English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (6 milliseconds)
English Persian
to truncate a tree شاخههای درختی را زدن
Other Matches
branches of production شاخههای تولید
virgate پر از شاخههای ریز
lop شاخههای خشک را زدن
lops شاخههای خشک را زدن
lopping شاخههای خشک را زدن
lopped شاخههای خشک را زدن
shagginess در هم برهمی شاخههای درخت
sea legs شاخههای مسیر حرکت ناو
dendrite شاخههای متعدد سلولهای عصبی
arm شاخههای لنگر قدرت پرتاب توپ
to snag a tree trunk ته شاخههای درخت را زدن وانرا صاف کردن
averruncator یکجور قیچی که با ان شاخههای بلندتر از قدرس رامیزنند
sarmentose دارای شاخههای نازک وخیمده بالا رونده
fishbone mine سیستم مین گذاری که به صورت شاخههای موازی است
roots گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
root گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
fishbone mine سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
dendroidal درختی
dendriform درختی
arboreous درختی
arboreal درختی
abatis سد درختی
abattis سد درختی
arboraceous درختی
semiarboreal نیمه درختی
to shin up a tree از درختی بالارفتن
to chop dowm a tree درختی را انداختن
sourwood ترشک درختی
sorrel tree ترشک درختی
to prune a tree درختی را آراستن
to lop a tree درختی را آراستن
tree network شبکه درختی
tree structure ساخت درختی
tree traversal تقاطع درختی
treehopper زنجره درختی
wood sorrel ترشک درختی
Yggdrasil درختی اسطوره ای
saddletree لاله درختی
monthly rose خطمی درختی
syrian mallow خطمی درختی
hollyhock ختمی درختی
arborization ارایش درختی
hyla قورباغه درختی
mock orange یاس درختی
syringa یاس درختی
basswood لاله درختی
to lop a tree سرشاخه درختی را زدن
huffman tree درختی با کمترین مقادیر
understory vegetation گیاهان زیر درختی
abat راه بند درختی
orangutan میمون درختی برنئوسوماترا
to lop off a branch [from a tree] شاخه ای را [از درختی] بریدن
orangoutang میمون درختی برنئوسوماترا
mayapple درختی از نوع زرشک
strawberry tree توت فرنگی درختی
to prune a tree سرشاخه درختی را زدن
tree sort مرتب کردن درختی
leaf گره آخر در ساختار درختی
ring bark پوست درختی را حلقه ایی بریدن
madrono توت فرنگی درختی انگور خرس
madrone توت فرنگی درختی انگور خرس
katydid حشره راست بال درختی ازخانواده locustidae
timberline خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند
minimal tree درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
fjeld فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
seral مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
kratom [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
optimal merge tree نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
pine design طرح درخت کاج [که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.]
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
iguana سوسمار درختی [هرنوع سوسمار بزرگ]
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
rose motif نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
paradise rug طرح درختی باغ و گل [در این طرح انواع درخت، گل و پرنده زمینه طرح را در بر می گیرند و نمادی از طبیعت بوجود می آورند که گاه به آن طرح بهشتی می گویند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com