Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
triage
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
Other Matches
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
hospitalization
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
medical services
خدمات پزشکی
medical service
خدمات پزشکی
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
cross servicing
خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
post implementation review
ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
operating strenght
پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
special services
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
aviation medicine
سیستم پزشکی هوایی
state midicine
سیستم پزشکی ملی
state midicine
سیستم پزشکی تحت نظارت دولت
staffing guide
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
general requirements
نیازهای عمومی
primary needs
نیازهای نخستین
metaneeds
نیازهای رده بالا
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
congestion
وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
pert
Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
professional service
تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
premedical
دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
integrated
پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
otorhinolaryngology
پزشکی گوش و حلق و بینی
[پزشکی]
ENT medicine
پزشکی گوش و حلق و بینی
[پزشکی]
therapeutic
درمانی
physiotherapy
تن درمانی
remedial
درمانی
hydrotherapy
اب درمانی
physical therapy
تن درمانی
hydropathic
اب درمانی
civil damage assessment
ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
therapeutic community
اجتماع درمانی
logopedics
گفتار درمانی
hydrotherapeutic
بنگاه اب درمانی
radiotherapy
پرتو درمانی
behavior therapy
رفتار درمانی
art therapy
هنر درمانی
therapeutic impasse
بن بست درمانی
gestalt therapy
گشتالت درمانی
hydropath establishment
بنگاه اب درمانی
will therapy
اراده درمانی
hydropathist
متخصص اب درمانی
hypnotherapy
هیپنوتیسم درمانی
music therapy
موسیقی درمانی
immunotherapy
ایمن درمانی
kinesiotherapy
جنبش درمانی
therapeutic millieu
محیط درمانی
insight therapy
بینش درمانی
thermotherapy
حرارت درمانی
narcotherapy
تخدیر درمانی
convulsive therapy
تشنج درمانی
recreation therapy
سرگرمی درمانی
milieu therapy
محیط درمانی
physical therapy
ورزش درمانی
play therapy
بازی درمانی
reality therapy
واقعیت درمانی
role therapy
نقش درمانی
religious therapy
دین درمانی
relaxation therapy
ارمش درمانی
electrotherapy
برق درمانی
speech therapy
گفتار درمانی
psychotherapy
روان درمانی
family therapy
خانواده درمانی
semantic therapy
معنا درمانی
chemotherapy
شیمی درمانی
homeopathy
همسان درمانی
group therapy
گروه درمانی
homoeopathy
[British]
همسان درمانی
directive psychotherapy
روان درمانی رهنمودی
direct psychotherapy
روان درمانی رهنمودی
curative
دارای خاصیت درمانی
balneology
علم استحمام درمانی
psychagogy
روان درمانی رهنمودی
cerebral electrotherapy
برق درمانی مغزی
ambulatory psychotherapy
روان درمانی سر پایی
reconstructive psychotherapy
روان درمانی بازساختی
nondirective psychotherapy
روان درمانی بی رهنمود
brief psychotherapy
روان درمانی کوتاه مدت
edited
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
unbundled
خدمات
services
خدمات
staffs
پرسنل
staff
پرسنل
staffed
پرسنل
personnel
پرسنل
Civil Service
خدمات اجتماعی
social service
خدمات اجتماعی
auxiliary service
خدمات جنبی
public services
خدمات عمومی
signal services
خدمات مخابراتی
sister services
خدمات وابسته
service unit
یکان خدمات
administrative services
خدمات اداری
service passport
پاسپورت خدمات
personnel services
خدمات کارمندی
personnel services
خدمات پرسنلی
service industry
صنعت خدمات
service force
یکان خدمات
service department
بخش خدمات
service department
قسمت خدمات
social work
خدمات اجتماعی
social services
خدمات اجتماعی
Civil Service
خدمات کشوری
service company
گروهان خدمات
service squadron
گروه خدمات
service support
پشتیبانی خدمات
advisory services
خدمات مشورتی
field duty
خدمات رزمی
civil defence service
خدمات کشوری
hospital benefit
خدمات بیمارستانی
welfare services
خدمات رفاهی
we owe him for his services
خدمات او هستم
urban servitudes
خدمات شهری
crypto service
خدمات رمز
services
خدمات سرویسها
civil services
خدمات دولتی
health services
خدمات بهداشتی
field exercise
خدمات صحرایی
field service
خدمات پایکار
field service
خدمات رزمی
common user
خدمات عمومی
postal services
خدمات پستی
mail services
خدمات پستی
goods and services
کالاها و خدمات
information service
خدمات اطلاعات
technical services
خدمات فنی
special services
خدمات مخصوص
computer utility
خدمات کامپیوتری
service sector
بخش خدمات
joint services
خدمات مشترک
civil
خدمات شهری
loyal services
خدمات صادقانه
trooping
پرسنل دار
complement
پرسنل سازمانی
shipmate
پرسنل هم ناو
ship's company
پرسنل ناو
crewing
پرسنل ناو
crews
پرسنل ناو
all hands
کلیه پرسنل
trooped
پرسنل دار
permanent party
پرسنل دایمی
operating personnel
پرسنل فعال
adjutant general
دایره پرسنل
complemented
پرسنل سازمانی
cadres
پرسنل پیمانی
complements
پرسنل سازمانی
intransit strenth
پرسنل سیال
operations personal
پرسنل عملیات
complementing
پرسنل سازمانی
troop
پرسنل دار
crew
پرسنل ناو
crewed
پرسنل ناو
turout
تجمع پرسنل
cadre
پرسنل پیمانی
personnel officer
افسر پرسنل
complimentary supply
خدمات یا کلاهای مجانی
port auxiliary service
یگان خدمات بندری
agricultural extension services
خدمات ترویج کشاورزی
bunched income
درامد خدمات شخصی
railroad service
خدمات راه اهن
computer serrices company
شرکت خدمات کامپیوتری
exchange services
خدمات فروشگاهی فروشگاهها
obliging
حاضر خدمات مهربان
public utilities
خدمات عمومی مانند اب
war service chevron
علامت خدمات جنگی
i am satisfied with his servic
از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
beach group
گروه خدمات ساحلی
combat service support
پشتیبانی خدمات رزمی
service squadron
قسمت خدمات دریای
staffed
پرسنل ستاد ستادی
proceed time
زمان انتقال پرسنل
staffs
پرسنل ستاد ستادی
administrative acceptees
پرسنل پذیرفته شده
service number
شماره خدمتی پرسنل
ration method
روش تغذیه پرسنل
regulars
پرسنل کادر منظم
staff
پرسنل ستاد ستادی
evacuee
پرسنل تخلیه شده
carreer personnel
پرسنل کادر ثابت
station complement
پرسنل خدماتی پایگاه
military pay order
لیست حقوقی پرسنل
nonoperating strength
پرسنل غیر فعال
manpower cieling
سطح استعداد پرسنل
lag rate
میزان کسری پرسنل
regular
پرسنل کادر منظم
evacuees
پرسنل تخلیه شده
quarters
محل اسایشگاه پرسنل
turout
جمع شدن پرسنل
station complement
پرسنل ثابت یک پایگاه
remote computing services
خدمات محاسباتی از راه دور
giros
خدمات بانکی اداره پست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com