Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English
Persian
fool's paradise
شادی احمقانه
Other Matches
highland
احمقانه
doltish
احمقانه
spooney
احمقانه
goofier
احمقانه
goofiest
احمقانه
goofy
احمقانه
harebrained
احمقانه
puerile
احمقانه
cockeyed
احمقانه
spoony
احمقانه
dolt
احمقانه رفتارکردن
dolts
احمقانه رفتارکردن
flub
اشتباه احمقانه
fatuously
احمقانه خودپسندانه
to play the fool
احمقانه رفتارکردن
insane
بی عقل احمقانه
sillier
چرند احمقانه
silly
چرند احمقانه
senseless
احمق احمقانه
potty
احمقانه مغرور
silliest
چرند احمقانه
bloomer
اشتباه احمقانه
potties
احمقانه مغرور
blooper
اشتباه احمقانه
When there is a wI'll , there is a way .
کار احمقانه
infatuate
از خود بیخود احمقانه
antics
رفتارهای احمقانه و خندهدار
dido
جست و خیز احمقانه
He behaved stupidly.
رفتارش احمقانه بود.
His behavior was stupid.
رفتارش احمقانه بود.
gawked
احمقانه نگاه کردن
gawking
احمقانه نگاه کردن
gawks
احمقانه نگاه کردن
gawk
احمقانه نگاه کردن
gawps
مات و احمقانه نگاه کردن
gawping
مات و احمقانه نگاه کردن
gawp
مات و احمقانه نگاه کردن
gawped
مات و احمقانه نگاه کردن
gawps
با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
gawped
با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
foul up
<idiom>
با یک اشتباه احمقانه همه چیز را خراب کردن
gawp
با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
gawping
با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
foolproof
ادم ساده لوح و رک و راست محفوظ از حماقت وکارهای احمقانه
rejoicings
شادی
airiness
شادی
curvet
شادی
joy
شادی
pleasance
شادی
capers
شادی
capered
شادی
joyance
شادی
revelery
شادی
caper
شادی
rejoicing
شادی
galas
شادی
gala
شادی
joyless
بی شادی
exultation
شادی
glee
شادی
joys
شادی
jubilation
شادی
gaiety
شادی
jubilees
روز شادی
revelling
شادی کردن
revels
شادی کردن
revelled
شادی کردن
reveling
شادی کردن
reveled
شادی کردن
high jinks
سروصدا و شادی
breezy
شادی بخش
cock-a-hoop
شادی کنان
merriment
ابراز شادی
joie de vivre
زیست شادی
effervescence
طراوت و شادی
jubilee
روز شادی
joy
شادی کردن
banzai
هلهله شادی
joys
شادی کردن
happiness
شادی خوشنودی
exultance
وجد و شادی
revel
شادی کردن
f.mirth
شادی جشن
acclamation
تحسین و شادی
plaudit
هلهله شادی
mirthfulness
شادی ونشاط
mirth
نشاط شادی
joyously
از روی شادی
jubilate
فریاد شادی
tragicomedies
دارای حزن و شادی
tragicomedy
دارای حزن و شادی
To be in raptures . To be overjoyed .
غرق در شادی بودن
with rejoicings and embraces
با شادی و فریاد هورا
ovation
شادی وسرور عمومی
exults
شادی کردن وجدکردن
gleefully
از روی شادی و خوشحالی
exulting
شادی کردن وجدکردن
elation
ترفیع سرفرازی شادی
exulted
شادی کردن وجدکردن
exult
شادی کردن وجدکردن
carnivals
کاروان شادی جشن
they returned in triumph
شادی کنان برگشتند
ovations
شادی وسرور عمومی
carnival
کاروان شادی جشن
He was transported with joy.
از شادی درپوست نمی گنجید
caper
از روی شادی جست وخیزکردن
whoopla
عیاشی و شادی پر سرو صدا
capers
از روی شادی جست وخیزکردن
capered
از روی شادی جست وخیزکردن
to be psyched for somebody
[American E]
در شادی کسی سهیم شدن
to be glad for somebody's sake
در شادی کسی سهیم شدن
to be pleased for somebody
در شادی کسی سهیم شدن
to overcrow one's rival
از پیروزی بر حریف شادی کردن
jobilate
شادی کردن از خوشی فریاد زدن
She was transported with joy .
شادی تمام وجودش را فرا گرفت
fly in the ointment
<idiom>
یک چیز کوچک که شادی را بههم بزند
gee whiz
<idiom>
بافریاد شادی خود رانشان دادن
inequality operator
نشانه بیان عدم شادی دو متغیر یا دو مقدار
kirmess
جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
mardi gras
سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'.
هفته آینده کانال
[تلویزیون]
را برای قسمت دیگری از
{ساعت شادی}
تنظیم کنید.
Sophrosyne
وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
to triumph over the enemy
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
rejoicingly
شادی کنان وجد کنان
rejoices
شادی کردن وجد کردن
rejoiced
شادی کردن وجد کردن
rejoice
شادی کردن وجد کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com