ground position
موقعیت زمینی
ground fire
تیر زمینی
standard lamp
[British]
آباژور زمینی
land forces
نیروی زمینی
monkey nut
بادام زمینی
ground nut
بادام زمینی
floor lamp
[American]
آباژور زمینی
floor lamp
اباژور زمینی
graze burst
ترکش زمینی
ground circuit
مدار زمینی
ground control
کنترل زمینی
bonus pass
پاس زمینی
infernal regions
دیارزیر زمینی
floor lamps
[American]
آباژورهای زمینی
ground force
نیروی زمینی
ground forces
نیروی زمینی
ground forces
نیروهای زمینی
army general staff
ستادنیروی زمینی
ground liaison
رابط زمینی
earth nut
بادام زمینی
ground return
بازتاب زمینی
ground return
برگشت زمینی
mail gram
پست زمینی
terrestrial refraction
شکست زمینی
murphy
سیب زمینی
praties
سیب زمینی
tater
سیب زمینی
overland mail
پست زمینی
terrestrial radiation
تابشهای زمینی
perigee
حضیض زمینی
terraqueous
زمینی ودریایی
terrain return
اکوی زمینی
terrain corridor
دالان زمینی
tellurian matter
ماده زمینی
suberranean
زیر زمینی
landmine
مین زمینی
landmines
مین زمینی
ground speed
سرعت زمینی
ground surveillance
مراقبت زمینی
ground surveillance
تجسس زمینی
ground track
مسیر زمینی
ground wave
موج زمینی
ground waves
امواج زمینی
groundling
گیاه زمینی
hypogeal
زیر زمینی
hypogeous
زیر زمینی
hypogean
زیر زمینی
land combat
نبرد زمینی
land force n
نیروی زمینی
land mine
مین زمینی
land tail
بنه زمینی
subterraneous
زیر زمینی
terrestrial
وضعیت زمینی
ground antenna
انتن زمینی
earth antenna
انتن زمینی
potato
سیب زمینی
antenna ground
انتن زمینی
potatoes
سیب زمینی
groundnut
بادام زمینی
groundnuts
بادام زمینی
gully
دالان زمینی
gulleys
دالان زمینی
armies
نیرو زمینی
peanuts
پسته زمینی
gullies
دالان زمینی
earthy
زمینی دنیوی
apogee
اوج زمینی
army
نیرو زمینی
peanut
بادام زمینی
peanut
پسته زمینی
army attache
وابسته زمینی
peanuts
بادام زمینی
chipmunk
موش خرمای زمینی
floor exercise
حرکات زمینی ژیمناستیک
chipmunks
موش خرمای زمینی
secretary of the army
وزیر نیروی زمینی
kidney potato
سیب زمینی سرخ
subterranean roots
ریشههای زیر زمینی
surface mission
ماموریت دفاع زمینی
table water
سفره اب زیر زمینی
geocentric latitude
عرض جغرافیایی زمینی
task group
گروه ماموریت زمینی
telluric
دارای تلوریوم زمینی
tellurous
دارای تلوریوم زمینی
tumblers
ژیمناست زمینی کار
geomorphic
شبیه بزمین زمینی
tumbler
ژیمناست زمینی کار
rootstock
ساقه زیر زمینی
subway
راه زیر زمینی
subway
ترن زیر زمینی
subways
راه زیر زمینی
jerusalem a
سیب زمینی ترشی
land carriage
بار کشی زمینی
subways
ترن زیر زمینی
sweet potato
سیب زمینی شیرین
land tail
باقیمانده زمینی یکان
terrestrial
زمینی مربوط به زمین
sweet potatoes
سیب زمینی شیرین
groundwave
موجهای رادیویی زمینی
groundwater
ابهای زیر زمینی
rhizmatous
مانندساقه زیر زمینی
ground power unit
واحد قدرت زمینی
pignut
یکنوع بادام زمینی
landmarks
علامت مشخصه زمینی
landmark
علامت مشخصه زمینی
ground visibility
میزان دید زمینی
peanut butter
خمیر بادام زمینی
potatoes
انواع سیب زمینی
grounded primary
مدار ورودی زمینی
potato
انواع سیب زمینی
latitude band
نوار عرضی زمینی
mashed potatoes
پوره سیب زمینی
asphaltum
قیر زمینی اسفالت
army aviator
خلبان نیروی زمینی
army artillery
توپخانه نیروی زمینی
cadastral survey
نقشه برداری زمینی
ground loom
دار زمینی
[قالی]
potato salad
سالاد سیب زمینی
gnome
جنی زیر زمینی
gnomes
جنی زیر زمینی
army reserve
احتیاط نیروی زمینی
army post office
پستخانه نیروی زمینی
army staff
ستاد نیروی زمینی
hotpots
آبگوشت سیب زمینی
undercroft
اتاق زیر زمینی
army base
پایگاه نیروی زمینی
extraterrestrial radiation
تابشهای ماوراء زمینی
field survey
نقشه برداری زمینی
ground survey
نقشه برداری زمینی
army
ارتش نیروی زمینی
army base
پادگان نیروی زمینی
survey
نقشه برداری زمینی
army corps
سپاههای نیروی زمینی
surveyed
نقشه برداری زمینی
armies
ارتش نیروی زمینی
dower
سوراخ زیر زمینی
department of the army
وزارت نیروی زمینی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com