English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (9 milliseconds)
English Persian
retention index شاخص بازداری
Other Matches
von neuman morgensterm utility index شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
marker تعیین کننده شاخص هدف شاخص
markers تعیین کننده شاخص هدف شاخص
ideal index شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
rainfall index شاخص بارش شاخص بارندگی
inhibition بازداری
suppression بازداری
dissuasion بازداری
block age بازداری
inhibitions بازداری
deterrence بازداری
target indicator شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
strait jackets بازداری کردن
retroactive inhibition بازداری پس گستر
social inhibition بازداری اجتماعی
inhibit بازداری کردن
thought stopping technique فن بازداری اندیشه
inhibits بازداری کردن
retention time زمان بازداری
retention index اندیس بازداری
strait jacket بازداری کردن
inhibition potential پتانسیل بازداری
cortical inhibition بازداری مغزی
disinhibition بازداری زدایی
conditioned inhibition بازداری شرطی
external inhibition بازداری برونی
retention volume حجم بازداری
internal inhibition بازداری درونی
reactive inhibition بازداری واکنشی
reciprocal inhibition بازداری تقابلی
associative inhibition بازداری ناشی از تداعی
proactive inhibition بازداری پیش گستر
unconditioned inhibition بازداری غیر شرطی
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
indexed sequential file پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
gnomon شاخص
cephalic index شاخص سر
level rod شاخص
index number شاخص
indicative شاخص
tyupical شاخص
aiming post شاخص
scale شاخص
indexed خط شاخص
indexed شاخص
critical شاخص
index شاخص
index خط شاخص
indexes شاخص
dial شاخص
dials شاخص
dialed شاخص
dialled شاخص
indicator شاخص
indexes خط شاخص
index mark علامت شاخص
index number عدد شاخص
wage index شاخص دستمزد
index of correlation شاخص همبستگی
index register ثبات شاخص
seasonal index شاخص فصلی
toughness index شاخص نرمی
weight index شاخص موزون
index hole سوراخ شاخص
roughness index شاخص زبری
holotype نمونه شاخص
group index شاخص گروه
gnomonics فن شاخص سازی
gnomonic وابسته به شاخص
indicator electrode الکترود شاخص
indicator gate دریچه شاخص
validity index شاخص اعتبار
range indicator شاخص مسافت
tidal bench mark شاخص جزر و مد
production index شاخص تولید
price index شاخص قیمت
readability index شاخص خوانایی
position indicator شاخص نماها
oddsmaker بازیگر شاخص
system catalog پرونده شاخص
sysctlg پرونده شاخص
neon indicator شاخص نئونی
levelling staff شاخص تراز
vital index شاخص حیاتی
number index شاخص عددی
characteristic roots ریشههای شاخص
aiming post light چراغ شاخص
critical period دوره شاخص
critical ratio بهر شاخص
aiming light چراغ شاخص
active index شاخص فعال
index of absorption شاخص جذب
absorption index شاخص جذب
critical region ناحیه شاخص
cranial index شاخص جمجمه
aiming post sleeve غلاف شاخص
characteristic curve منحنی شاخص
cost indexes شاخص هزینه
compression index شاخص فشارپذیری
bench mark شاخص مبداء
characteristic equation معادلههای شاخص
bain index شاخص بین
aiming stake شاخص کوچک
aiming post sleeve روپوش شاخص
sundials شاخص افتاب
sundial شاخص افتاب
indexing شاخص گذاری
gnomon شاخص شرعیات
index فهرست شاخص
general index شاخص کلی
indexed فهرست شاخص
economic indicator شاخص اقتصادی
economic index شاخص اقتصادی
discrimination index شاخص افتراق
indexes فهرست شاخص
polarity indicator شاخص قطب
statistics شاخص امار
indicator نمایشگر شاخص
critical values مقادیر شاخص
cross index شاخص متقابل
indicator شاخص اندازه
difficulty index شاخص دشواری
beach flag پرچم شاخص اسکله
map index فهرست شاخص نقشه ها
colminator دوربین شاخص توپ
symbol رمز اشاره شاخص
producer price index شاخص قیمت تولیدی
characteristic expansion time زمان شاخص انبساط
renewal index شاخص قابل تجدید
range markers چراغ شاخص مسیر
to be the clincher عامل شاخص بودن
air pollution index شاخص الودگی هوا
array index number عدد شاخص ارایه
to turn the scales عامل شاخص بودن
respiratory exchange index شاخص بهره تنفسی
pre indexing شاخص گذاری قبلی
post indexing شاخص گذاری بعدی
isoheyt خط شاخص نقاط هم باران
indexed address آدرس شاخص دار
indexed list لیست شاخص دار
cost of living index شاخص هزینه زندگی
index of real wages شاخص دستمزدهای واقعی
critical incidents technique شیوه رویدادهای شاخص
index of multiple correlation شاخص همبستگی چندگانه
index of industrial production شاخص تولید صنعتی
laspeyres price index شاخص قیمت لاسپیرز
construction cost index شاخص هزینه ساختمانی
indexed array ارایه شاخص دار
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
cff بسامد شاخص در سوسو زدن
activity designator شاخص فعالیت یکان یا قسمت
index of wholesale prices شاخص قیمتهای عمده فروشی
index of retail prices شاخص قیمتهای خرده فروشی
tidemarks میله شاخص جزر ومد
tidemark میله شاخص جزر ومد
wholesale price index شاخص قیمت عمده فروشی
index linked insurance بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
index addressing نشان دهی شاخص دار
gates opening indicator شاخص باز شدن دریچه ها
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
randie branching index شاخص شاخه زنی رندیچ
critical flicker frequency بسامد شاخص در سوسو زدن
consistency index شاخص تغییر شکل پذیری
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
plimsoll mark خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
pathognomonic وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
indexed sequential access method روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
index fossil سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
paasche price index شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
range marker شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
index number مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
basic indexed sequential acess method روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
lumber's line خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
role indicator نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
local color رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
kwic روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
hypercard نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
plasticity index شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
nominal scale شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
Farahan فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
isam Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
Gohar carpet فرش گوهر [این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com