Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
across the board
شامل تمام طبقات
Other Matches
plenaries
شامل تمام اعضاء
exhaustive
شامل تمام جرئیات
plenary
شامل تمام اعضاء
storewide
شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
trafficked
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffic
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
typeball
یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
trafficking
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffics
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
folia
طبقات
tag rag
طبقات
stratification
تشکیل طبقات
folia
طبقات نازک
categories of maintenance
طبقات نگهداری
economic classes
طبقات اقتصادی
high-class
از طبقات بالا
macro
طبقات و عملیات در یک تابع
The various strata of society.
طبقات مختلف اجتماع
coal measures
طبقات زغال خیز
nob
کسیکه از طبقات بالاباشد
the rabble
طبقات پایین اجتماع
ragtag
توده طبقات پست
ratag
طبقات پایین اجتماع
nobs
کسیکه از طبقات بالاباشد
rabble
توده طبقات پست ازدحام
castes
طبقات مختلف مردم هند
Brahmin
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
goodies
زن کامل و محترمه از طبقات پایین
state of the realm
طبقات اجتماعی یا سیاسی کشور
Brahmins
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
upper class
وابسته به طبقات بالای اجتماع
classless
بدون طبقات اجتماعی یا اقتصادی
upper classes
وابسته به طبقات بالای اجتماع
caste
طبقات مختلف مردم هند
goody
زن کامل و محترمه از طبقات پایین
rank
طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
tectonics
مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
ranks
طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
stratification
تشکیل طبقات زمین چینه بندی
index fossil
سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
ranked
طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
interlaminate
در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
stratigraphy
وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
inter laminate
[در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
staged
تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
terminates
تمام شدن تمام کردن
terminated
تمام شدن تمام کردن
terminate
تمام شدن تمام کردن
germ layer
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
ichthyosaurus
یکجور خزندهء بزرگ ماهی مانند در دورهء دوم طبقات الارضی
advection
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
tertiery
پر سومین ردیف بال مرغ سومین دوره طبقات الارضی
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
rand
لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
comprising
شامل
in-
شامل
in
شامل
sweeping
شامل
containing
شامل
far-reaching
شامل
including
شامل
covering
شامل
self inclusive
شامل
inclusive
شامل
Inc
شامل
butyraceous
شامل کره
applying
شامل شدن
do with
<idiom>
شامل شدن
apply
شامل شدن
bimillenary
شامل دوهزار
applies
شامل شدن
trinomial
شامل سه نام
butyric
شامل کره
ineligible
شامل نشدنی
inclusive or
یای شامل
includible
شامل کردنی
engirdle
شامل بودن
comprised
شامل بودن
comprises
شامل بودن
engird
شامل بودن
embrace
شامل بودن
comprise
شامل بودن
embraced
شامل بودن
embraces
شامل بودن
includable
شامل کردنی
retrospect
شامل گذشته
embracing
شامل بودن
excluding
شامل نشدن
over all
شامل همه چیز
inclusive or gate
دریچه یای شامل
encompassing
شامل بودن دربرگرفتن
retroact
شامل گذشته شدن
echaustive
شامل همهء جزئیات
excludes
شامل نشدن یا جداشدن
intraspecies
شامل گروه بخصوصی
intraspecific
شامل گروه بخصوصی
encompass
شامل بودن دربرگرفتن
encompasses
شامل بودن دربرگرفتن
exclusive
آنچه شامل نمیشود
exclusion
عمل شامل نشدن
ex post facto
شامل اصول گذشته
terraqueous
شامل خشکی ودریا
encompassed
شامل بودن دربرگرفتن
exclude
شامل نشدن یا جداشدن
lapped
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
unit categories
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
with average
شامل خسارات خصوصی وجزئی
tetrahydrate
ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
tetraethyl
شامل چهاردسته اتیل در هرملکول
apodictic
شامل یا مستلزم بیان حقیقت
Is breakfast included?
آیا شامل صبحانه هم میشود؟
apodeictic
شامل یا مستلزم بیان حقیقت
all round
کاملا شامل هر چیز یا هرکس
toffy
اب نبات شامل شکر زردوشیره
toffees
اب نبات شامل شکر زردوشیره
toffee
اب نبات شامل شکر زردوشیره
tenementary
شامل ملک استیجاری اپارتمانی
retroactively
چنانکه شامل گذشته شود
thetic
وابسته به یا شامل پایان نامه
thetical
وابسته به یا شامل پایان نامه
entail
شامل بودن فراهم کردن
contain
شامل بودن خودداری کردن
fullest
کامل یا شامل همه چیز
interfaces
که شامل : کانال ورودی /خروجی
gnomic
شامل پند و ضرب المثل
full
کامل یا شامل همه چیز
interface
که شامل : کانال ورودی /خروجی
contained
شامل بودن خودداری کردن
entails
شامل بودن فراهم کردن
contains
شامل بودن خودداری کردن
entailing
شامل بودن فراهم کردن
entailed
شامل بودن فراهم کردن
defensive
منطقه دفاعی شامل دروازه
panoramas
تمام نما اینه تمام نما
full track
تمام شنی خودرو تمام شنی
panorama
تمام نما اینه تمام نما
turki
زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
english sonnet
غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست
twinkle box
دستگاه ورودی شامل حس کنندههای نوری
sclav ect
عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
except
مکان دهی و ادغام شامل نیست
turkic
زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
interactive
قالبها و خصوصیات فرد را شامل میشود
this proverb is not a to him
این مثل شامل حال اونیست
applying
درخواست کردن شامل حال بودن
apply
درخواست کردن شامل حال بودن
applies
درخواست کردن شامل حال بودن
motorola
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
bumf
اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
alphanumeric
صفحه کلیدی که شامل حروف و اعداد است
interfaith
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
adders
وسیله یا تابعی که شامل نتیجه دو یا چند ورودی
leg side
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
subtend
در زیر چیزی بسط یافتن شامل بودن
interactive
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
adder
وسیله یا تابعی که شامل نتیجه دو یا چند ورودی
inclusive
چیزی هک در میان چیز دیگر شامل شود
scope
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
entablature
قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
retrospectively
چنانکه شامل گذشته شودیاعطف بماسبق کند
foundation
اسکلت اصلی فرش
[شامل تار و پود]
air stability
وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
distance medley
دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
lipid
مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
cpu
بخش اصلی CPU شامل ALU واحد کنترل
Is mileage included?
آیا شامل مایل مسافت پیموده شده هم میشود؟
triathlon
مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
lipide
مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
bibles
کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
handshaking
سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال
bible
کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
catchall
بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
radio sheck
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
eighty track disk
دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
slotting
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slots
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slot
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
reprographics
تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
bios
که معمولاگ شامل کنترل صفحه نمایش و صفح کلید و دیسک درایوهاست
motorola
تولید کننده قط عات الکترونیکی شامل پردازندههای کامپیوتری Apple Macintosh
landplane
هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد
CD I
این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
sash
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
sashes
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
config.sys
در DOS و 2/OS یک فایل متن اسکی که شامل فرمانهای پیکر بندی است
traveling fellowship
بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
alphanumeric
عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
voodooism
ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
chromel
الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
executed contract
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
legs
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
inductor
قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
epididymis
زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
leg
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
zeugma
اسعتمال صفت یا قید یافعلی برای دو یاچندکلمه بطوری که شامل همه یایکی شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com