Total search result: 202 (24 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
nomogram |
سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است |
nomograph |
سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است |
|
|
Other Matches |
|
the other two |
دوتای دیگر |
ikon |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
conversions |
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای |
conversion |
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای |
plug compatible |
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال |
graphical user interface |
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل |
crash conversion |
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید |
bridges |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
bridged |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
bridge |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
enhances |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhanced |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhance |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhancing |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
interactive graphics system |
سیستم گرافیکی محاورهای |
stand alone graphics system |
سیستم گرافیکی خودکفا |
haze |
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر |
runs |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
run |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
warm boot |
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند |
z buffer |
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه |
monitor |
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد |
dithering |
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش |
monitors |
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد |
monitored |
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد |
palette |
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر |
palettes |
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر |
venn diagram |
نمایش گرافیکی رابط ه بین وضعیتهای سیستم یا مدار |
graphics |
استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار |
chip |
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است |
chips |
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است |
chart |
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم |
addressable |
هر نقط ه در سیستم گرافیکی که مستقیما قابل آدرس دهی است |
charted |
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم |
charts |
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم |
charting |
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم |
conversion |
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر |
crossover |
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر |
conversions |
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر |
Quantel |
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند |
model geometric |
یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است |
up on the spot |
فی المجلس مقدا بی درنگ |
postscript |
سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد |
super- |
پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد |
vga |
پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد |
postscripts |
سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد |
piggyback |
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود |
piggybacks |
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود |
quickdraw |
در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند |
fogging |
اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه |
reference |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
references |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
ES IS |
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان |
building block principle |
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity |
desktop |
ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد |
primitive |
برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی |
programmable function keyboard |
صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی |
desktop |
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم |
scratching |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
scratch |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
scratched |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
scratches |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
invitations |
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام |
invitation |
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام |
logic |
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی |
alphamosaic |
برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس |
symbol |
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار |
tag image file format |
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی |
tiff |
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی |
cads |
استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش |
tiffs |
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی |
cad |
استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش |
window |
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند |
enhancing |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhances |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhance |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhanced |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
mastered |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
masters |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
master |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
graphics |
ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی |
jaguar |
-بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند |
jaguars |
-بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند |
compatibility |
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند |
alphageometric |
که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند |
fractal |
قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند |
colour |
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند |
FIF |
فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند |
colours |
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند |
graphics |
قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی |
narrow band ISDN |
نام دیگر سیستم ارتباطی ISDN |
cross hairs |
دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند |
narrative |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
narratives |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
personal |
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر |
the last two |
دوتای اخر |
the first two |
دوتای اول |
VidCap |
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی |
diagnostics |
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن |
tablets |
صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد |
tablet |
صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد |
electronic |
قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود |
CLUT |
جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر |
hybrid circuit |
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص |
simulator |
وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند |
simulators |
وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند |
microsoft |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
shells |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
shelling |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
shell |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
microsoft |
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی |
quotes |
دوتای کامای برعکس |
quoted |
دوتای کامای برعکس |
quote |
دوتای کامای برعکس |
multisync monitor |
صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد |
buddy system |
سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم |
pc file iii |
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است |
logo |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند |
emulation |
نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند |
HTML |
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد |
outsource |
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی |
decisions |
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود |
alphaphotographic |
آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند |
BMP |
در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است |
decision |
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود |
BAT file extension |
مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم |
unlock |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
unlocks |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
unlocking |
عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد |
reference junction |
اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود |
hash |
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید |
democratic comiteism |
سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند |
thumbnails |
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی |
thumbnail |
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی |
puck |
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود |
pucks |
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود |
pointer |
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش |
pointers |
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش |
data tablet |
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی |
plug |
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل |
plugging |
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل |
input/output |
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم |
plugs |
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل |
billiard point |
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن |
c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران |
graphics |
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی |
vetoing |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
veto |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
vetoes |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
vetoed |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
c |
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است |
module |
وسیله سخت افزاری مستقل که به بخشهای دیگر وصل شود تا سیستم مدید را ایجاد کند |
modules |
وسیله سخت افزاری مستقل که به بخشهای دیگر وصل شود تا سیستم مدید را ایجاد کند |
hollerith code |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
flippy |
دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود |
notification |
عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود |
economic nationalism |
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد |
aliens |
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست |
alien |
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست |
Viewdata |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
credit system of supply |
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد |
peripheral |
باس سریع طراحی شده توسط Intel که تا چند مگاهرتز گنجایش دارد و در کامپیوترهای شخصی بر پایه Pentum برای آداپتورهای شبکه یا گرافیکی استفاده میشود |
sag |
ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر |
to have done |
برای کسی [دیگر] انجام دادن |
sagged |
ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر |
other things being equal |
اگر برای چیزهای دیگر نباشد |
sags |
ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر |
dat |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
cross assembler |
ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر |
raise a fuss <idiom> |
قول برای تکرار دعوت درتاریخی دیگر |
piped |
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن |
pipe |
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن |
tree |
سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است . |
encapsulation |
دریک شبکه سیستم ارسال فریم داده به یک فرمت همراه به فریمی با فرمت دیگر |
simulates |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
simulating |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
simulate |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
realized |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
realising |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realize |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realizes |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realised |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realizing |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realizing the palette |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realises |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
wordprocessing |
شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر |
metacompilation |
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود |
embedded code |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
copied |
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند |
gray code |
سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند |
copy |
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند |
copying |
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند |
copies |
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند |
hypertext |
سیستم سازماندهی اطلاعات کلمات مشخص در اتصال متن به متنهای دیگر و نمایش متن پس از انتخاب کلمه |
high lift system |
سیستم برای زیاد |
telephoned |
ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر |
reference |
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر |
motherboard |
که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است |
gimbals |
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نماوچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود |