Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
main winding
سیم پیچی اصلی
Other Matches
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
helical
پیچی
screw jack
جک پیچی
jackscrew
جک پیچی
winding
نخ پیچی
insubordination
سر پیچی
swirly
پیچی
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
strapping
باند پیچی
winding
سیم پیچی
served
نخ پیچی کردن
cox combing
طناب پیچی
reed & prince screw
پیچی با سر شکافدار
serve
نخ پیچی کردن
serves
نخ پیچی کردن
reeling machine
ماشین نخ پیچی
screw clamp
گیره پیچی
end winding
سرسیم پیچی
hook bolt
قلاب پیچی
screw slip
خفت پیچی
seizing stuff
نخ طناب پیچی
helical stairs
پلکان پیچی
torsion
انقباض پیچی
screw pile
شمع پیچی
helical
پیچی شکل
rewinde
باز پیچی
filature
ابریشم پیچی
winding machine
دستگاه سیم پیچی
winding capacitance
فرفیت سیم پیچی
winding inductance
اندوکتیویته ی سیم پیچی
winding drum
قرقره سیم پیچی
winding coefficient
ضریب سیم پیچی
winding pitch
گام سیم پیچی
winding area
سطح سیم پیچی
single phase winding
سیم پیچی یک فازه
screw spanner
اچار بکس پیچی
serving
بند پیچی کردن
servings
بند پیچی کردن
column screw press
پرس پیچی ستونی
pitch
گام سیم پیچی
three phase winding
سیم پیچی سه فازه
transformer winding
سیم پیچی ترانسفورماتور
relay winding
سیم پیچی رله
stepped thread
کولاس پیچی ناقص
winding potential
پتانسیل سیم پیچی
winding resistance
مقاومت سیم پیچی
turbinal
پیچی شکل فرفرهای
filament winding
سیم پیچی فیلامان
generator winding
سیم پیچی ژنراتور
honeysuckle
آذین پیچی شکل
helical conveyor
نقاله پیچی یا حلزونی
helicoidal motion
حرکت پیچی یا مارپیچی
pitches
گام سیم پیچی
leaders
فشنگ راهنمای پیچی
leader
فشنگ راهنمای پیچی
input winding
سیم پیچی اولیه
primery winding
سیم پیچی اولیه
internal capacitance
فرفیت سیم پیچی
low resistance winding
سیم پیچی کم اهم
magnet winding
سیم پیچی اهنربا
field winding
سیم پیچی میدان
winding diagram
نمودار سیم پیچی
duplex wound armature
ارمیچر دو سیم پیچی
winding shop
کارگاه سیم پیچی
bolt shank
محور یا شفت پیچی
coil winding
سیم پیچی بوبین
parallel clamp
گیره پیچی موازی
copper winding
سیم پیچی مسی
philodendron
گل شیپوری پیچی امریکا
damping winding
سیم پیچی میراکننده
overpacking
لفاف پیچی مجدد
induction coils
سیم پیچی القائی
induction coil
سیم پیچی القائی
packing sheet
لفاف بار پیچی
double layer winding
سیم پیچی دوطبقه
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
winding crodd section
سطح مقطع سیم پیچی
high frequency winding
سیم پیچی فرکانس بالا
winding bobbin
هسته سیم پیچی شده
hardwired
سخت سیم پیچی شده
eyebolt
پیچی که درانتهای ان سوراخ وجوددارد
multiphase winding
سیم پیچی چند فازه
high impedance winding
سیم پیچی با مقاومت زیاد
winding insulation
عایق بندی سیم پیچی
high tension winding
سیم پیچی فشار قوی
communicating pole winding
سیم پیچی قطب کمکی
low voltage winding
سیم پیچی فشار ضعیف
compound wound motor
موتور با سیم پیچی کمپوند
whipping
نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
d.c. winding
سیم پیچی جریان دائم
starting winding
سیم پیچی راه اندازی
d.c. winding
سیم پیچی جریان مستقیم
high voltage winding
سیم پیچی فشار قوی
multi layer coil
سیم پیچی چند لایه
lashing
طناب پیچ کردن نوار پیچی
d.c. series wound motor
موتور با سیم پیچی جریان دائم
rag bolt
میخ پیچی که میله ان خارهایابرامدگی هایی دارد
creeper
گیاه پیچی یانیلوفری ادم متملق ومرموز
straps
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strap
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
creepers
گیاه پیچی یانیلوفری ادم متملق ومرموز
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
backed bow
کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
track bolt
پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
bar winding
میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
ring
تویولوژی شبکه که در آن سیم پیچی به ترتیب ایستگاههای کاری را بهمم وصل میکند
screw picket
میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
solenoid
سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
opisometer
الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
body
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
source
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
serves
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
serve
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
served
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
solenoid sweep
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
master compass
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
accelerator winding
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
aboriginals
اصلی
head
اصلی
trunk
خط اصلی
elementary
اصلی
functional
اصلی
organic
اصلی
primarily
اصلی
primal
اصلی
aboriginal
اصلی
main
<adj.>
اصلی
primitive
اصلی
immanent
اصلی
ingrown
اصلی
initialed
اصلی
initialling
اصلی
main attack
تک اصلی
initialled
اصلی
main deck
پل اصلی
main door
در اصلی
initialing
اصلی
arch
اصلی
arch-
اصلی
arches
اصلی
trunks
خط اصلی
initial
اصلی
germinal
اصلی
isogeny
هم اصلی
initials
اصلی
line link
خط اصلی
inherent
اصلی
mastered
اصلی
essential
اصلی
elemental
اصلی
master
اصلی
principle
اصلی
intrinsic
اصلی
essentials
اصلی
text
اصلی
texts
اصلی
primordial
اصلی
first-hand
اصلی
firsthand
اصلی
quintessential
اصلی
seminal
اصلی
fundametal
اصلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com