Total search result: 202 (5 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
lift wire |
سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند |
|
|
Search result with all words |
|
lift strut |
پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند |
Other Matches |
|
windbreaks |
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند |
windbreak |
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند |
bend allowance |
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین |
compound bending |
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند |
in love - engaged - married |
عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند] |
drag force |
نیروی کششی |
tensile force |
نیروی کششی |
lisped |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
lisp |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
lisps |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
lisping |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
productiveness |
حاصل خیزی نیروی تولید |
doping |
نیروی کاذب حاصل از داروهای غیر مجاز |
database |
مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد |
databases |
مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد |
RIFF |
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند |
resource |
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند |
clock |
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند |
clocks |
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند |
ActiveX |
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک |
reenforceŠetc |
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن |
dbms |
برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد و تغییر ساده پایگاه داده ها میدهد |
weight belt |
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر |
landing wires |
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود |
rosettes |
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات |
rosette |
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات |
eft |
سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند |
electromagnetic |
ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی |
practical extraction and report language |
برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند |
tension member |
میله کششی عضو کششی |
ion deposition |
فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند |
plotters |
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند |
plotter |
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند |
scratches |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
scratch |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
scratching |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
scratched |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
haze |
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر |
wiring |
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها |
beta range |
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی |
drummed |
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند |
drum |
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند |
counter force |
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن |
aircraft arresting hook |
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند |
ccd |
محفظه هایی برای ذخیره داده |
phototransistor |
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود |
boring tubes |
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود |
limit state of failure |
حالت حدی که برای ان حداکثرفرفیت باربری حاصل شده باشد |
controlled environment |
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند |
sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
charactristic curve |
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل |
operation |
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند |
windlass |
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود |
fits units with ... connection |
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق] |
generation |
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند |
generations |
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند |
windlasses |
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود |
base shear |
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان |
Viewdata |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
zipped |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
zipping |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
zips |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
zip |
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است |
to take action to prevent [stop] such practices |
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود |
code level |
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند |
submarginal land |
زمین مطلقا" بی حاصل زمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارج سرمایه گذاری و کارگر را نتواندجبران کند |
damping vane |
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم |
edge |
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده |
storage |
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند |
disjunctive search |
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند |
assembly |
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند |
edges |
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده |
hypoid |
چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر |
cad |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
cads |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
transistors |
برای ایجاد تابع منط قی |
transistor |
برای ایجاد تابع منط قی |
nuptias non concubitus , sedconsensus , |
برای ایجاد علقه زوجیت |
protocols |
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند |
protocol |
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند |
draw weight |
نیروی لازم برای کشیدن زه |
smudges |
ایجاد دود برای دفع حشرات |
contact ion engine |
موتوری برای ایجاد تراست درفضا |
fogging |
برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر |
smudge |
ایجاد دود برای دفع حشرات |
smudging |
ایجاد دود برای دفع حشرات |
smudged |
ایجاد دود برای دفع حشرات |
AppleTalk |
پروتکل هایی که برای ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در کامپیوترهای شبکه Macintosh Apple استفاده می شوند |
graphics |
که برای ایجاد شکلهای ندیگر به کار می رود |
dry plasma etching |
روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص |
gorge portion |
محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه |
incorporation |
جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت |
geometry and rendering |
مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی |
texture mapping |
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید. |
aerodynamic blockage thrust reverser |
وسیلهای برای معکوس کردن نیروی جلوبر |
impulsiveness |
امادگی برای کار کردن یا نیروی انی |
entrance head |
بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله |
subliminally |
غیر کافی برای ایجاد تحریک عصبی یا احساس |
configure |
نرم افزار واتصالات برای ایجاد یک سییستم خاص |
subliminal |
غیر کافی برای ایجاد تحریک عصبی یا احساس |
hike out |
خم شدن یا اویختن به لبه قایق برای ایجاد تعادل |
breakpoint |
حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه |
jumpers |
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی |
jumper |
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی |
jus ex injuria non oritur |
تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند |
stalking horse |
کاندیدای نامزدشده برای ایجاد تفرقه در رای دهندگان |
alphamosaic |
برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس |
texture mapping |
2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی |
european atomic energy community |
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است |
puncuation |
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود |
emergency complement |
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها |
answered |
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط |
thinners |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
thinned |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
aligned |
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط |
Her teacher's presence caused her considerable discomfort. |
بودن دبیر او [زن] احساس ناراحتی زیادی برای او [زن] ایجاد کرد. |
answers |
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط |
mkdir |
دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک |
answer |
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط |
share |
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی |
center |
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور |
align |
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط |
thin |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
aligns |
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط |
aligning |
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط |
shares |
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی |
thins |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
shared |
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی |
thinnest |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
answering |
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط |
diesel ramjet |
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است |
retardation |
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.] |
handicaps |
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل |
immediate |
پردازش داده پس از ایجاد آن و نه انتظار برای پاس ساعت یا زمان سنگرون |
DR DOS |
سیستم عاملی که Digital Resaerch برای IBM PC ایجاد کرده است |
buffering |
استفاده از بافر برای ایجاد اتصال بین وسایل کند و سریع |
handicap |
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل |
feep |
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند |
transaction trailing |
ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها |
derivation graph |
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است |
bituminous paint |
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود |
power house building |
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند |
lift |
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ |
bomb |
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص |
lifts |
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ |
lifting |
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ |
ribbons |
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح |
lifted |
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ |
ribbon |
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح |
bombed |
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص |
bombed out |
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص |
precision |
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی عدد و ایجاد دقت بیشتر |
bombs |
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص |
solenoid |
سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی |
glideslope |
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی |
L cache |
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند |
musicom |
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد |
foot pound |
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت. |
voices |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
voicing |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
compact |
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی |
tristimulus values |
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند |
image |
[فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.] |
images |
فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود |
voice |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
compacts |
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی |
compacting |
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی |
compacted |
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی |
adobe type manager |
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است |
nitro |
مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر |
tactile |
صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا |
compatibility |
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند |
mask |
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود |
masks |
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود |
flexowriter |
علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است |
graphics |
کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند |
AT command set |
مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است |
reflex |
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود |
reflexes |
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود |
language |
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس |
languages |
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس |
check plot |
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود |
smoke test |
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند |
ASF |
قالب ایجاد شده توسط مایکروسافت به صورت چند رسانهای برای کار روی اینترنت و استفاده در محصول NETSHOW |
sufferer |
متحمل |
sustainer |
متحمل |
sufferers |
متحمل |
ATD |
دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند |
load call |
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد |
aliasing |
افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر |
boilerplating |
قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی |
Hayes Corporation |
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند |
teleconferencing |
ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر |
magneto electricity |
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود |
blue water school |
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند |
terrorism |
عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند |
obtruding |
متحمل شدن بر |
obtrude |
متحمل شدن بر |
sustains |
متحمل شدن |