Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
exquisite pleasure	شادمانی یاخوشوقتی زیاد
Other Matches
happily <adv.>	با شادمانی
merrymaking	شادمانی
splurge	شادمانی
joyfully	به شادمانی
splurged	شادمانی
splurges	شادمانی
splurging	شادمانی
festivity	شادمانی
merry making	شادمانی
merry-making	شادمانی
joyousness	شادمانی
merriness	شادمانی
festivities	شادمانی
joyfully <adv.>	با شادمانی
fortunately <adv.>	با شادمانی
lustihood	شادمانی
maffick	شادمانی کردن
festivals	سور شادمانی
jubilation	جشن شادمانی
to make oneself	شادمانی کردن
festival	سور شادمانی
splore	شادمانی کردن
revelery	شادمانی عیاشی
gaiety	شادمانی بشاشت
capering	شادمانی برای گل
mask	شادمانی خوش گذرانی
masks	شادمانی خوش گذرانی
exultation	وجدوسرور شادمانی ازفتح و ففر
bacchanalian	وابسته به جشن باده گساری و شادمانی
load call	وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition	احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep.	زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild	زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect	کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
glories	فخر کردن شادمانی کردن
glory	فخر کردن شادمانی کردن
surcharges	زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharge	زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed	با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
plethoric	زیاد
plaguily	زیاد
overmuch	زیاد
squeamishly	زیاد
extortionary	زیاد
many	زیاد
copious	زیاد
highly	زیاد
rife	زیاد
late	زیاد
greatest	زیاد
great-	زیاد
great	زیاد
ranksack	زیاد
extortionate	زیاد
effusively	زیاد
superabundant	زیاد
large adv	زیاد
populous	زیاد
vastly	زیاد
in quantities	زیاد
numerous	زیاد
outrageously	زیاد
in excess	زیاد
immane	زیاد
for all the world	بی کم و زیاد
intense	زیاد
egregiously	زیاد
widely	زیاد
over and above	زیاد
no end of	زیاد
fulsome	زیاد
too	زیاد
not a lettle	زیاد
muckle	زیاد
mickle or muckle	زیاد
mickle	زیاد
excessive	زیاد
heart break	غم زیاد
squeamishness	زیاد
thick	زیاد
overly	زیاد
thicker	زیاد
too much	زیاد
thickest	زیاد
glaring	زیاد
extensive	زیاد
greatly	زیاد
very	زیاد
swingeing	زیاد
highs	زیاد
profusely	زیاد
highest	زیاد
high	زیاد
intensely	زیاد
profoundly	زیاد
intensively	زیاد
heartbreak	غم زیاد
widest	زیاد
to a large extent	زیاد
heavily	زیاد
generous	زیاد
quite a few <idiom>	زیاد
supererogatory	زیاد
much	زیاد
wider	زیاد
mortally	زیاد
tremendously	زیاد
hugely	زیاد
wide	زیاد
immoderate	زیاد
heavy poll	رایهای زیاد
floridly	با ارایش زیاد
multiplied	زیاد شدن
eclat	سروصدا زیاد
overloads	زیاد پر کردن
diuresis	ادرار زیاد
diaphoresis	عرق زیاد
finicality	خودارایی زیاد
desudation	خوی زیاد
frequent visiting	دیدنی زیاد
multiply	زیاد شدن
furor	خشم زیاد
excessive eating	خوردن زیاد
overload	زیاد پر کردن
fervidness	گرمی زیاد
fervidity	گرمی زیاد
h.f.	بسامد زیاد
lots	خیلی زیاد
exuberantly	بفراوانی زیاد
grnish	زیاد کردن
torrid	زیاد گرم
full tilt	باسرعت زیاد
oodles	خیلی زیاد
overloaded	زیاد پر کردن
excessive love	دوستی زیاد
exquisite taste	سلیقه زیاد
multiplies	زیاد شدن
downpour	بارندگی زیاد
boosters	زیاد کننده
hell bent	زیاد خمیده
hell-bent	زیاد خمیده
manifold	بسیار زیاد
superannuated	زیاد کهنه
far	زیاد خیلی
accretive	زیاد شونده
aggrandise	زیاد شدن
agreat d. of trouble	دردسر زیاد
booster	زیاد کننده
queasy	زیاد دقیق
downpours	بارندگی زیاد
desperation	نومیدی زیاد
extravagantly	با افراط زیاد
terrors	ترس زیاد
terror	ترس زیاد
extreme	خیلی زیاد
increase	زیاد کردن
increased	زیاد کردن
increases	زیاد کردن
alto relievo	برجستگی زیاد
amplitude	فاصلهء زیاد
an abrupt place	با سراشیبی زیاد
consumedly	بطور زیاد
d. haste	شتاب زیاد
swarms	دسته زیاد
dense ignorance	نادانی زیاد
deprecation	افهاربیمیلی زیاد
swarmed	دسته زیاد
at a great rat	بسرعت زیاد
desudation	عرق زیاد
swarm	دسته زیاد
quaff	زیاد نوشیدن
quaffed	زیاد نوشیدن
quaffs	زیاد نوشیدن
an abundance of	مقدار زیاد
at a great penny worth	به بهای زیاد
quaffing	زیاد نوشیدن
at long intervals	بفواصل زیاد
augmenter	زیاد کننده
bad nip	تای زیاد
boisterously	باصدای زیاد
carnosity	گوشت زیاد
multiplying	زیاد شدن
high altitude	از ارتفاع زیاد
punctiliousness	دقت زیاد
subtility	دقت زیاد
superelevation	ارتفاع زیاد
superrabundant	زیاد فراوان
superrabundant	خیلی زیاد
swingeing damages	خسارات زیاد
tabes	لاغری زیاد
tabes	ضعف زیاد
to be left	زیاد امدن
to overleap oneself	زیاد دورافتادن
to run rup	زیاد کردن
to toll up	زیاد شدن
violent pain	درد زیاد
struck with teror	زیاد ترسیده
so many	انیقدر زیاد
slather	مقدار زیاد
queazy	زیاد دقیق

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com