| Total search result: 201 (16 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| gust alleviation |
سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| ride control |
سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد |
| goldie |
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین |
| inferences |
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده |
| inference |
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده |
| aircraft arresting hook |
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند |
| metal deactivator |
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود |
| dynamic lift |
برای دینامیکی |
| troop space |
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما |
rake |
زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما |
| rakes |
زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما |
| raking |
زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما |
| boostrap operation |
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد |
| ventral |
تیغه قائم یا مایل بصورت ثابت یا لولایی در زیر یا عقب هواپیما |
| salomon damper |
خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی |
| transverse mercator |
سیستم تصویر مرکاتور سیستم قائم الزاویه مرکاتور |
| universal transverse mercator |
سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه |
| runs |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| run |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| spoiler |
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود |
| nose down |
خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع |
| control stick |
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی |
| redox system |
سیستم اکسایش- کاهش |
| whip stall |
شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما |
| inertial navigation |
سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری |
| logic |
سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی |
| aircraft system |
سیستم ساختمان هواپیما |
| ES IS |
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان |
| building block principle |
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity |
| arresting system payout |
بازده سیستم مهار هواپیما |
| yawed |
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان |
| yaw |
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان |
| desktop |
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم |
| theodolite |
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی |
| theodolites |
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی |
| automatic carrier landing system |
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما |
| omnidirection range |
سیستم هدایت چند جهتی هواپیما |
| guidance |
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت |
| arresting system purchase element |
وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما |
| correction for attenuation |
اصلاح برای کاهش |
| land arm mode |
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما |
| masters |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
| mastered |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
master |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
| compatibility |
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند |
| bayonetted |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| bayonetting |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| bayonet |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| bayonets |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
| command speed |
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما |
| plug compatible |
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال |
| narratives |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
| narrative |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
| thinner |
حلالی برای کاهش ویسکوزیته رنگها |
| personal |
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر |
| VidCap |
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی |
| diagnostics |
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن |
| hybrid circuit |
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص |
| nibbler |
ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته |
| compacted |
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن |
| compacting |
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن |
| compact |
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن |
| compacts |
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن |
| shells |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
| shelling |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
| shell |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
| microsoft |
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی |
| buddy system |
سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم |
| pc file iii |
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است |
acoustic |
فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد |
| BAT file extension |
مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم |
| natural rate hypothesis |
هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد |
acoustic |
تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد |
| round out |
دورزدن هواپیما برای نشستن |
| aircraft battery |
منبع الکتریکی برای هواپیما |
| ikon |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
| hash |
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید |
| democratic comiteism |
سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند |
| crash conversion |
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید |
| near collision |
فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما |
| nitrate dope |
دوپی برای پارچههای روکش هواپیما |
| beacons |
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما |
| beacon |
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما |
| mission ready |
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز |
| damping vane |
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم |
| lightening hole |
سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود |
| c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران |
| appliances |
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما |
| aircraft mission equipment |
وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما |
| aircraft role equipment |
تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما |
| to board a flight |
سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی] |
| appliance |
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما |
| c |
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است |
| tax friction |
کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی |
| kerning |
کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها |
| hollerith code |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
| long run |
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه |
| compression |
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده |
| trim for take off |
سیستم بلند شدن هواپیما به طور خودکار تنظیم خودکاربلند شدن |
| aircraft turn around |
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات |
| chutes |
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین |
| bow line |
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین |
| chute |
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین |
| heading select feature |
عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما |
| economic nationalism |
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد |
| contract control |
کنترل دینامیکی |
| dynamic braking |
ترمز دینامیکی |
| dynamic strength |
مقاومت دینامیکی |
| compandor |
رگولاتور دینامیکی |
| dynamic pressure |
فشار دینامیکی |
| volume compressor |
محدودکننده دینامیکی |
| dynamic factor |
ضریب دینامیکی |
| dynamic equilibrium |
تعادل دینامیکی |
| dynamic microphone |
میکروفون دینامیکی |
| dynamical variable |
متغیر دینامیکی |
| regenetative braking |
ترمز دینامیکی |
| Viewdata |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
| wing heavy |
تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی |
| credit system of supply |
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد |
| half life period |
مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد |
| means ends analysis |
نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد |
| volume expander |
منبسط کننده دینامیکی |
| dynamic expander |
بسط دهنده دینامیکی |
| dynamic damper |
مستهلک کننده دینامیکی |
| design maximum weight |
حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما |
bay |
یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره] |
| holding pattern |
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده |
| dat |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
| landing wires |
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود |
| center of gravity limits |
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان |
| texts |
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و... |
| text |
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و... |
| realizing |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realises |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realising |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realize |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realized |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
| realizes |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realised |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realizing the palette |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| slingshot |
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا |
| slingshots |
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا |
| embedded code |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
| poise |
واحد ویسکوزیته دینامیکی درسیستم غیر متریک |
| Biomimicry |
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره. |
| design landing weight |
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی |
| anti spin |
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد |
| high lift system |
سیستم برای زیاد |
| compensating relief valve |
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است |
| control column |
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد |
| muffing |
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند |
| muff |
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند |
| muffed |
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند |
| muffs |
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند |
| decreases |
کاهش یافتن کم شدن کاهش |
| decrease |
کاهش یافتن کم شدن کاهش |
| decreased |
کاهش یافتن کم شدن کاهش |
| cp/m |
سیستم عامل برای ریزپردازنده |
| compartment marking |
سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار |
| monometalism |
سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول |
| authorisations |
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم |
| cp/m |
سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها |
| authorization |
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم |
| interface |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
| interfaces |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
| pc dos |
سیستم عامل دیسک برای کامپیوتر شخصی |
| job stream |
ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات |
| processor |
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر |
| server |
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM |
| store |
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات |
| hash |
سیستم کدگذاری برای کد hash بدست آید |
| storing |
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات |
| boost control |
سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر |
| LAN Server |
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM |
| housekeeping |
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری |
| ignition over voltage |
فشار قوی برای سیستم جرقه زنی |
| syndicalism |
سیستم اتحادیهای برای تشکیلات کارگری سندیکالیسم |
| landing gear |
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند |
| approach end |
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما |
| altitude sickness |
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما |
| market socialism |
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد |
| touchdown |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
| touchdowns |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
| barometric leveling |
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما |
| aircraft scrambling |
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف |
| pull up point |
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب |
| sysgen |
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم |
| blessed folder |
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند |
| descentheight |
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما |
| cross member |
عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر |
| terrain clearance |
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما |
| c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان |
| maintenance |
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی |
| cbt |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان |
| encryption |
استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک |
| dual |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
| beaufort scale |
سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد |
| customizing |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customizes |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| directory |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |