Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
English
Persian
anti spin
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
Other Matches
retraction lock
وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
pants
پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
divided landing gear
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
ground loop
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
fail
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
gaiting strap
تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
fail safe system
سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
point of fall
نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
landing wires
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
design landing weight
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
landing gear
ارابه فرود
undercarriage
ارابه فرود
undercarriages
ارابه فرود
under carriage
ارابه فرود
storage
وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
external
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
extension
فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
externals
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
extensions
فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
oleo
محور ضربه گیر ارابه فرود
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
acoustic
فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
preventive justice
قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
acoustic
تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
diversionary landing
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
cassette
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassettes
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
nose gear
قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
log wood
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
terminator
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
expanded memory system
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
staging light
چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
heads up
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
final approach
مسیرنهایی فرود هواپیما
forced landing
فرود اجباری هواپیما
overshooting
فرود ناقص هواپیما
overshoots
فرود ناقص هواپیما
overshoot
فرود ناقص هواپیما
angle of approach
زاویه فرود هواپیما
landing
فرود
[هواپیما یا موشک]
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
accent mark
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
ditching
فرود اضطراری هواپیما روی اب
ground controled approach
دستگاه فرود خودکار هواپیما
landing gear
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
automatic carrier landing system
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
glide slope
زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
landings
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
multilink system
سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
radio approach
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
fields
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
instrument landing
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
land arm mode
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
multi disk
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
marker circle
دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
terrain avoidance
اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
electronic
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
backwards
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
localizer
انتن سمت نما یا تعیین کننده محل هواپیما نسبت به مسیرباند فرود
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
real time
سیستمی که زمان پردازش آن بسیار مهم است و میتواند منبع داده را تحت تاثیر قرار دهد
straight line coding
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
tumbrel or bril
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
approach schedule
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
nose down
خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
pickup message
پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد
dedicated
برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است
hobbling
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
Dhrystone benchmark
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
faulted
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
distant
آنچه در محلی قرار دارد
fault
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faults
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
eft
سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
homes
که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
centralized
آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
home
که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
desktop
آنچه در بالا میز قرار دارد
unattended operation
سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
cell
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
bayed
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bay
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
head stock
قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
cells
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
beater mill
تغارچهای که در داخل ان استوانه نیز قرار دارد
ascii
حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
top
بخش ای که در بالاترین قسمت چیزی قرار دارد
baying
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
encapsulated
چیزی که درون چیز دیگری قرار دارد
bays
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
My desk is by the window.
میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
endomorph
بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
garbage
داده یا اطلاعی که دیگر لازم نیست چون خارج از تاریخ است یا غلط دارد
arresting gear
قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
cw system
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
in order to prevent
برای جلوگیری کردن
ligule
زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
deposits
لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
deposit
لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
mast foot
پایه چوبی یا فلزی که دکل بر روی آن قرار دارد.
main topmast
دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد
blessing in disguise
<idiom>
[چیز خوبی که در ظاهری نه چندان خوب قرار دارد]
cards
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
backfield line
خطی که یک یارد پشت خط تجمع مهاجمان قرار دارد
rigging position
وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
monitored
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
cyclic redundancy check
بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
ease turn
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
plunging fire
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
advantaged
کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
hypostyle hall
[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
mince pies
نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد
ribbon
میله جوهری که بین نوک چاپ و کاغذ قرار دارد
altar-steps
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
band printer
چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
mince pie
نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد
altar-stair
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
ascender
مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
PCMCIA
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
ribbons
میله جوهری که بین نوک چاپ و کاغذ قرار دارد
dyke
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
kyanize
باداراشکنه اندودن برای جلوگیری ازپوسیدگی
to avoid distortion of the results
[produced]
by ...
برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ...
dikes
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
copy protect
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
dykes
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
sequences
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
gradin
یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
gradine
یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
restricted propellant
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
immediate
دستیابی سریع به داده چرا که در فیلد آدرس دستور قرار دارد
sequence
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
glideslope
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
forecaddie
باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
toe weight
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
pod
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pods
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
sunscreen
کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
sunscreens
کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
buffer
امپلی فایری برای جلوگیری ازتداخل مدارات
bailout
کمک مالی
[برای جلوگیری از ورشکستگی]
[اقتصاد]
pressure cabin
بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
sequence
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
normalises
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalizes
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
down line processor
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
normalised
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalize
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
sequences
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
basic
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basics
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
constant
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constants
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
boundary
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
boundaries
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
infibulation
چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
fly net
پشه پران تورسیمی برای جلوگیری ازامدن مگس
maintenance
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
bulk head
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
dummy
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
dummies
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
epos
سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
pos
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
ActiveX
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
freeware
نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
flopping
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
spill wind
سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
flop
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
chain stitch
گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
to take action to prevent
[stop]
such practices
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
windbreaks
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
windbreak
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
My Computer
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
communism
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
to rough a horse's shoes
میخ مخصوص بنعل اسب زدن برای اینکه از سرخوردن ان جلوگیری شود
encoding
روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com