English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
master slave system سیستم ارباب و برده
Other Matches
master slave ارباب و برده
territoriality سیستم ارباب ورعیتی
territorialism سیستم ارباب ورعیتی
liberty party حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
suzerain ارباب
monsieur ارباب
overlord ارباب
masterless بی ارباب
overlords ارباب
monseigneur ارباب من
seignior ارباب
liege ارباب
lords ارباب
lord ارباب
buckra ارباب
landlord ارباب
landlords ارباب
squirish ارباب وار
master ارباب استاد
artistans ارباب حرف
masters ارباب استاد
padrone مدیر ارباب
master ارباب صاحب
mastered ارباب استاد
mastered ارباب صاحب
self employed ارباب خود
masters ارباب صاحب
bossing ارباب برجسته
bosses ارباب برجسته
bossed ارباب برجسته
clientage ارباب رجوع
boss ارباب برجسته
manorialism ارباب منشی
squires ارباب سلحشور
squire ارباب سلحشور
mansion house خانه ارباب
villeinage ارباب رعیتی
self-employed ارباب خود
clientele ارباب رجوع
lords ارباب خداوندگار
lord ارباب خداوندگار
bossy ارباب منش
bossiness ارباب منش
seigneurial ارباب وار
principals موکل ارباب
principal موکل ارباب
clients ارباب رجوع
client ارباب رجوع
esquire مالک زمین ارباب
patrons مشتری یا ارباب رجوع
patron مشتری یا ارباب رجوع
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
manor houses خانه ارباب یا صاحب تیول
manor house خانه ارباب یا صاحب تیول
seignorage حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
seigniorage حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
male salve برده
villain برده
serf برده
serfs برده
slaving برده
slave برده
slaved برده
bondservant برده
slaves برده
villains برده
bondsman برده
wrapt برده
bondman برده
copyhold تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
abrogate از میان برده
abrogates از میان برده
slaver تاجر برده
slaveholding برده داری
dealing in slaves برده فروشی
allottee سهم برده
manumission ازادی برده
mameluke برده بنده
slave computer کامپیوتر برده
slave merchant برده فروش
conspicuious consumption بکار برده شد
slaver برده فروش
slaveholder برده دار
slaveholder صاحب برده
slaveholding مالکیت برده
named نام برده
enslaved برده کردن
slave trade برده فروشی
enslaving برده کردن
escaped slave برده فراری
enslave برده کردن
overwrought کار برده
slavery برده داری
enslaves برده کردن
above نام برده
proslavery طرفداری از برده فروشی
slave mode حالت پیرو یا برده
To emancipate a slave. برده ای را آزاد کردن
setting free ازاد کردن برده
above named نام برده شده
echeloned displacement تغییرموضع رده برده
manumission ازاد کردن برده
bond servant برده بدون مزدواجرت
named here under نام برده درزیر
emancipation ازاد کردن برده
rapt برده شده مجذوب
lastmentioned اخر از همه نام برده
echeloned displacement تغییر مکان رده برده
prize poem شعری که جایزه برده است
This letter has been tampered with . در این نامه دست برده شده
holandric منحصرا از طرف پدر ارث برده
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
His name is never mentioned anywhere . اسمی ازاو درجایی برده نمی شود
love set بازنده محض بدون حتی یک گیم برده
My legs fell asleep [are numb] . ساق پاهایم خوابشان برده [سر شده اند] .
he took her in to dinner انزن را بسفره خانه برده پهلویش نشست
truck trailer ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
coupling نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
desk accessory در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
bifuel propulsion سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
chcp در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
download فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
native کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
diabatic process پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demands نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
standbys سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
building block principle طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
automatic levelling سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
three phase four wire system سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
standby سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
bridged سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
hologynic منحصرا از مادر ارث برده بصورت صفت مغلوب
photoresist فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
paroli دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
slave drivers نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
primary products محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
in tow <idiom> برده شدن ازجایی به جای دیگر ،همراهی با کسی
latifundium ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
aposteriori از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
slave driver نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
failures بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failure بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
expansion card کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
direct materials costs هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
roman a clef داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
built up frog قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slices مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
dense binary code کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
telescopic chimney دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
prized کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prizing کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
bar winding میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
prizes کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prize کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
opened 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
designation system سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
system flowchart نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
masters ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
reentrant روالی که میتواند توسط چندین برنامه مستقل بطورهمزمان بکار برده شوددرون رو
leviathans جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
bed plate پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
newton raphson اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
leviathan جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
beansprouts جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
beansprout جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
compatibility پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
fet Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com