English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
English Persian
radius gage شابلون شعاع
Other Matches
actinoid دارای شعاع مانند شعاع
template شابلون
stencils شابلون
gage=gauge شابلون
cams شابلون
mold شابلون
cam شابلون
stencilling شابلون
stencilled شابلون
stenciling شابلون
templates شابلون
molded شابلون
molds شابلون
mould شابلون
moulded شابلون
moulds شابلون
stenciled شابلون
stencil شابلون
downstream radius of crest شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
point of no return نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
screw gage شابلون پیچ
drawing curve شابلون دایره و منحنی
radius شعاع
radius of curvature شعاع خم
ray شعاع
rayless بی شعاع
beam شعاع
beams شعاع
mean radius شعاع میانه
within a radius of .kilometre تا شعاع 6 کیلومتر
nuclear radius شعاع هسته
radius of a well شعاع یک چاه
radial of a well شعاع یک چاه
gyoradius شعاع چرخش
main beam شعاع اصلی
light beam شعاع نور
ionic ray شعاع یونی
ionic radius شعاع یونی
light ray شعاع نور
image ray شعاع تصویر
hydraulic radius شعاع هیدرولیک
radius of gyration شعاع چرخش
radially شعاع وار
radiometer شعاع سنج
triradiate دارای سه شعاع
radius of intrados شعاع درونسو
radius of influence شعاع تاثیر
radius of extrados شعاع برونسو
radius of curvature شعاع خمیدگی
schwarzschild radius شعاع شوارتزشیلد
semidiameter شعاع دایره
short swing پیچهای با شعاع کم
radius of curvature شعاع انحناء
radius of giration شعاع ژیراسیون
stellate شعاع دار
radius of curvatupe شعاع انحناء
radius of action شعاع اثر
radius of action شعاع عمل
radius of giration شعاع چرخش
radius vector شعاع حامل
atomic radius شعاع اتم
radius شعاع دایره
corner radius شعاع کنج
casualty radius شعاع تلفات
radiates شعاع افکندن
radius شعاع عملیات
an incident ray شعاع ساقط
average radius شعاع میانگاه
average radius شعاع میانه
atomic radius شعاع اتمی
covalent radius شعاع کووالانسی
radiated شعاع افکندن
electron beam شعاع الکترون
short-range با شعاع عمل کم
radiate شعاع افکندن
radiating شعاع افکندن
short range با شعاع عمل کم
effective radius شعاع موثر
bohr radius شعاع بور
very short شعاع عمل خیلی کم
van der waals radius شعاع وان در والس
searchlight sonar سونار شعاع باریک
pencilled پرتوی شعاع دار
very long شعاع عمل زیاد
radiant شعاع گستر درخشان
radius of convergence شعاع همگرایی [ریاضی]
sea room شعاع مانور دریایی
damage radius شعاع خطر مین
destruction radius شعاع تخریب مین
damage radius شعاع منطقه خسارت
light beam recorder ثبات شعاع نور
effective radius of a well شعاع موثر چاه
light ray bending انحراف شعاع نور
double beam شعاع مضاعف نور
medium range با شعاع عمل متوسط
wood ray شعاع اوندی چوبی
casualty radius شعاع تولید تلفات
intermediate range با شعاع عمل متوسط شعاع عمل متوسط
visibility range شعاع عمل دیدبانی یا دید
long distance با شعاع عمل زیاد طولانی
sea room شعاع عمل دریایی ازاد
pencil beam شعاع نور بسیار باریک
pi نسبت پیرامون به شعاع دایره
cruising range شعاع عمل هواپیما یا کشتی
long-distance با شعاع عمل زیاد طولانی
vectors شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
supporting range شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
spherical coordinate system [with constant radius] دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
isodose دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
vector شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vectorial شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
angle of incidence زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
intruder هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
intruders هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
ranges تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranged تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
range تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
bend allowance فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
glideslope شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
ogive شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
radius of integration شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
minimum range حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
beam عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
beams عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
court style سبک کورت [دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
hydraulic radius شعاع ابی که برابر است باسطح خیس شده به محیط خیس شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com