Dictiornary-Farsi | شاخصهای موزون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 60 (1 milliseconds)

English	Persian
weighted indexes	شاخصهای موزون


Other Matches

leading indicators	شاخصهای اساسی شاخصهای پیشرو
aiming post	شاخصهای نشانه روی
ranging pole	شاخصهای مسافت یابی
keyword in context index	صفحه کلید با شاخصهای ثابت
concerted	موزون
shapeable	موزون
swinging	موزون
symphonious	موزون
lilting	موزون
metrical	موزون
immusical	نا موزون
concordant	موزون
rhythmical	موزون
fabliau	افسانه موزون
metrically	بطور موزون
rhythms	اهنگ موزون
lilt	اهنگ موزون
weighted average	میانگین موزون
weight index	شاخص موزون
harmonic	هم اهنگ موزون
tuneable	کوک موزون
tunably	کوک موزون
rhythm	اهنگ موزون
tunable	کوک موزون
shapable	مناسب موزون
rhytmic movement	حرکت موزون
lilts	اهنگ موزون
symphonic	موزون شبیه سمفونی
leveled	موزون هدف گیری
eurythmics	حرکات بدنی موزون
eurhythmics	حرکات بدنی موزون
rhythmize	باهنگ موزون دراوردن
well proportioned	با تناسب متناسب موزون
harmonious	موزون سازگار موافق
recite	با صدایی موزون خواندن
recited	با صدایی موزون خواندن
recites	با صدایی موزون خواندن
reciting	با صدایی موزون خواندن
level	موزون هدف گیری
levelled	موزون هدف گیری
levels	موزون هدف گیری
polyphony	چندنثر موزون ومقفی
well balanced	سالم سلیم موزون باقرینه
well-balanced	سالم سلیم موزون باقرینه
harmoniously	بطور موزون یا خوش اهنگ
in peal	دارای صداهای موزون یامنظم
polonaise	نوعی رقص موزون لهستانی پولونز رقصیدن
tolls	طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolling	طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
toll	طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
paces	باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
paced	باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
pace	باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
to keep time	موزون خواندن یارقصیدن یاساز زدن یاراه رفتن وفاصله ضربی نگاه داشتن
harmonics	مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
orchestrate	هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrates	هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrating	هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrated	هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن