English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
spasur سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
Other Matches
spadat سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
safe deposit صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
micrometer caliper پرگار مخصوص اندازه گیری اشیاء خیلی ریز
periscope دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
flea markets بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
periscopes دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
flea market بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
fixer system سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
light-well [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
spectrozonal photography عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
cartesian coordinates سیستم مختصات سه بعدی فضایی
user area فضای مخصوص استفاده کننده
space heater بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
regions فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
region فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
mezzanine space فضای مخصوص گردش هوادر بالای سقف انبار
reentry vehicle مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
runout فضای عمل یک سیستم
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
re entry vehicle نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
foreground فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند
phantom ROM فضای کپی شده حافظه فقط خواندنی که توسط کد مخصوص قابل دستیابی است
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
capacities حجم فضای ذخیره سازی فراهم در دیسک یا سیستم
capacity حجم فضای ذخیره سازی فراهم در دیسک یا سیستم
code سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
emergency cryptosystem سیستم رمز اضطراری سیستم رمز مخصوص موارداضطراری
batch فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
batches فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
proportional spacing سیستم چاپ که در آن هر حرف نسبت به اندازه اش فضای خالی بعد از خود دارد.
hound dog موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
memory فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memories فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
allocations تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocation تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
nancy سیستم چراغ نانسی مخصوص مخابره بصری
underfloor heating سیستم گرمایش از کف زمین
in-floor heating سیستم گرمایش از کف زمین
floor heating (system) سیستم گرمایش از کف زمین
under slab heating سیستم گرمایش از کف زمین
soccage سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
socage سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
manager بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
managers بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
volume کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volumes کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
hybrid circuit ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
space ship کشتی فضایی سفینه فضایی
intermediate فضای حافظه که زمان دستیابی بین حافظه اصلی و سیستم مبتنی بر دیسک دارد
maths CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
math CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
flux valve دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
signatures کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
signature کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
IAM فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
flows درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
attributing مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
attributes مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
attribute مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
reserved character حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
thing اشیاء
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
odds and ends <idiom> اشیاء جوروباجور
still life نقش اشیاء
valuable goods اشیاء باارزش
equipollent اشیاء هم قوه
valuable goods اشیاء بهادار
prohibited goods اشیاء ممنوع
hidden objects اشیاء پنهان
consumer goods اشیاء مصرفی
turnery اشیاء تراشیدنی
means objects اشیاء وسیله
discoveries اکتشاف
exploration اکتشاف
detection اکتشاف
finding اکتشاف
findings اکتشاف
discovery اکتشاف
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
sacrilege سرقت اشیاء مقدسه
harness اشیاء تهیه کردن
achate اشیاء خریداری شده
antique shop فروشگاه اشیاء عتیقه
harnessed اشیاء تهیه کردن
gew gaw اشیاء قشنگ بی مصرف
harnessing اشیاء تهیه کردن
bric a brac اشیاء کهنه وعتیقه
reliquary جعبه اشیاء متبرکه
reliquaries جعبه اشیاء متبرکه
probes اکتشاف جدید
probability of detection احتمال اکتشاف
prospectors اکتشاف کننده
uncharted اکتشاف نشده
eureka ابرازپیروزی از اکتشاف
probe اکتشاف جدید
scouted مامور اکتشاف
probed اکتشاف جدید
surface detection اکتشاف سطحی
scout مامور اکتشاف
exploration کاوش اکتشاف
scouts مامور اکتشاف
prospector اکتشاف کننده
radio detection اکتشاف رادیویی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
plinking تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
abandonee صاحب اشیاء ترک شده
catchall فرف یامخزن اشیاء گوناگون
microstructure ساختمان میکروسکپی اشیاء یابافت ها
reconnaissance بازدید مقدماتی اکتشاف
prospecting اکتشاف کردن مساحی
prospects اکتشاف کردن مساحی
prospect اکتشاف کردن مساحی
command active sonobuoy system وسیله اکتشاف زیردریایی
inexplorable غیر قابل اکتشاف
acquisition radar رادار اکتشاف هدف
locator beacon برج اکتشاف هوایی
spelunker علاقمند به اکتشاف غار
prospected اکتشاف کردن مساحی
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
phantasmagoria منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
avoirdupois اشیاء و اجناسی که با توزین فروخته میشوند
phantasmagorias منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
sounding rocket موشک اکتشاف تغییرات جوی
detector paper کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
radio detection در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
fluxgate وسیله اکتشاف مین مغناطیسی
comparator دستگاه اندازه گیری وسنجش وقیاس اشیاء
anthropopathism اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
doppler radar رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
scrimshaw اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
magnetic anomaly detection gear دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
acoustic minehunting روش اکتشاف مین به طریق صوتی
acoustical surveillance اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
false parallax تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
ullage فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
vortexes سرگردان
mazed سرگردان
strayed سرگردان
stray سرگردان
wanderer سرگردان
forlorn سرگردان
astray سرگردان
runabouts سرگردان
discursive سرگردان
stragglers سرگردان
strays سرگردان
vortex سرگردان
vortices سرگردان
straying سرگردان
strafes سرگردان
erratic سرگردان
wandering سرگردان
dp سرگردان
wanderings سرگردان
straggler سرگردان
strafe سرگردان
gadabout سرگردان
strafed سرگردان
runabout سرگردان
adrift سرگردان
detector crayon مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
wandered سرگردان شدن
wandered سرگردان بودن
strays گم شده یا سرگردان .
frustrated cargo کالای سرگردان
eddy current جریان سرگردان
errantly بطور سرگردان
wander سرگردان بودن
straying گم شده یا سرگردان .
to be [left] stranded سرگردان شدن
stray گم شده یا سرگردان .
to be on tenter hooks سرگردان بودن
wanders سرگردان بودن
to be on tenters سرگردان بودن
divagate سرگردان شدن
to be in a quandery سرگردان یامتحیرشدن
wander سرگردان شدن
stray current جریان سرگردان
to go a سرگردان شدن
to lead a سرگردان کردن
straggling سرگردان اواره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com