English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
Other Matches
bayonets سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonet سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonetting سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonetted سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army personnel system سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
land forces نیروی زمینی
land force n نیروی زمینی
ground force نیروی زمینی
ground forces نیروی زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
army aviator خلبان نیروی زمینی
army corps سپاههای نیروی زمینی
department of the army وزارت نیروی زمینی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
army base پادگان نیروی زمینی
army ارتش نیروی زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
armies ارتش نیروی زمینی
army reserve احتیاط نیروی زمینی
army staff ستاد نیروی زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
army aviation هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
army assault team تیم هجومی نیروی زمینی
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
land service خدمت نظام در نیروی زمینی
theater army نیروی زمینی صحنه عملیات
army post office شعبه پستی نیروی زمینی
army program memorandum لایحه برنامههای نیروی زمینی
army reserve قسمت احتیاط نیروی زمینی
master sergeant استوار ارشد نیروی زمینی
army material command فرماندهی اماد نیروی زمینی
assistant secretary of the army معاون وزیر نیروی زمینی
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
army in the field نیروی زمینی درصحنه عملیات
army service area منطقه سرویس نیروی زمینی
graphic portfolio نقشههای ترسیمی دستی زمینی یا دریایی
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
army deposit fund سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
army airdefense command post پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
army troops عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
army personnel center مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
army material program برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
base complex مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
chief army censor افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
naval forces نیروی دریایی
navies نیروی دریایی
armada نیروی دریایی
navy نیروی دریایی
armadas نیروی دریایی
naval نیروی دریایی
naval وابسته به نیروی دریایی
shore patrol پلیس نیروی دریایی
naval appropriation bill بودجه نیروی دریایی
Admiralty اداره نیروی دریایی
sea captain فرمانده نیروی دریایی
naval attache وابسته نیروی دریایی
i have served in the navy در نیروی دریایی خدمت کرده ام
Admiralty ادارهء نیروی دریایی دریاسالاری
numbered fleet ناوگان زیرامر نیروی دریایی
deputy chief of naval operation جانشین فرماندهی نیروی دریایی
seaman recruit سرباز ساده نیروی دریایی
jaygee ناوبان یکم نیروی دریایی
trunk exchange مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
electronic data processing system سیستم پردازش الکترونیکی داده
middy دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
plebeian دانشجوی سال اول نیروی دریایی
boot camps اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
decreed حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decreeing حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
midshipman دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
decrees حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
plebe دانشجوی سال اول نیروی دریایی
boot camp اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
decree حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
sea power نیروی دریایی کشور حاکم بر دریاها
plebeians دانشجوی سال اول نیروی دریایی
air ground system سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
main body عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
teleman افسر مامور رمز ومخابرات نیروی دریایی
processor سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
prize court شعبهای از دادگاه اداره نیروی دریایی که باامور....کاردارد
pleb خشن ورذل دانشجوی سال اول نیروی دریایی
reefers لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefer لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
navy component نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
coupled mode روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
mail که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
mails که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
plugging مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
storing سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند
store سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند
plugs مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plug مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
PROFS سیستم پست الکترونیکی ساخت IBM که روی کامپیوترهای mainframe اجرا میشود
threes سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
three سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
intracoastal sealift سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
volt واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volts واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
electronic سیستم ذخیره سازی پیام ارسالی توسط پست الکترونیکی تا وقتی که فرد مورد نظر بتواند آن را بخواند
missile monitor نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
cards تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
card تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
oldster ادم کار کشته که چهار سال در نیروی دریایی کار کرده باشد
reactionpropulsion سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
images سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
tacan نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
track telling ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
harder تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
hard تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
hardest تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
coriolis force نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
solid-state وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
InBox خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
marine express کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
centrifugal با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
ebam Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
whitest پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
electrosensitive printer چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
e mail علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com