English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
producer price index شاخص قیمت تولیدی
Other Matches
current standard cost مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
price index شاخص قیمت
laspeyres price index شاخص قیمت لاسپیرز
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
wholesale price index شاخص قیمت عمده فروشی
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
paasche price index شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
von neuman morgensterm utility index شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
marker تعیین کننده شاخص هدف شاخص
markers تعیین کننده شاخص هدف شاخص
ideal index شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
rainfall index شاخص بارش شاخص بارندگی
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
cost plus pricing تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
target indicator شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
outputs تولیدی
counterproductive ضد تولیدی
output تولیدی
progenitive تولیدی
productive تولیدی
generative تولیدی
producer's goods مواد تولیدی
productive capacity فرفیت تولیدی
manufactoring plant کارخانه تولیدی
business goods کالای تولیدی
productive sector بخش تولیدی
productive work کار تولیدی
producer goods کالاهای تولیدی
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
producer durable equipment تجهیزات با دوام تولیدی
generation data set مجموعه دادههای تولیدی
government enterprise موسسات تولیدی دولتی
representative firm بنگاه تولیدی نمونه
atomistic society واحدهای کوچک تولیدی
opportunity cost هزینههای کالای تولیدی
underprice قیمت پایین تراز قیمت بازار
average cost میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
two input firm بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
user cost of capital هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
finished کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
indexed sequential file پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
last price اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
value added اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
margin productivity نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
absolute advantage برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
margin cost مقدار هزینهای ک__ه در نتیجه اف_زایش محصول یک واحد تولیدی به کل هزینه افزوده میشود
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
place utility استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
robots وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robot وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
level rod شاخص
indexes خط شاخص
aiming post شاخص
dial شاخص
tyupical شاخص
cephalic index شاخص سر
indicative شاخص
indicator شاخص
indexed خط شاخص
dials شاخص
dialled شاخص
dialed شاخص
indexes شاخص
index number شاخص
index خط شاخص
index شاخص
gnomon شاخص
critical شاخص
scale شاخص
indexed شاخص
polarity indicator شاخص قطب
roughness index شاخص زبری
position indicator شاخص نماها
holotype نمونه شاخص
readability index شاخص خوانایی
index hole سوراخ شاخص
cross index شاخص متقابل
critical values مقادیر شاخص
seasonal index شاخص فصلی
index number عدد شاخص
bench mark شاخص مبداء
retention index شاخص بازداری
cranial index شاخص جمجمه
number index شاخص عددی
oddsmaker بازیگر شاخص
critical period دوره شاخص
critical ratio بهر شاخص
critical region ناحیه شاخص
bain index شاخص بین
aiming post sleeve روپوش شاخص
aiming post sleeve غلاف شاخص
gnomonic وابسته به شاخص
index of absorption شاخص جذب
absorption index شاخص جذب
production index شاخص تولید
gnomon شاخص شرعیات
general index شاخص کلی
sundial شاخص افتاب
sundials شاخص افتاب
gnomonics فن شاخص سازی
group index شاخص گروه
active index شاخص فعال
range indicator شاخص مسافت
difficulty index شاخص دشواری
discrimination index شاخص افتراق
aiming post light چراغ شاخص
economic index شاخص اقتصادی
aiming light چراغ شاخص
economic indicator شاخص اقتصادی
indexing شاخص گذاری
neon indicator شاخص نئونی
aiming stake شاخص کوچک
toughness index شاخص نرمی
index register ثبات شاخص
characteristic roots ریشههای شاخص
index mark علامت شاخص
indicator gate دریچه شاخص
wage index شاخص دستمزد
levelling staff شاخص تراز
indicator شاخص اندازه
indicator electrode الکترود شاخص
vital index شاخص حیاتی
cost indexes شاخص هزینه
validity index شاخص اعتبار
compression index شاخص فشارپذیری
indicator نمایشگر شاخص
system catalog پرونده شاخص
sysctlg پرونده شاخص
indexed فهرست شاخص
statistics شاخص امار
indexes فهرست شاخص
index فهرست شاخص
tidal bench mark شاخص جزر و مد
weight index شاخص موزون
index of correlation شاخص همبستگی
characteristic curve منحنی شاخص
characteristic equation معادلههای شاخص
trover دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
to be the clincher عامل شاخص بودن
colminator دوربین شاخص توپ
renewal index شاخص قابل تجدید
indexed address آدرس شاخص دار
indexed array ارایه شاخص دار
indexed list لیست شاخص دار
isoheyt خط شاخص نقاط هم باران
construction cost index شاخص هزینه ساختمانی
index of industrial production شاخص تولید صنعتی
symbol رمز اشاره شاخص
map index فهرست شاخص نقشه ها
air pollution index شاخص الودگی هوا
respiratory exchange index شاخص بهره تنفسی
characteristic expansion time زمان شاخص انبساط
index of real wages شاخص دستمزدهای واقعی
critical incidents technique شیوه رویدادهای شاخص
beach flag پرچم شاخص اسکله
index of multiple correlation شاخص همبستگی چندگانه
post indexing شاخص گذاری بعدی
to turn the scales عامل شاخص بودن
cost of living index شاخص هزینه زندگی
range markers چراغ شاخص مسیر
array index number عدد شاخص ارایه
pre indexing شاخص گذاری قبلی
elasticity of factor substitution کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
gates opening indicator شاخص باز شدن دریچه ها
index addressing نشان دهی شاخص دار
index of retail prices شاخص قیمتهای خرده فروشی
cff بسامد شاخص در سوسو زدن
consistency index شاخص تغییر شکل پذیری
plimsoll mark خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
index of wholesale prices شاخص قیمتهای عمده فروشی
activity designator شاخص فعالیت یکان یا قسمت
index linked insurance بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
critical flicker frequency بسامد شاخص در سوسو زدن
tidemark میله شاخص جزر ومد
tidemarks میله شاخص جزر ومد
randie branching index شاخص شاخه زنی رندیچ
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
index fossil سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
indexed sequential access method روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
pathognomonic وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
basic indexed sequential acess method روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
index number مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
range marker شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
role indicator نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com