Total search result: 204 (7 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
execute |
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند |
executed |
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند |
executes |
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند |
executing |
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند |
|
|
Other Matches |
|
fetch |
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند |
fetched |
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند |
fetches |
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند |
pipeline |
UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند |
pipelines |
UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند |
enabled |
سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد |
enabling |
سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد |
enable |
سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد |
enables |
سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد |
mesne process |
مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا |
unipolar |
سیگنالی که فقط از سط وح ولتاژ مثبت استفاده میکند |
images |
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها. |
image |
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.] |
million instructions per second |
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند |
executed |
حلقه اجرا |
executing |
حلقه اجرا |
execute |
حلقه اجرا |
executes |
حلقه اجرا |
opened |
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند |
opens |
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند |
open |
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند |
terminate and stay resident program |
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند |
parent program |
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند |
standard |
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش |
standards |
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش |
crashingly |
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند |
crash |
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند |
crashed |
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند |
crashes |
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند |
crashing |
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند |
quantization |
خطای تبدیل سیگنال آنالوگ به عددی با توجه به دقت محدوده ساده یا سیگنالی که به سرعت تغییر میکند |
resource |
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند |
RIFF |
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند |
neural network |
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند |
Ultimedia |
موضوعی در چند رسانهای در IBM که صوت و تصویر و ویدیو و متن را ترکیب میکند و سخت افزار لازم برای اجرا را مشخص میکند |
executed |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
execute |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
executes |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
executing |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
strobe |
سیگنالی که بیان میکند آدرس معتبر در باس آدرس قرار دارد |
strobe |
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد |
operation |
مدت زمانی که عملیات باید حلقه اجرا را طی کند |
supervisory |
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد |
layers |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
layer |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
languages |
تبدیل و اجرا میکند |
language |
تبدیل و اجرا میکند |
local area network |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند |
wait loop |
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد |
execute |
موقعیت یک کامپیوتر که یک برنامه را اجرا میکند |
operators |
شخصی که یک ماشین یا فرآیندی را اجرا میکند |
executed |
موقعیت یک کامپیوتر که یک برنامه را اجرا میکند |
batch |
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند |
batches |
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند |
executes |
موقعیت یک کامپیوتر که یک برنامه را اجرا میکند |
executing |
موقعیت یک کامپیوتر که یک برنامه را اجرا میکند |
operator |
شخصی که یک ماشین یا فرآیندی را اجرا میکند |
base ring |
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف |
lan |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند |
run duration |
مدت زمانی که کامپیوتر برنامهای را اجرا میکند |
binder |
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند |
binders |
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند |
bugs |
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند |
monoprogramming system |
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند |
multi programming |
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند |
bugging |
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند |
bug |
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند |
recursive routine |
زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند |
recursion |
زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند |
loop |
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |
looped |
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |
loops |
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |
incremental computer |
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود |
tapes |
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند |
tape |
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند |
batches |
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند |
batch |
فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند |
taped |
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند |
CIR |
ثبات CPU که دستوراتی که اجرا شده اند ذخیره میکند |
processor |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه |
doctrine |
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند |
doctrines |
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند |
while loop |
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند |
arithmetic |
دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند |
waiting state |
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا |
one level address |
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند. |
privilege |
وضعیت کاربرد در رابط ه با نوع برنامه که اجرا میکند ومنابعی که میتواند استفاده کند |
linking |
تابع نرم افزاری کوچک که بخشهای برنامه را به هم ترکیب میکند تا به عنوان یک واحد اجرا شوند |
AUTOEXEC.BAT |
فایل دستهای که شامل دستوراتی است که وقتی کامپیوتر شروع به کار میکند اجرا می شوند |
databases |
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد |
database |
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد |
virus |
امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای |
netware |
که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند |
viruses |
امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای |
overlays |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
traces |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
traced |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
trace |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
overlay |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
overlaying |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
do while |
یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند |
Startup folder |
پرونده خاص در دیسک سخت که حاوی برنامه هایی است که خودکار اجرا می شوند وقتی که کار ویندوز را آغاز میکند |
native |
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود. |
natives |
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود. |
tar |
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند |
GOSUB |
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند |
multithread |
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود |
step through |
عمل برنامه رفع خطا که برای را خط به خط اجرا میکند تا خطا را در هر لحظه پیدا کند |
compiler |
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند |
desqview |
نرم افزاری که برای سیستم DOS-MS امکان چند منظوره بودن را فراهم میکند و به بیش از یک برنامه اجازه اجرا همزمان میدهد |
compiler |
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند |
FDDI |
استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود |
enhancing |
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد |
enhances |
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد |
enhance |
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد |
enhanced |
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد |
non dedicated server |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است |
main |
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد |
write enable ring |
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد |
positioning band |
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه |
discrimination instruction |
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند. |
server |
کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند |
Windows CE |
نرم افزار سیستم عامل ساخت ماکروسافت که برای اجرا روی PPA یا کامپیوترهای pulmtop طراحی شده است که از ورودی قلم یا صفحه کلید استفاده میکند |
completed |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
completes |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
complete |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
completing |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
mail server |
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند |
nests |
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه |
ferrule |
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه |
nest |
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه |
ferrules |
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه |
MIDI sequencer |
داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند |
tracings |
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود |
tracing |
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود |
looped |
حلقه درون حلقه دیگر |
loops |
حلقه درون حلقه دیگر |
crisps |
موجدارکردن حلقه حلقه کردن |
loop |
حلقه درون حلقه دیگر |
crisper |
موجدارکردن حلقه حلقه کردن |
crispest |
موجدارکردن حلقه حلقه کردن |
crisp |
موجدارکردن حلقه حلقه کردن |
metacompilation |
کامپایل یک برنامه که سایر برنامه را هم در حین اجرا کامپایل میکند |
preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
bootstrap |
مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود |
accepts |
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده |
accept |
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده |
accepting |
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده |
phasing |
مراحل |
sequence |
مراحل |
sequences |
مراحل |
asynchronous |
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند |
simple |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
simpler |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
simplest |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
sequences |
مراحل کار |
incunabula |
مراحل اولیه |
sequence |
مراحل کار |
budget process |
مراحل بودجه |
budget cycle |
مراحل بودجه |
the four last things |
مراحل چهارگانه |
phasing |
مراحل عملیات |
phasess of development |
مراحل توسعه |
transient |
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود |
delaying |
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود |
delay |
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود |
broadcasts |
تصویر ویدیویی یا سیگنالی که مشابه نمونه آن در ایستگاه تلویزونی است |
delays |
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود |
de scramble |
سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد |
transients |
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود |
broadcast |
تصویر ویدیویی یا سیگنالی که مشابه نمونه آن در ایستگاه تلویزونی است |
cisc |
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند |
run duration |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
phases of life |
مراحل یاشئون زندگی |
incipient stages |
مراحل نخستین یا ابتدائی |
processes |
مراحل مختلف چیزی |
process |
مراحل مختلف چیزی |
stages of economic growth |
مراحل رشد اقتصادی |
logic |
مراحل و تصمیمات و ارتباطات |
stage |
مراحل مختلف یک موشک |
stages |
مراحل مختلف یک موشک |
phase difference |
اختلاف مراحل عملیات |
bight |
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل |
calling |
سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی |
dump |
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند |
military planning process |
مراحل طرح ریزی نظامی |
metaphse |
یکی از مراحل تقسیم پس گاه |
logical |
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها |
macro |
نمایش گرافیکی مراحل منط قی |
wreathy |
حلقه حلقه شده |
convolute |
حلقه حلقه کردن |
quoit |
حلقه پرتاب حلقه |
purl |
حلقه حلقه شدن |
purled |
حلقه حلقه شدن |
purls |
حلقه حلقه شدن |
purling |
حلقه حلقه شدن |
eye bolt |
حلقه حلقه اتصال |
outlines |
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم |
outline |
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم |
deep sleep |
مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی] |