Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English
Persian
single acting cylinder
سیلندر یک طرفه
Other Matches
cylinder block boring machine
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
actuating cylinder
سیلندر پیستون عمل کننده سیلندر محرک
compensating port
مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
flat twin engine
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
cylinders
سیلندر
cylinder
سیلندر
double acting cylinder
سیلندر دوطرفه
liners
بوش سیلندر
liner
بوش سیلندر
cylinder liner
بوش سیلندر
cylinder pad
پایه سیلندر
cylinder fins
تیغههای سیلندر
cylinder capacity
فضای سیلندر
cylinder capacity
حجم سیلندر
cylinder block
بلوک سیلندر
bottled gas
گاز سیلندر
gas bubbler
سیلندر گاز
gas cylinder
سیلندر گاز
pump cylinder
سیلندر پمپ
pump barrel
سیلندر تلمبه
oxygen cylinder
سیلندر اکسیژن
single cylinder engine
موتور یک سیلندر
gas from cylinder
گاز سیلندر
six cylinder engine
موتور شش سیلندر
swept volume
حجم سیلندر
two cylinder engine
موتور دو سیلندر
drum
درام سیلندر استوانه
drummed
درام سیلندر استوانه
cylinder flange
فلانج یا لبه سیلندر
cylinder gas
گاز داخل سیلندر
gas cylinder valve
شیر سیلندر گاز
cylinder skirt
حاشیه یا دامنه سیلندر
bore
قطر داخلی سیلندر
bores
قطر داخلی سیلندر
eight cylinder engine
موتور هشت سیلندر
opposed piston engine
موتور سیلندر روبرو
cylinder jacket
استری داخل سیلندر
compressed gas cylinder
سیلندر محتوی گاز متراکم
balanced actuator
سیلندر پیستون محرک هیدرولیکی
actuator
سیلندر پیستون عمل کننده
one-way
یک طرفه
tripartite
سه طرفه
bilateral
دو طرفه
one sided
یک طرفه
half duplex
یک طرفه
unilateral
یک طرفه
full duplex
دو طرفه
unilaterally
یک طرفه
ex parte
یک طرفه
one way
یک طرفه
ancipital
دو طرفه
ancipitous
دو طرفه
ventricose
یک طرفه
reciprocal
دو طرفه
one-sided
یک طرفه
triparite
سه طرفه
three sided
سه طرفه
mutual
دو طرفه
duplex
دو طرفه
sideway
یک طرفه
bidirectional
دو طرفه
duplexes
دو طرفه
base circle
هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
velocity stacks
لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
unidirectional bus
مسیر یک طرفه
single envelopment
احاطه یک طرفه
bilateral trade
بازرگانی دو طرفه
mutualization
دو طرفه سازی
simplex
مدار یک طرفه
bidirectional printer
چاپگر دو طرفه
all position welding
جوشکاری دو طرفه
single flow
راه یک طرفه
overrunning clutch
کلاچ یک طرفه
single lane
شاهراه یک طرفه
check valve
لیژ یک طرفه
single throw switch
کلید یک طرفه
simultaneous
ارسال دو طرفه
two way road
راه دو طرفه
two way list
لیست دو طرفه
check valve
شیر یک طرفه
two chromatography
کروماتوگرافی دو طرفه
box pleats
چین دو طرفه
traffic circle
دایرهی یک طرفه
traffic circles
دایرهی یک طرفه
blind circuit
مدار یک طرفه
double envelopment
احاطه دو طرفه
one way only operation
عملکردتنها یک طرفه
duplex channel
کانال دو طرفه
dual carriage way
شاهراه دو طرفه
flap valve
شیر یک طرفه
double throw switch
کلید دو طرفه
flap gate
دریچه یک طرفه
dual lane
راه دو طرفه
double sided disk
دیسک دو طرفه
check valve
سوپاپ یک طرفه
one sidely
بطور یک طرفه
double envelopment
مانوراحاطهای دو طرفه
freeing port
شکاف یک طرفه
double flow route
مسیر دو طرفه
two way simultaneous operation
عملکرد همزمان دو طرفه
dual sided disk drives
گردانندههای دیسک دو طرفه
duplex telephony
مکالمه تلفنی دو طرفه
treble hook
قلاب ماهیگیری سه طرفه
It's one-way street.
آن خیابان یک طرفه است.
one way only operation
عملکرد فقط یک طرفه
double hook
قلاب ماهیگیری دو طرفه
double suction pump
تلمبه با مکش دو طرفه
Italian roof
بام چهار طرفه
in the twinkling of an eye
بیک طرفه العین
double floppy
دیسک لرزان دو طرفه
two sided disk status
اعلام نصب یک دیسک دو طرفه
double action
عمل دوبله یادو طرفه
brake mean effective pressure
مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
clearance volume
کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
duplex operation
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
blind circuit
مداری که ارسال پیام در ان یک طرفه انجام میشود
single line
مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
x engine
موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
broad arrow engine
موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
turnaround time
مدت زمانی تنظیم جهت جریان داده در سیستم یک طرفه
h engine
موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
water injection
پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
choke bore
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
imethod
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
two way alternate operation
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
gas bottle
سیلندر گاز کپسول گاز
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com