English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
expanding cement سیمانی که زیر اب سفت میشود سیمان قابل انبساط
Other Matches
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
expandable قابل انبساط
expansile قابل انبساط
tensile قابل انبساط
expansibly بطور قابل انبساط
ductile قابل انبساط شکل پذیر
stirling cycle سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
visuals آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visually آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
communication رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
reference فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
igniter ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
references فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
cement flooring کف سیمانی
war head قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
bell character کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
cement mortar coating پوشش سیمانی
cement screed اندود سیمانی
block بلوک سیمانی
blocked بلوک سیمانی
blocks بلوک سیمانی
cement mortar ملات سیمانی
concrete pipe لوله سیمانی
cement adhesive چسبندگی سیمانی
cementation کارهای سیمانی
cement bound macadam ماکادام سیمانی
cement coat اندود سیمانی
cement tile کاشی سیمانی
cement concrete بتن سیمانی
hydraulic cement سیمانی که در زیر اب میگیرد
block lining پوشش با بلوک سیمانی
portland cement concrete بتن سیمانی پرتلند
cementation سیمانی شدن باتری
presumptive instruction دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
terrazzo موزاییک سیمانی مرمر نما
corps de logis [بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
grout دوغاب سیمان ریختن دوغاب سیمان
conscious error خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
data diddling روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
aiming symbol ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
scrambled کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
aiming field نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
scramble کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambling کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambles کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
asynchronous انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
worded موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
word موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
appliance computer سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
cruelty عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
cyclopean [معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
grout curtain لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
bombs یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombed out یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
hand-held وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
bombed یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bomb یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
assemble capital stock بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
logical حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
postscript زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
defaulted در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulting در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
programming نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
NetBEUI گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
fragmentation حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
expansion loop خم انبساط
extensions انبساط
stretch انبساط
distentions انبساط
pleasure انبساط
extension انبساط
stretched انبساط
dilatation انبساط
distension انبساط
expansion انبساط
distensions انبساط
stretches انبساط
pleasures انبساط
strain انبساط
strains انبساط
dilatability انبساط پذیری
inextension عدم انبساط
dilatation درز انبساط
expansion انبساط بسط
tensions قوه انبساط
expansion گسترش انبساط
inextensibility انبساط ناپذیری
dilatation انبساط حرارتی
expansion rate اهنگ انبساط
expansion point درز انبساط
expansion of universe انبساط جهان
dilation of time انبساط زمان
expansiveness انبساط پذیری
expandability قابلیت انبساط
expansion joint درز انبساط
distensibility قابلیت انبساط
tension قوه انبساط
diastole انبساط قلبی
thermal expansion انبساط حرارتی
free expansion انبساط ازاد
coefficient of expansion ضریب انبساط
cubical expansion انبساط حجمی
expansion heat حرارت انبساط
expansion diaphragm دیاگرام انبساط
creep limit حد انبساط دائمی
expansibility قابلیت انبساط
distensible انبساط پذیر
evolution of heat انبساط حرارتی
heat expansion انبساط حرارت
companding انبساط تراکم
expansion coefficient ضریب انبساط
nephelauxetic effect اثر انبساط ابرالکترونی
thermal coefficient of expansion ضریب انبساط حرارتی
characteristic expansion time زمان شاخص انبساط
invar struts قطعات فلزی ضد انبساط
d.muscle ماهیچه انبساط دهنده
brake expander mechanism مکانیزم انبساط ترمز
elater خاصیت انبساط و گسترش
dilatability قابلیت انبساط یا اتساع
expansible کش امدنی انبساط پذیر
coefficient of thermal expansion ضریب انبساط حرارتی
cement سیمان
cementing سیمان
cemented سیمان
cements سیمان
strain limit حد تناسب میان تنش و انبساط
extensometer دستگاه اندازه گیری انبساط
bag of cement کیسه سیمان
water cement ratio نسبت اب و سیمان
bituminous cement سیمان قیری
high resistance cement سیمان ممتاز
refractory cement سیمان نسوز
coloured cement سیمان رنگی
white cement سیمان سفید
staffs مخلوط سیمان و گچ
staff مخلوط سیمان و گچ
aluminium cement سیمان الومین
portland cement mortat ملات سیمان
staffed مخلوط سیمان و گچ
regulated set cement سیمان زودگیر
hydraulic cement سیمان اب بند
hydraulic cement سیمان ابی
portland cement سیمان پورتلند
commutator cement سیمان جابجاگر
portland cement سیمان پرتلند
cementation سیمان کاری
pozzolan earth سیمان طبیعی
natrual cement سیمان طبیعی
quick setting cement سیمان زودگیر
trass سیمان طبیعی
sulphated cement سیمان ضد سولفاته
slag cement سیمان اهنگدازی
insulating cement سیمان عایق
soil cement خاک سیمان
neatest دوغاب سیمان
cement grout دوغاب سیمان
cement coating اندود سیمان
grout دوغاب سیمان
neat دوغاب سیمان
low heat cement سیمان کم حرارت
neater دوغاب سیمان
cement rendering اندود سیمان
slag cement سیمان شلاکه
cement mortar ملاط سیمان
cement grouting تزریق سیمان
cement plant کارخانه سیمان
fireproof cement سیمان نسوز
cement paste خمیر سیمان
dilatometer دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
colour شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
rotary cement klin کوره سیمان دوار
asbestos cement سیمان پنبه نسوز
natural puzzolane سیمان طبیعی یا پوزلان
soil cement lining پوشش با خاک و سیمان
trass stone سنگ سیمان طبیعی
asbestos cement سیمان پنبه کوهی
high resistance cement سیمان بامقاومت زیاد
slag cement concrete بتن سیمان اهنگدازی
metallurgic cement سیمان اهن گدازی
lime cement mortar ملاط اهک و سیمان
portland cement mortat ملات سیمان پرتلند
grouting تزریق دوغاب سیمان
portland cement kiln کوره سیمان پزی
lime cement mortat ملاط آهک و سیمان
portland cement kiln کوره پختن سیمان
slag cement سیمان تفاله اهنگدازی
asbestos cement pipe لوله ازبست سیمان
quick setting cement سیمان تند گیر
slag cement سیمان ذوب اهن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com