Dictiornary-Farsi | سیری ناپذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)

English	Persian
voracious	سیری ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر


Other Matches

invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
garlicky	سیری
fullest	سیری
full	سیری
satiety	سیری
satiation	سیری
fullness	سیری
alliaceous	سیری
saturation	سیری
saturation	سیری مغناطیسی
acoria	سیری ناپذیری
magnetic saturation	سیری مغناطیسی
tadium	سیری از جان
sopersolubility	ابر سیری
insatiability	سیری نا پذیری
amplitude	انباشتگی سیری
To pick at ones food .	از روی سیری خوردن
relative supersaturation	ابر سیری نسبی
To give some one a good thrashing . .	کسی را کتک سیری زدن
We did the zoo to our hearts content.	گردش سیری درباغ وحش کردیم
satiety of life	بیزاری یا سیری از عمر [چندانکه بیزار کند یا تنفر آورد.]
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
watertight	اب ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
air proof	هوا ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
deathless	فنا ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
ego alien	خود ناپذیر
engrained	چاره ناپذیر
exhautless	خستگی ناپذیر
fatigueless	خستگی ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
unwearying	خستگی ناپذیر
beyond bearing	تحمل ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
achromic	رنگ ناپذیر
immutable	تغییر ناپذیر
interminable	پایان ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
intangible	لمس ناپذیر
inaccessible	ارتباط ناپذیر
inaccessible	دسترسی ناپذیر
indeterminable	تعیین ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
immortal	فنا ناپذیر
irrevocably	بطورفسخ ناپذیر
unavoidable	چاره ناپذیر
unaccountable	توضیح ناپذیر
unavoidable	اجتناب ناپذیر
disconsolate	تسلی ناپذیر
unaccountably	توضیح ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
inscrutable	نفوذ ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر
undeniably	انکار ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
incurable	علاج ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
unexceptionable	استثناء ناپذیر
irreparable	جبران ناپذیر
uncontrollable	کنترل ناپذیر
uncontrollably	کنترل ناپذیر
imperturbable	تزلزل ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر
inconsolably	دلداری ناپذیر
passive	اثر ناپذیر
passives	اثر ناپذیر
insufferable	تحمل ناپذیر
incorrigible	اصلاح ناپذیر
indestructible	فنا ناپذیر
unbeatable	باخت ناپذیر
achromatic	رنگ ناپذیر
inestimable	تخمین ناپذیر
irrefutable	تکذیب ناپذیر
indefatigable	خستگی ناپذیر
irrefutable	انکار ناپذیر
rigid	انعطاف ناپذیر
irredeemable	پایان ناپذیر
integral	جدایی ناپذیر
impassive	تالم ناپذیر
invincible	شکست ناپذیر
infallible	لغزش ناپذیر
indescribable	وصف ناپذیر
insoluble	انحلال ناپذیر
inalienable	بیع ناپذیر
nondescript	وصف ناپذیر
unerring	خطا ناپذیر
inseparable	تفکیک ناپذیر
unalterable	تغییر ناپذیر