Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
bifurcation
سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
Other Matches
perpetuting testtimony
تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
It wI'll eventually pay off.
با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
to be a foregone conclusion
<idiom>
نتیجه حتمی
[نتیجه مسلم]
بودن
foregone conclusion
نتیجه حتمی نتیجه مسلم
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
federal reserve system
سیستمی که به موجب ان
make-up
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
layout
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
design
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
style
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
indeterminate system
سیستمی که وضعیت منط قی
style
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
design
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
multisystem network
شبکه چند سیستمی
packaging
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
layout
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
design
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
style
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
layout
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
standalone
سیستمی که مستقل کار میکند
monitor
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitored
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
batch
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
batches
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
monitors
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
systems analysis
سیستمی که نرم افزار سیستم می نویسد
fail
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
failed
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
self-
سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
ansi.sys
فایل سیستمی مربوط به صفحه نمایش DOS
backwards
بازیابی داده از سیستمی که آسیب دیده است
multilink system
سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
masters
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
mastered
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
master
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
secure system
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
fails
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
randomly
سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
priority
سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
thirds
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
dedicated
برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است
third
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
multi terminal system
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
priorities
سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
random
سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
VRML
سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد
synchronous
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند
autos
سیستمی که در آن کاغذ چاپگر به طور خودکار به صفحه بعد می رود
trade unionism
سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
auto
سیستمی که در آن کاغذ چاپگر به طور خودکار به صفحه بعد می رود
instantaneous readout
سیستمی بدون تاخیر بین گیرنده کمیت موردنظر ونشاندهنده ان
self-
سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
Dhrystone benchmark
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
multi disk
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
executable
<adj.>
ممکن
contrivable
<adj.>
ممکن
workable
<adj.>
ممکن
possible
ممکن
makable
<adj.>
ممکن
conceivable
ممکن
feasible
ممکن
makable
[spv. makeable]
<adj.>
ممکن
thinkable
ممکن
makeable
<adj.>
ممکن
manageable
<adj.>
ممکن
possible
[doable, feasible]
<adj.>
ممکن
practicable
<adj.>
ممکن
feasible
<adj.>
ممکن
doable
<adj.>
ممکن
posses
ممکن
posse
ممکن
achievable
<adj.>
ممکن
eft
سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
dynamic
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
interactive
سیستمی که حاوی پاسخ سریع به دستورات کاربر یا برنامه یا داده است
allocation
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
WAIS
سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
allocations
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
dynamically
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
ems
سیستمی در PC که بخشی از حافظه که بالای کیلو بایت است نشان میدهد
perchance
ممکن است
perhaps
ممکن است
possibilities
چیز ممکن شق
ternary
با سه حالت ممکن
mayhap
ممکن است
to be posible
ممکن بودن
available
ممکن الحصول
possibility
چیز ممکن شق
multilevel
با مقادیر ممکن
as far as possible
هر چه ممکن است
warning
توجه به خط ر ممکن
possible capacity
گنجایش ممکن
probable error
خطای ممکن
impossible
غیر ممکن
warnings
توجه به خط ر ممکن
impracticable
<adj.>
غیر ممکن
unfeasible
<adj.>
غیر ممکن
inexecutable
<adj.>
غیر ممکن
interactive
را ممکن میکند
fail safe system
سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
parliamentarism
سیستمی که در ان قوه مجریه درمقابل پارلمان جوابگو ومسئول اعمال خود باشد
unattended operation
سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
neutral
سیستمی که پاس ولتاژ و صفر دست در آن بیانگر اعداد با دیگری 100 است
may
ممکن است میتوان
nemo tenetur ad impossible
غیر ممکن وادارکرد
pron to
با حداکثر سرعت ممکن
minimise
کوچک کردن تا حد ممکن
i may go
ممکن است بروم
leg
مسیر ممکن در یک تابع
as much as possible
هر قدر ممکن است
feasible solutions
راه حلهای ممکن
probable error
خطای ممکن
[ریاضی]
an impossible act
کار غیر ممکن
legs
مسیر ممکن در یک تابع
to the nth degree
<idiom>
بالاترین وجه ممکن
meter kilogram second
مربوط به سیستمی که در ان واحد طول متر وواحد وزن کیلو وواحدزمان ثانیه است
cw system
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
ambiguous
آنچه دو معنای ممکن دارد
Could you bring me ... ?
ممکن است ... برایم بیاورید؟
may i go yes you may
ایا ممکن است من بروم
perhaps you have seen it
ممکن است انرادیده باشید
ultimate strength
حاصلضرب بیشترین بار ممکن
Excuse me. May I get by?
ببخشید. ممکن است رد شوم؟
ramp weight
حداکثر وزن ممکن هواپیما
Can you help me?
ممکن است کمکم کنید؟
he may come late
ممکن است دیر بیاید
DV I
سیستمی که نحوه فشرده سازی و نمایش سیگنالهای صوتی و تصویری روی کامپیوتر را نشان میدهد
anti spin
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
real time
سیستمی که زمان پردازش آن بسیار مهم است و میتواند منبع داده را تحت تاثیر قرار دهد
raster
سیستمی که دستورات نرم افزار را به تصویر یا صفحه کامل ترجمه میکند که بعد توسط چاپگر می شوند
gopher
سیستمی که به کاربر امکان میدهد که اطلاعات و فایلهای ذخیره شده در اینترنت را با مجموعهای دستورات پیدا کند
By hook or by crook. somehow.
هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
Would you wait for me, please?
ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
Can you give me the key, please?
لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
WI'll you give the car a wash (wash – down) please.
ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
May I have an ashtray?
ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟
you have perhaps seen it
ممکن است انرا دیده باشید
May I have a blanket?
ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
Could you put us up for the night ?
ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
May I have an iron?
ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟
phoneme
که ممکن است کلمهای را ایجاد کند
May I have my bill, please?
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
ccd
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
bistable
که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
it is not p to climb it
نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
mesh
هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
contingencies
چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
meshes
هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
meshing
هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
boolean operation
یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
Can you tell me where ... is?
آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
May I park there?
ممکن است اینجا پارک کنم؟
Can you lend me ...
آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
Can you help me with my luggage?
ممکن است بارم را حمل کنید؟
contingency
چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
Can you give me an estimate?
ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
distribute
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
share
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
distributes
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
interactive video
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
cooperative processing
سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
shared
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
distributing
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
an accessible place
جایی که راه یافتن بدان ممکن است
Can you get it repaired?
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
full rubber
حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
give a catch
زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
i speak under correction
انچه می گویم ممکن است درست نباشد
She has everything a woman can wish for.
اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد
capacities
انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
Can you serve me immediately?
آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟
capacity
انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
Could we have a plate please?
ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
May I have a word with you?
ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟
Can you send a mechanic, please?
آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
Could we have a table outside?
آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
optimize
کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
Would you mind filling in this registration form?
آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
Could we have a fork please?
ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
three state logic
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
May I have a bath towel?
ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
May I have some soap?
ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
May I have some ...?
آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
May I have some ...?
آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟
May I change this?
آیا ممکن است این را عوض کنم؟
Could we have a table in the corner?
آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Can you send a breakdown lorry, please?
آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
Will you tell me when to get off?
ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟
Can you help me with my luggage?
ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Could you drive more slowly, please?
ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
multipass overlap
سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
basics
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basic
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
branchpoint
نقط های در برنامه که در آن ممکن است جهش رخ دهد
Could you put an extra bed in the room?
آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com