Total search result: 201 (5 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
monometalism |
سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول |
|
|
Other Matches |
|
gold standards |
سیستم پشتوانه طلا |
runs |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
run |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
bimetalism |
سیستم دو فلزی |
symmetallism |
سیستم دو فلزی مختلط |
strategic concentration by rail |
سیستم پولی فلزی |
wiring |
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها |
BNC connector |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
ES IS |
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان |
building block principle |
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity |
desktop |
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم |
chassis |
فریم فلزی که تختههای مدار را به همراه سیم ها و سوکتهای لازم در سیستم کامپیوتری پوشش داده است |
masters |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
mastered |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
master |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
chimney-crane |
[میله فلزی برای آویزان کردن غذا] |
compatibility |
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند |
plug compatible |
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال |
chain plate |
صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان |
tape line |
تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود |
sled |
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن |
bail |
فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ |
sleds |
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن |
aviation snips |
قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی |
narratives |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
narrative |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
personal |
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر |
VidCap |
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی |
diagnostics |
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن |
blowout disc |
دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات |
stick bridge |
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد |
beechive spring |
فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ |
hybrid circuit |
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص |
shelling |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
shell |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
shells |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
microsoft |
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی |
buddy system |
سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم |
snap swivel |
حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان |
pc file iii |
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است |
traveler |
میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان |
ball bearings |
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد |
ball bearing |
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد |
transitory shelter |
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی |
BAT file extension |
مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم |
angle drill |
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد |
hash |
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید |
ikon |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
shields |
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند |
wracks |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
kopfring |
حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود |
shield |
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند |
racks |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
cleco fastener |
وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری |
c clamp |
گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر |
racked |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
rack |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
wracked |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
democratic comiteism |
سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند |
crash conversion |
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید |
nibbler |
ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته |
c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران |
c |
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است |
hollerith code |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
bankroll |
پشتوانه |
backlog |
پشتوانه |
backing |
پشتوانه |
fund |
پشتوانه |
funded |
پشتوانه |
backlogs |
پشتوانه |
telltale |
نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد |
economic nationalism |
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد |
Viewdata |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
backing |
پشتوانه پولی |
unfinanced |
بدون پشتوانه |
credit system of supply |
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد |
toe weight |
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب |
jointer |
[بست فلزی برای اتصال سنگ ها در سنگ چینی] |
gold backing system |
نظام پشتوانه طلا |
fiat money |
پول بدون پشتوانه |
wildcat money |
پول بدون پشتوانه |
wild cat |
بی اعتبار بی پشتوانه نادرست |
dat |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
shinplaster |
اسکناس کم ارزش وبدون پشتوانه |
realised |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realises |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realising |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realize |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realized |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realizing the palette |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
realizes |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realizing |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
embedded code |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
high lift system |
سیستم برای زیاد |
birdcages |
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما |
birdcage |
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما |
cp/m |
سیستم عامل برای ریزپردازنده |
gold standards |
حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد |
cp/m |
سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها |
authorisations |
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم |
authorization |
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم |
interfaces |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
interface |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
cmos |
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary |
housekeeping |
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری |
processor |
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر |
boost control |
سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر |
server |
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM |
LAN Server |
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM |
syndicalism |
سیستم اتحادیهای برای تشکیلات کارگری سندیکالیسم |
job stream |
ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات |
storing |
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات |
hash |
سیستم کدگذاری برای کد hash بدست آید |
pc dos |
سیستم عامل دیسک برای کامپیوتر شخصی |
ignition over voltage |
فشار قوی برای سیستم جرقه زنی |
store |
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات |
debenture bond |
برگهای که پشتوانه ان فقط اعتبار صادر کننده است سهم قرضه |
market socialism |
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد |
blessed folder |
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند |
sysgen |
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم |
dual |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
encryption |
استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک |
c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان |
maintenance |
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی |
beaufort scale |
سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد |
EDAC |
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای |
baseline document |
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد |
customises |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
customize |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
customized |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
customised |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
customizes |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
processor |
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه |
directories |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
directory |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
customizing |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
cbt |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان |
customising |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
peripheral |
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود |
foreground |
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری |
direct objects |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
dos |
سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده |
objecting |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
executes |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
objects |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
turnkey |
سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع |
objected |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
indirect objects |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
diagnostic |
تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری |
bell crank |
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت |
executing |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
HMI's |
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری |
executed |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
HMI |
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری |
flow diagram |
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده |
disorderly close down |
آسیبی در سیستم که اخطار لازم برای قط ع طبیعی نداده است |
LAN Manager |
سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC |
execute |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
multitasking |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان |
bridges |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
bridged |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
aligning edge |
لبه سیستم تشخیص حرف برای محل دهی به متن |
multi tasking |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان |
bridge |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
faults |
توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد |
faulted |
توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد |
fault |
توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد |
object |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
flowchart |
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده |
printhead |
1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است |
job |
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای |
graceful degradation |
اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش |
gust alleviation |
سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما |
warm-ups |
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری |
shares |
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی |
warm-up |
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری |
nomogram |
سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است |
trapdoors |
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری |
expansion |
تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن |
DR DOS |
سیستم عاملی که Digital Resaerch برای IBM PC ایجاد کرده است |
modem |
مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ |
vm/sp |
VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine |
share |
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی |
jobs |
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر |
trapdoor |
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری |
streams |
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای |
streamed |
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای |
stream |
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای |
job |
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر |
directories |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
middleware |
نرم افزار سیستم که برای کاربر خاص طراحی شده باشد |
shared |
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی |
verification |
بررسی صحت کارکردن یک سیستم و مناسب بودن آن برای کارهای موردنظر |
end stop [Engineering] |
توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی] |
stop [Engineering] |
توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی] |
analysis |
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد |
inferences |
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده |
jobs |
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای |
inference |
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده |