English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
automatic measuring system سیستم اندازه گیری خودکار
Other Matches
metric system of measurement سیستم اندازه گیری متریک
metric system سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
abac scale وسیله اندازه گیری زوایای با قوس بزرگ در سیستم مرکاتور
warp set [تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
resolving power اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
aided tracking سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
throughput نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
automatic levelling سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
failures بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failure بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
point voting system سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
gage اندازه وسیله اندازه گیری
sampling servo دستگاه نمونه گیری خودکار
inertial navigation سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
dials امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dialled امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dialed امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dial امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
permanent oppropriation سیستم اماددایمی یا خودکار
automatic telephone system سیستم تلفن خودکار
automatic supply سیستم اماد خودکار
automatic return سیستم عودت خودکار وسایل
bang bang control سیستم کنترل خودکار مسیرموشک
measurements اندازه گیری
measure اندازه گیری
measurement اندازه گیری
dimensions اندازه گیری
gaging اندازه گیری
dimension اندازه گیری
metering اندازه گیری
measurer اندازه گیری
measurment اندازه گیری
mensuration اندازه گیری
commensurateness اندازه گیری
measuring bridge پل اندازه گیری
modules اندازه گیری
module اندازه گیری
gauging اندازه گیری
automatic toll exchange مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
countermine سیستم تخریب مین به طور خودکار
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
to take measures اندازه گیری کردن
metre وسیله اندازه گیری
mensurability قابلیت اندازه گیری
metres وسیله اندازه گیری
units of measurment واحدهای اندازه گیری
sounds اندازه گیری عمق اب
measurable قابل اندازه گیری
gage میزان اندازه گیری
metrology علم اندازه گیری
measuring درخور اندازه گیری
gauging section برش اندازه گیری
gauging sheet ورق اندازه گیری
method of measurment متد اندازه گیری
method of measurment طریقه اندازه گیری
soundest اندازه گیری عمق اب
measuring sensitivity حساسیت اندازه گیری
tape measures مترمخصوص اندازه گیری
measuring instrument دستگاه اندازه گیری
measuring device تجهیزات اندازه گیری
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
measurability قابلیت اندازه گیری
measuring set دستگاه اندازه گیری
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
measurement ofland اندازه گیری زمین
measuring apparatus دستگاه اندازه گیری
gad اندازه گیری طول
final measurement اندازه گیری نهایی
instrument autotransformer ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring voltage ولتاژ اندازه گیری
measuring transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring relay رله اندازه گیری
instrument transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring method طریقه اندازه گیری
measuring accuracy دقت اندازه گیری
dial bench gage میز اندازه گیری
resizing اندازه گیری مجدد
telemetry اندازه گیری ازدور
chain crew متصدیان اندازه گیری
unit of measurement واحد اندازه گیری
engineering measurement اندازه گیری فنی
tape measure مترمخصوص اندازه گیری
radar measurement اندازه گیری رادار
tapeline مترمخصوص اندازه گیری
commensurable قابل اندازه گیری
meter وسیله اندازه گیری
depth measurement اندازه گیری عمق
meters وسیله اندازه گیری
size stick الت اندازه گیری پا
precision اندازه گیری دقیق
instrument الات اندازه گیری
correlation measurement اندازه گیری همبستگی
measuring well چاه اندازه گیری
direct measurement اندازه گیری مستقیم
compensating error خطای اندازه گیری
sounding اندازه گیری عمق اب
telemetering اندازه گیری از دور
batching plant مرکز اندازه گیری
forescale اندازه گیری رنگ اب
measure اندازه گیری کردن
frequency measurement اندازه گیری فرکانس
frequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس
accuracy to gage دقت اندازه گیری
absolute measurement اندازه گیری مطلق
mental measurement اندازه گیری روانی
size stick قالب اندازه گیری
font metric اندازه گیری فونت
sounded اندازه گیری عمق اب
sound اندازه گیری عمق اب
bathymetry اندازه گیری خصوصیات اب
automating بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
characteristically اندازه گیری مشخصات یک عنصر
utile واحد اندازه گیری مطلوبیت
coupling measuring set دستگاه اندازه گیری اتصالی
characteristic اندازه گیری مشخصات یک عنصر
measuring arrangement نطم و ترتیب اندازه گیری
maxwell wien bridge پل اندازه گیری ماکسول-وین
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
SE خطای معیار اندازه گیری
measuring transformer meter کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
time اندازه گیری زمان یک عملیات
bathymetry اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
meter rectifier یکسوساز دستگاه اندازه گیری
calorimeter دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
telemetry اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
stereometric بسهولت قابل اندازه گیری
metric system دستگاه اندازه گیری متری
standard error of measurement خطای معیار اندازه گیری
entropy واحد اندازه گیری ترمودینامیک
timed اندازه گیری زمان یک عملیات
micrometry اندازه گیری با ذره سنج
times اندازه گیری زمان یک عملیات
measurement uncertainty خطای اندازه گیری [ریاضی]
acoumetry اندازه گیری قدرت حس شنوایی
instrument board تابلوی وسائل اندازه گیری
industrial instrument دستگاه اندازه گیری صنعتی
induction movement دستگاه اندازه گیری القائی
induction instrument دستگاه اندازه گیری القائی
electrostatic instrument دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
impedance meter دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس
zoometry اندازه گیری اندامهای جانوران
fluorometer دستگاه اندازه گیری فلورسانس
petrol gage دستگاه اندازه گیری بنزین
frequency meter دستگاه اندازه گیری فرکانس
highfrequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس بالا
high tension measurement bridge پل اندازه گیری فشار قوی
gravimetry اندازه گیری وزن یا غلظت
watt واحد اندازه گیری الکتریسیته
gas meter دستگاه اندازه گیری گاز
instrument direction سمت اندازه گیری شده
instrumental error خطای دستگاه اندازه گیری
allometry اندازه گیری رشد موجودات
extensometer دستگاه اندازه گیری انبساط
scantling میله اندازه گیری ذرع
sensitometry اندازه گیری حساسیت چشم
indefinite غیرقابل اندازه گیری نامعین
yards واحد اندازه گیری = 3 فوت
water staff gauge اشل اندازه گیری عمق اب
watts واحد اندازه گیری الکتریسیته
disruptive voltage measuring apparatus دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
yard واحد اندازه گیری = 3 فوت
length measuring instrument دستگاه اندازه گیری طول
measurement of benefits and costs اندازه گیری منافع و هزینه ها
bomb sighting system سیستم نشانه روی بمب سیستم هدف گیری بمب
land arm mode سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
tonometer دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
viscosimeter وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
moving magnet instrument دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
vertical control operator متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
meters بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
across corner dimension اندازه گیری گوشه از وسط نیمساز
meter بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
arbalest وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
zymoscope دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر
uranometry اندازه گیری اجرام سماوی اسمانسنجی
angstrom واحد اندازه گیری طول امواج
staff gauge اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
rotameter دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
radiac کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
rotometer دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
point size برای اندازه گیری نوع یا متن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com