Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
hard shoulder
شانه تحکیم شده
Search result with all words
verge
شانه تحکیم نشده
verges
شانه تحکیم نشده
Other Matches
hackle
شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
consolidation
تحکیم
consolidates
تحکیم
consolidating
تحکیم
arbitration
تحکیم
consolidate
تحکیم
ruggedization
تحکیم
stabilization
تحکیم
fixations
تحکیم
fixation
تحکیم
head to head
رقابت شانه به شانه
consolidation test
ازمایش تحکیم
arbitral tribunal
هیات تحکیم
arbitrators
قاضی تحکیم
consolidation
استحکام تحکیم
consolidation
تحکیم هدف
arbitrator
قاضی تحکیم
bullies
تحکیم کردن
consolidation of position
تحکیم مواضع
bullied
تحکیم کردن
bully
تحکیم کردن
prestress
تحکیم کردن
compressive test
ازمایش تحکیم
bullying
تحکیم کردن
coefficient of consolidation
ضریب تحکیم
strengthens
تقویت یافتن تحکیم کردن
strengthen
تقویت یافتن تحکیم کردن
strengthened
تقویت یافتن تحکیم کردن
consolidation
درهم امیختن تحکیم کردن یکجا کردن یکپارچه
stabilized soil
خاک تقویت شده یا تحکیم شده
combing
شانه
scapulas
شانه
shouldered
شانه
shouldering
شانه
omoplate
شانه
master slave manipulator
یک شانه
iekke
شانه ها
combed
شانه
pitchforks
شانه
pitchfork
شانه
shoulder
شانه
comb
شانه
scapula
شانه
beater
شانه
boek bou
شانه
combings
دم شانه
epaule
شانه
harrower
شانه زن
shoulders
شانه
clip laten
شانه گیر
shouldering
شانه راه
neck and neck
شانه بشانه
verge
شانه راه
teazle
شانه چوپان
ctenoid
شانه مانند
ctenophore
شانه داران
epauliere
شانه پوش
ctenophora
شانه داران
comb case
شانه دان
epauliere
زره شانه
pectinated
شانه دار
clip ejector
شانه پران
flax comb
شانه کتان
verge
شانه نااستوار
fly comb
شانه ارهای
hackle
شانه کردن
shoulders
شانه راه
hatchel
شانه کتان
unkempt
شانه نکرده
honey comb
شانه عسل
hoopoe
شانه بسر
shoulder
شانه راه
arch spring line
شانه طاق
flush shoulder
شانه همکف
broad shouldered
شانه پهن
verges
شانه نااستوار
flush shoulder
شانه همسطح
verges
شانه راه
shouldered
شانه راه
teasel
شانه چوپان
Comb ( brush ) your hair .
موهایت را شانه کن
rake comb
شانه شیاری
clip
شانه فشنگ
Afro pick
شانه مخصوص فر
clipped
شانه فشنگ
cop-outs
شانه خالی
clippings
شانه فشنگ
cop-out
شانه خالی
clips
شانه فشنگ
brushed
شانه خورده
lapwing
شانه بسر
hard shouder
شانه راست
teasels
شانه چوپان
teazels
شانه چوپان
teazles
شانه چوپان
harness
بند شانه
harnessed
بند شانه
harnessing
بند شانه
lapwings
شانه بسر
hard shoulder
شانه استوار
teazle
شانه زدن
teazel
شانه زدن
heckling
شانه کردن
shoulder blade
استخوان شانه
honeycombs
شانه عسل
heckle
شانه کردن
shoulder balance
بالانس شانه
heckled
شانه کردن
scaular
استخوان شانه
heckles
شانه کردن
curries
شانه یا قشوکردن
shoulder blades
استخوان شانه
honeycomb
شانه عسل
raised shoulder
شانه برجسته
raised shoulder
شانه سکویی
shoulder of road
شانه راه
curry
شانه یا قشوکردن
shoulder brace
شانه بند
rack type cutter
شانه رنده
bough
شانه حیوان
boughs
شانه حیوان
soft shoulder
شانه هموار
evade
شانه خالی کردن
beat
شانه خالی کردن
scapulo humeral
وابسته به شانه وبازو
pectinate
شانهای شانه دار
shirk
شانه خالی کردن
teeth of the comb
دندانه های شانه
winnowwing fan
جام پنجه شانه
square shouldered
دارای شانه پهن
shoulder roll
چرخیدن روی شانه ها
horned grebe
مرغابی شانه بسر
teazel
خارخسک شانه چوپان
cop-out
شانه خالی کردن
repudiate
شانه خالی کردن
teasel
خارزدن شانه زدن
shrugged
شانه را بالا انداختن
shrugging
شانه را بالا انداختن
teasers
شانه کننده پشم
shirked
شانه خالی کردن از
shirking
شانه خالی کردن از
shirks
شانه خالی کردن از
shrink
شانه خالی کردن از
shrinking
شانه خالی کردن از
shrinks
شانه خالی کردن از
weasel
شانه خالی کردن
shrug
شانه را بالا انداختن
flinching
شانه خالی کردن
teasels
خارزدن شانه زدن
teazels
خارزدن شانه زدن
teazles
خارزدن شانه زدن
quail
شانه خالی کردن
quails
شانه خالی کردن
teaser
شانه کننده پشم
hard shoulder
شانه تثبیت شده
flinch
شانه خالی کردن
flinched
شانه خالی کردن
flinches
شانه خالی کردن
weasels
شانه خالی کردن
camail
زره شانه وگردن
shouldered
هرچیزی شبیه شانه
bleneh
شانه خالی کردن
shirk
شانه خالی کردن از
shouldering
هرچیزی شبیه شانه
shoulders
هرچیزی شبیه شانه
comber
ماشین شانه زنی
shoulder
هرچیزی شبیه شانه
verges
شانه خاکی جاده
verges
شانه تثبیت نشده
verge
شانه تثبیت نشده
acromial
متعلق بنوک شانه
verge
شانه خاکی جاده
clip
شانه فشنگ گیره کاغذ
heckled
بباد طعنه گرفتن شانه
hatchel
کتان پاک کن شانه زدن
subscapular
واقع در زیر استخوان شانه
clipped
شانه فشنگ گیره کاغذ
He shrugged his shoulders.
او
[مرد]
شانه اش را بالا انداخت.
to c. ata difficulty
ازسختی شانه خالی کردن
back-comb
شانه کردن مو به سمت فرق سر
shoulder block
سد کردن حریف با ضربه شانه
clippings
شانه فشنگ گیره کاغذ
ravel
شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
clips
شانه فشنگ گیره کاغذ
heckling
بباد طعنه گرفتن شانه
heckle
بباد طعنه گرفتن شانه
dabchick
اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
carding
شانه کردن پشم یاپنبه
heckles
بباد طعنه گرفتن شانه
To shirk ones responsibility .
اززیر با رمسئولیت شانه خالی کردن
d. muscle
ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
narani seogi
ایستادن موازی پاها همعرض شانه
You cannot put old heads on young shoulders .
<proverb>
سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
shrug
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
to overrun one's duty
از انجام وفیفه شانه خالی کردن
to reject something with a shrug
[of the shoulders]
با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
shoulder knot
روبان یاحمایل زینتی روی شانه
shrink one's duty
از انجام وظیفه شانه خالی کردن
overarm
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com