Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
English
Persian
concertina
سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinaed
سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinaing
سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinas
سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
Other Matches
wire entanglement
با سیم خاردار محصور کردن حصار سیم خاردار
precipitating
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitate
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
self reacting
بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
precipitates
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitated
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
cylinderical
استوانهای
cylindrically
استوانهای
cylindrical
استوانهای
cylindric
استوانهای
shafts
محور استوانهای
drum turret
سر رولور استوانهای
drum plotter
رسام استوانهای
drum controller
نافم استوانهای
drum magazine
مخزن استوانهای
cylindrical lens
عدسی استوانهای
induction cylinder
اهنربای استوانهای
drum armature
ارمیچر استوانهای
shaft
میله استوانهای
shaft
محور استوانهای
cylinderical fit
رابط استوانهای
can buoy
بویه استوانهای
shafts
میله استوانهای
cylindrical armature
ارمیچر استوانهای
crown saw
اره استوانهای
core sample
نمونه استوانهای
drum switch
جابجاگر استوانهای
shaft furnace
کوره استوانهای شکل
drum pump
پمپ استوانهای شکل
drum barrel
پوسته یا روکش استوانهای
concrete core
نمونه استوانهای بتن
cylindrical faceplate
صفحه استوانهای تلویزیون
circular type gates
دریچههای نوع استوانهای
mercator's projection
تصویر مرکاتوریا استوانهای
top hat
کلاه مردانه استوانهای
prill
قرص استوانهای شکل
single barrel culvert
ابگذر استوانهای ساده
top hats
کلاه مردانه استوانهای
multiple drum winding
سیم پیچ استوانهای چندگانه
manholes
محل دخول استوانهای شکل
manhole
محل دخول استوانهای شکل
drum type boring machine
دستگاه مته نوع استوانهای
terete
استوانهای شکل در برش عرضی
hispid
خاردار
lappaceous
خاردار
setose
خاردار
brambly
خاردار
acanthous
خاردار
acanthaid
خاردار
setaceous
خاردار
setiferous
خاردار
aculeate
خاردار
spinescent
خاردار
spinose
خاردار
acanthaceous
خاردار
acanaceous
خاردار
thistly
خاردار
burry
خاردار
barbed
خاردار
echinoid
خاردار
aristate
خاردار
pappose
خاردار
thorniest
خاردار
thornier
خاردار
pappous
خاردار
aculeolate
خاردار
aciculate
خاردار
thorny
خاردار
horrent
خاردار
barbellate
خاردار
barbate
خاردار
spools
قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
manubrium
سلولهای استوانهای میان جدار داخلی
cylinder
فشنگ خور استوانهای هفت تیر
torose
استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
mud sill
پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
cylinders
فشنگ خور استوانهای هفت تیر
spool
قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
cylinderical limit gage
دستگاه اندازه گیر رابط استوانهای
bicylindrical
دارای دو سطح استوانهای بامحورهای موازی
picked
خاردار برگزیده
barbedwire
سیم خاردار
cotter pin
اشبیل خاردار
sea bass
ماهی خاردار
riveting
اشبیل خاردار
riveted
اشبیل خاردار
rivet
اشبیل خاردار
sea crawfish
خرچنگ خاردار
percoid
ماهی خاردار
sea crayfish
خرچنگ خاردار
spinule
چرخ خاردار
langouste
خرچنگ خاردار
herisson
تیر خاردار
thorn apple
تاتوره خاردار
barbed wire
سیم خاردار
thornbush
بوته خاردار
crawfish
خرچنگ خاردار
rivets
اشبیل خاردار
pin wheel
درساعت سازی چرخی که دندانههای استوانهای دارد
drum sorting
مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
porcupiny
تیغ دار خاردار
weever
یکجور ماهی خاردار
double apron fence
سیم خاردار دو دامنه
moonflower
توت خاردار هندی
panfish
نوعی ماهی خاردار
wire entanglement
مانع سیم خاردار
porcupinish
تیغ دار خاردار
wire entanglement
سیم خاردار کشیدن
band
شبکه سیم خاردار
bands
شبکه سیم خاردار
dummy
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
semirigid
دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
dummies
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
entanglement
محصور با شبکه سیم خاردار
percoid
وابسته به تیره ماهی خاردار
prickliness
حالت چیز خاردار زنندگی
entanglements
محصور با شبکه سیم خاردار
launce
سگ ماهی باریک اندام خاردار
prickly pear
یکجور انجیر هندی خاردار
prickly pears
یکجور انجیر هندی خاردار
thornback
ماهی پهن چهارگوش خاردار
gaff
قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری
bass bug
حشره برای گرفتن ماهی خاردار
gurnard
نوعی ماهی دارای بالههای خاردار
banderilla
نیزه خاردار برای فروبردن به گردن گاو
spider wire entanglement
نردههای زیگزاگی غیر منظم سیم خاردار
leister
نیزه خاردار مخصوص صیدماهی قزل الا
crankpin
قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
hollow ware
چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل ویا نظیر ان قالب گیری شده است
wire roll
نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
screw picket
میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
knife rest
نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
folding
تا شونده
diminishing
کم شونده
squashy
له شونده
vimineous
خم شونده
step down
کم شونده
deliquescent
اب شونده
examinee
امتحان شونده
rigescent
سفت شونده
excurrent
جاری شونده
evanescent
محو شونده
eruptional
منفجر شونده
rubescent
قرمز شونده
erubescent
سرخ شونده
rigescent
سخت شونده
emissive
خارج شونده
emanative
صادر شونده
insured
بیمه شونده
menstruating
بی نماز شونده
menstruating
قاعده شونده
clinchers
متمسک شونده
clincher
متمسک شونده
cumulative
جمع شونده
accumulating
جمع شونده
accumulates
جمع شونده
intrant
داخل شونده
reactive
منعکس شونده
depreciable
مستهلک شونده
deteriorative
بدتر شونده
dilatant
گشاد شونده
displaceable
جابجا شونده
seconder
دوم شونده
seceder
منتزع شونده
deviator
منحرف شونده
technical
دگرگون شونده
revulsive
جابجا شونده
metastatic
جابجا شونده
juvenescent
جوان شونده
frequented
تکرار شونده
frequent
تکرار شونده
perfusive
پاشیده شونده
introgresseive
داخل شونده
perfusive
پخش شونده
inhibitor
مانع شونده
inhibiter
مانع شونده
frequenting
تکرار شونده
osculant
واقع شونده
meliorative
بهتر شونده
migratory
جابجا شونده
incoming
وارد شونده
frequents
تکرار شونده
locator
جایگزین شونده
liquescent
مایع شونده
latescent
پنهان شونده
napidescent
سنگ شونده
nigrescent
سیاه شونده
ingressive
داخل شونده
ingravescent
سخت تر شونده
ingoing
داخل شونده
gelable
ژلاتینی شونده
recreant
تسلیم شونده
fusible
ذوب شونده
frondescent
برگ شونده
foldaway
کوچک شونده
fly table
میز تا شونده
remittent
سبک شونده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com