Dictiornary-Farsi | شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (14 milliseconds)

English	Persian
target indicator	شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف


Search result with all words

azimuth indicator	شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
compliance index	شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
drift float	علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
system indicator	طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
Other Matches

von neuman morgensterm utility index	شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
ideal index	شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
markers	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
marker	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
rainfall index	شاخص بارش شاخص بارندگی
index addressing	نشان دهی شاخص دار
bench mark	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
indexed sequential file	پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
scale	شاخص
indexes	شاخص
indicative	شاخص
indexed	شاخص
indexed	خط شاخص
dialed	شاخص
dial	شاخص
dials	شاخص
tyupical	شاخص
level rod	شاخص
gnomon	شاخص
indexes	خط شاخص
indicator	شاخص
index number	شاخص
index	خط شاخص
index	شاخص
aiming post	شاخص
cephalic index	شاخص سر
dialled	شاخص
critical	شاخص
validity index	شاخص اعتبار
production index	شاخص تولید
oddsmaker	بازیگر شاخص
indicator electrode	الکترود شاخص
indicator gate	دریچه شاخص
cost indexes	شاخص هزینه
toughness index	شاخص نرمی
tidal bench mark	شاخص جزر و مد
vital index	شاخص حیاتی
bench mark	شاخص مبداء
aiming stake	شاخص کوچک
index of correlation	شاخص همبستگی
position indicator	شاخص نماها
cranial index	شاخص جمجمه
weight index	شاخص موزون
price index	شاخص قیمت
index register	ثبات شاخص
wage index	شاخص دستمزد
bain index	شاخص بین
statistics	شاخص امار
neon indicator	شاخص نئونی
polarity indicator	شاخص قطب
index	فهرست شاخص
active index	شاخص فعال
characteristic curve	منحنی شاخص
index of absorption	شاخص جذب
absorption index	شاخص جذب
retention index	شاخص بازداری
indexed	فهرست شاخص
seasonal index	شاخص فصلی
indexes	فهرست شاخص
aiming light	چراغ شاخص
range indicator	شاخص مسافت
aiming post sleeve	روپوش شاخص
system catalog	پرونده شاخص
sysctlg	پرونده شاخص
compression index	شاخص فشارپذیری
aiming post sleeve	غلاف شاخص
characteristic roots	ریشههای شاخص
characteristic equation	معادلههای شاخص
readability index	شاخص خوانایی
aiming post light	چراغ شاخص
roughness index	شاخص زبری
critical ratio	بهر شاخص
indicator	نمایشگر شاخص
gnomonics	فن شاخص سازی
number index	شاخص عددی
sundial	شاخص افتاب
group index	شاخص گروه
critical region	ناحیه شاخص
critical values	مقادیر شاخص
difficulty index	شاخص دشواری
cross index	شاخص متقابل
holotype	نمونه شاخص
indexing	شاخص گذاری
economic index	شاخص اقتصادی
economic indicator	شاخص اقتصادی
discrimination index	شاخص افتراق
indicator	شاخص اندازه
critical period	دوره شاخص
levelling staff	شاخص تراز
sundials	شاخص افتاب
index hole	سوراخ شاخص
index mark	علامت شاخص
index number	عدد شاخص
gnomon	شاخص شرعیات
gnomonic	وابسته به شاخص
general index	شاخص کلی
characteristic expansion time	زمان شاخص انبساط
colminator	دوربین شاخص توپ
laspeyres price index	شاخص قیمت لاسپیرز
isoheyt	خط شاخص نقاط هم باران
map index	فهرست شاخص نقشه ها
producer price index	شاخص قیمت تولیدی
symbol	رمز اشاره شاخص
renewal index	شاخص قابل تجدید
range markers	چراغ شاخص مسیر
construction cost index	شاخص هزینه ساختمانی
to be the clincher	عامل شاخص بودن
air pollution index	شاخص الودگی هوا
to turn the scales	عامل شاخص بودن
cost of living index	شاخص هزینه زندگی
beach flag	پرچم شاخص اسکله
critical incidents technique	شیوه رویدادهای شاخص
array index number	عدد شاخص ارایه
index of multiple correlation	شاخص همبستگی چندگانه
post indexing	شاخص گذاری بعدی
index of industrial production	شاخص تولید صنعتی
indexed array	ارایه شاخص دار
pre indexing	شاخص گذاری قبلی
indexed address	آدرس شاخص دار
index of real wages	شاخص دستمزدهای واقعی
indexed list	لیست شاخص دار
respiratory exchange index	شاخص بهره تنفسی
index of wholesale prices	شاخص قیمتهای عمده فروشی
index of retail prices	شاخص قیمتهای خرده فروشی
wholesale price index	شاخص قیمت عمده فروشی
cff	بسامد شاخص در سوسو زدن
plimsoll mark	خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
index linked insurance	بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
gates opening indicator	شاخص باز شدن دریچه ها
critical flicker frequency	بسامد شاخص در سوسو زدن
randie branching index	شاخص شاخه زنی رندیچ
consistency index	شاخص تغییر شکل پذیری
activity designator	شاخص فعالیت یکان یا قسمت
tidemark	میله شاخص جزر ومد
annual efficiency index	شاخص کارایی سالانه خدمتی
index of consumer prices	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer price index	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
tidemarks	میله شاخص جزر ومد
indexed sequential access method	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
index fossil	سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
pathognomonic	وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
range marker	شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
paasche price index	شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
index number	مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
basic indexed sequential acess method	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
liquid crystal bar graph panel indicator	شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
lumber's line	خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
role indicator	نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
local color	رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
kwic	روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
indicator	نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
discretionary	خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
hypercard	نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
beach marker	علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
altitude azimuth	عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
plasticity index	شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
poniter	نشان دهنده نشان گیرنده
flag	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
nominal scale	شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
Farahan	فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
demonstrators	نشان دهنده
indicator	نشان دهنده
indicative	نشان دهنده
indicant	نشان دهنده
demonstrator	نشان دهنده
resilient	نشان دهنده فنری
counting balance	ترازوی نشان دهنده
end	کد نشان دهنده انتهای خط
ring indicator	نشان دهنده حلقه
ended	کد نشان دهنده انتهای خط
illustrators	نشان دهنده تصویر کش
illustrator	نشان دهنده تصویر کش
ends	کد نشان دهنده انتهای خط
episcope	دستگاه نشان دهنده تصاویر
oscilloscope	دستگاه نشان دهنده امواج
ends	کد نشان دهنده انتهای رکورد
end	کد نشان دهنده انتهای رکورد
oil gage	عقربه نشان دهنده روغن
adumbrant	نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
ended	کد نشان دهنده انتهای رکورد
status board	تابلوی نشان دهنده وضعیت
control flag	پرچم نشان دهنده دستورات
taximeter	نشان دهنده کرایه تاکسی
frequency indicator	دستگاه نشان دهنده فرکانس
indicator	عقربه یاصفحه نشان دهنده
voltage indicator	دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
isam	Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
regulatory signs	علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
situation map	نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
station bill	لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
radix	عدد نشان دهنده اعشار صحیح
air hose coupling	دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
bathymetric contour	میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
quasi-	که نشان دهنده تعداد دستورات است
oscilloscope	دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
isobare	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
escape character	حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
isobars	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار