Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
ramify
شاخه بستن
Other Matches
hierarchical communications system
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate
از شاخه به شاخه پریدن
[بازوپیمایی کردن]
branch
شاخه شاخه شدن
branches
شاخه شاخه شدن
arborization
شاخه شاخه شدگی
ramify
شاخه شاخه شدن
forkedly
بطور شاخه شاخه
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
bifurcate
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
To be out to do some thing .
کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
receding leg
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
limb
شاخه
nid
شاخه
plugs
دو شاخه
pinned
در شاخه
pin
در شاخه
plugging
دو شاخه
limbs
شاخه
variations
شاخه
variation
شاخه
ramulose
شاخه شاخه
branch
شاخه
branches
شاخه
limbless
بی شاخه
virga
شاخه
connection plug
دو شاخه
Br
شاخه
acaulescent
بی شاخه
trifurcation
سه شاخه
trifid
سه شاخه
fork
شاخه
nibs
شاخه
nib
شاخه
forking
سه شاخه
bifurcation
شاخه
forking
شاخه
bough
شاخه
arm
شاخه
furcate
شاخه شاخه
branch cutter
شاخه بر
knag
ته شاخه
embranchment
شاخه
fork
سه شاخه
intersection leg
شاخه
ramus
شاخه
ramulous
شاخه شاخه
three way
سه شاخه
branch line
شاخه
branch lines
شاخه
doddered
بی شاخه
boughs
شاخه
pinning
در شاخه
plug
دو شاخه
distributary
رود شاخه
easing out line
شاخه شل کننده
disbranch
بی شاخه کردن
tow level forked junction
دو شاخه ناهمکف
dog leg
شاخه فرعی
sprigs
شاخه کوچک
traverse leg
شاخه پیمایش
sprig
شاخه کوچک
tow level forked junction
دو شاخه دو ترازه
affluent
شاخه رود
coppice
شاخه زاد
female plug
دو شاخه ماده
coppices
شاخه زاد
triradiate
سه شاخه سه شعاعی
bifurcate
دو شاخه شدن
cable connector
دو شاخه کابل
boughed
شاخه دار
branchy
شاخه دار
branchlet
شاخه کوچک
branching
شاخه گزینی
sprays
شاخه کوچک
spraying
شاخه کوچک
sprayed
شاخه کوچک
spray
شاخه کوچک
alleyways
شاخه ماز
alley
شاخه ماز
battery charging plug
دو شاخه باتری پر کن
Dont break that branch off.
آن شاخه رانشکن
twigged
شاخه دار
twiggy
شاخه دار
twing
شاخه کوچک
viminal
شاخه دهنده
passerine
شاخه نشین
arborescent
شاخه مانند
linear portion
شاخه خطی
outbranch
شاخه گستردن
biramous
دارای دو شاخه
crotches
تیر دو شاخه
crotch
تیر دو شاخه
banana pin
دو شاخه رادیو
alleys
شاخه ماز
provine
شاخه خوابانده
tributaries
شاخه انشعاب
blind alley
شاخه بن بست
blind alleys
شاخه بن بست
twig
: شاخه کوچک
division
شاخه
[دانشی]
winging
شاخه شعبه
wing
شاخه شعبه
field
شاخه
[دانشی]
line of business
شاخه پیشه
twigs
: شاخه کوچک
tributaries
شاخه رود
tributary
شاخه انشعاب
tributary
شاخه رود
tuning forks
دو شاخه صوتی
tuning fork
دو شاخه صوتی
insessorial
شاخه نشین
sprout
جوانه شاخه
subshrub
شاخه کوچک
sprouts
جوانه شاخه
spriggy
شاخه دار
three arm protractor
نقاله سه شاخه
branch
شاخه
[دانشی]
link
شاخه رابط
grain
شاخه چنگال
lamina
شاخه پردهای
ram's horn hook
قلاب دو شاخه
area
شاخه
[دانشی]
ramifications
شاخه شاخگی
secateur
شاخه قطع کن
ramiform
شاخه مانند
topper
شاخه زن سوهان
prongs
شاخه رودیانهر
prong
شاخه رودیانهر
fork of ... river
شاخه رودخانه ...
toppers
شاخه زن سوهان
ramification
شاخه شاخگی
offshoots
شاخه نورسته
ramify
شاخه دادن
intersection leg
شاخه یک همبر
forked
شاخه دار
branch
شاخه دراوردن
lamin
شاخه پردهای
branches
شاخه دراوردن
gray ramus
شاخه خاکستری
offshoot
شاخه نورسته
sprouted
جوانه شاخه
To cut off a branch .
شاخه ای را قطع کردن
bayou
شاخه فرعی رودخانه
layers
رگه شاخه خوابانده
layer
رگه شاخه خوابانده
bifurcation
تقسیم بدو شاخه
to lop off a branch
[from a tree]
شاخه ای را
[از درختی]
بریدن
bifurcation
شکاف گاه شاخه
tri corn
کلاه سه گوشه سه شاخه
pruning knife
چاقوی شاخه زنی
pricket
شمعدان شاخه دار
twin plug
دو شاخه وسایل برقی
tine
نوک شاخه یاسیخ
deflection component of trail
شاخه سمتی مسیر
two pin plug
دو شاخه وسایل برقی
utensil plug
دو شاخه وسایل برقی
percher
مرغ شاخه نشین
wind component
شاخه سمتی باد
strick
شاخه درخت کتان
sprit
جوانه یا شاخه کوچک
deadwood
شاخه خشکیده درخت
cluster
اویز چند شاخه
cluster bomb
اویز چند شاخه
dog-leg
[شاخه فرعی پله]
cluster bombs
اویز چند شاخه
clusters
اویز چند شاخه
legs
شاخه مسیر حرکت
leg
شاخه مسیر حرکت
hierarchical communications system
شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
trident
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
trifurcate
بسه شاخه تقسیم شدن
truncate
شاخه زدن ناقص کردن
truncated
شاخه زدن ناقص کردن
vimineous
دارای شاخه وترکههای خم شونده
tridentate
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
legs
خط واصل بین دو نقطه شاخه
leg
خط واصل بین دو نقطه شاخه
subshrub
شاخه فرعی گیاه کوچک
the tree shoot out brances
ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
truncating
شاخه زدن ناقص کردن
randie branching index
شاخص شاخه زنی رندیچ
truncates
شاخه زدن ناقص کردن
candelabrum
شمع دان چند شاخه
cultrated
بشکل چاقوی شاخه زنی
deflection component of trail
شاخه سمتی معبر حرکت
unplugging
خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugged
خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplug
خارج کردن دو شاخه از سوکت
descending branch
شاخه نزولی مسیر گلوله
cultrate
بشکل چاقوی شاخه زنی
lifting cart
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
pallet truck
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
branched chain structure
ساختار زنجیری شاخه دار
divided magnetic circuit
مدار مغناطیسی چند شاخه
pallet jack
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
unplugs
خارج کردن دو شاخه از سوکت
crotches
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crotch
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
chandeliers
شمع دان چند شاخه لوستر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com