English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
authentication system سیستم تعیین معرف
Other Matches
authentication تعیین نشانی تعیین معرف کردن
authentication equipment وسایل تعیین معرف
designation system سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
reference sheet برگ تعیین محل یکان برگ معرف
authenticator تعیین کننده سیستم نشانی
succession of the presidency سیستم تعیین جانشین درریاست
authentication system سیستم تعیین و اعلام نشانی
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
visual omnidirectional range سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
max min system سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
fixer system سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
standard واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
standards واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
decca سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
call signs معرف
referees معرف
referee معرف
refereed معرف
call sign معرف
identification معرف
reference معرف
references معرف
representatives معرف
reagent معرف
identifier معرف
signal letters معرف
representative معرف
refereeing معرف
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
key note معرف مایه
collective call sign معرف عمومی
ship designation معرف ناو
call sign معرف رادیویی
representative sample نمونه معرف
radio call sign معرف رادیویی
universal identifier معرف جامع
designator code کد معرف یگان
address call sign معرف ادرس
call signs معرف رادیویی
net call sign معرف شبکه
acknowledge اعلام معرف کردن
acknowledges اعلام معرف کردن
net authentication اعلام معرف در شبکه
net call sign معرف رادیویی شبکه
identification code رمز معرف یکان
uses معرف گره , نورو...
radio call sign معرف ایستگاه رادیویی
acknowledgment اعلام معرف اعتراف
use معرف گره , نورو...
tactical call sign معرف رادیویی تاکتیکی
acropolis نام دژ معرف اتن
collective call sign معرف مشترک یکانها
acknowledging اعلام معرف کردن
corrupts معرف خطاها به داده یا برنامه
corrupting معرف خطاها به داده یا برنامه
corrupted معرف خطاها به داده یا برنامه
corrupt معرف خطاها به داده یا برنامه
genotype نوع معرف و نماینده یک جنس
identifier کلمهای که معرف بلاک یا فایل است
symbol نشانه یا تصویری که معرف چیزی است
masters of ceremonies متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
master of ceremonies متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
dosimetry تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
groups مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
usable آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
May I use your name as a reference? اجازه میدهید شما را بعنوان معرف ذکر بکنم؟
locating جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
air priorities committee کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
coupling نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
desk accessory در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
bifuel propulsion سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
native کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
download فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
chcp در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
ES IS سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
diabatic process پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demanded نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
standby سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
three phase four wire system سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
standbys سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
automatic levelling سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
building block principle طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
radar locating تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
failures بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failure بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
expansion card کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
running fix کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slice مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
open 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
system flowchart نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
cards ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
acrophony صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
card ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
masters ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
compatibility پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
option key [یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
shell نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
system's design مدل سیستم طرزساخت سیستم
crossover تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversion تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
drainage system سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
conversions تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
power system سیستم قدرت سیستم انرژی
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
designations عنوان یکان یاشخص معرف یکان
designation عنوان یکان یاشخص معرف یکان
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
oases یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
delayed opening سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
oasis یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
buddy system سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
challengo ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
bios توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
description بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
paching central سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
descriptions بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
BAT file extension مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
piggybacks سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggyback سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
computerization عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
inertial navigation سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
bomb sighting system سیستم نشانه روی بمب سیستم هدف گیری بمب
democratic comiteism سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
highways خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
mastered 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
cells در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cell در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
masters 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
timed مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
com file در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
distributed processing system سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
geographic reference سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
bqm سیستم هدف کش فایربی سیستم هدف کش ضد هوایی یا ضد تانک
transposition system سیستم رمز با استفاده ازحروف در هم ریخته سیستم رمز در هم
emergency cryptosystem سیستم رمز اضطراری سیستم رمز مخصوص موارداضطراری
aided tracking سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
multiuser system سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
transverse mercator سیستم تصویر مرکاتور سیستم قائم الزاویه مرکاتور
decimal file system سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
polyconic grid سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
hollerith code سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
command.com در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com