English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
English Persian
tank deck شاسی تانک
Other Matches
on فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
frame شاسی
frame of an apparatus شاسی
chassis شاسی
chasis شاسی
chassis شاسی اتومیل
airframe شاسی هواپیما
battery carrier شاسی باتری
dead load شاسی اتومبیل
chasis شاسی خودرو
bonding ربط به شاسی
chassis frame چارچوب شاسی
short wheel خودرو شاسی کوتاه
omni chassis شاسی مینی بوس
milvan chassis شاسی نصب کانتینر حمل باردریایی
bed plate پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
antiarmor ضد تانک
antitank ضد تانک
panzer تانک
anti-tank ضد تانک
reservoirs تانک
water tower تانک اب
tank تانک
reservoir تانک
tankers تانک
tanker تانک
water towers تانک اب
bazooka ضد تانک
bazookas ضد تانک
drop tank تانک موقت
intermediate frequency tank circuit مدار تانک
tank destroyer توپ ضد تانک
flail tank تانک ضد مین
antitank obstacle مانع ضد تانک
main battle tank تانک اصلی
antitank artillery توپخانه ضد تانک
stalled tank تانک ایستاده
amphibious tank تانک اب خاکی
caterpillar tracks وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
antitank launcher موشک انداز ضد تانک
cupolas برجک فرماندهی تانک
decks سکوی جلوی تانک
track tension تنظیم شنی تانک
bulkheads دهلیزداخلی دهلیز تانک
fuel tank vent هواکش تانک سوخت
bulkhead دهلیزداخلی دهلیز تانک
landing craft tank ناو تانک پیاده کن
hull defilade سنگر گرفتن تانک
tankage گنجایش تانک یا مخزن
control vehicle تانک نافم حرکت
stalled tank تانک از کار افتاده
armor group گروه زره تانک
skirting armor زره دامنه تانک
turrets برجک توپ یا تانک
turret برجک توپ یا تانک
cupola برجک فرماندهی تانک
deck سکوی جلوی تانک
decked سکوی جلوی تانک
scorpions نوعی تانک سبک شناسایی
main battle tank قوی ترین تانک رزمی
scorpion نوعی تانک سبک شناسایی
high explosive antitank گلوله سوختار شدید ضد تانک
flail tank تانک غلطک دار ضد مین
compass course مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
hull بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
ullage حجم بالای سطح مایع تانک
whippet سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
entac موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
intercoms سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
intercom سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
hulls بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
whippets سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
tank recovery vehicle خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
skirting armor ضخیم ترین قسمت زره تانک
gunnery توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
hull down قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
knock down زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
main armament جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
haul defilade قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
scorpion تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
secondary armament جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
scorpions تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
sprocket دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
wet wing بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
integral tank تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
sponson جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
hunting حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
biocidal action عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
metal deactivator مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
bog توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bogs توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
compensating port مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
bqm سیستم هدف کش فایربی سیستم هدف کش ضد هوایی یا ضد تانک
spall تکههای جدا شده از زره تانک بعلت انفجار تکههای پرتاب شده از زره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com