English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
verge شانه تحکیم نشده
verges شانه تحکیم نشده
Other Matches
hard shoulder شانه تحکیم شده
verge شانه تثبیت نشده
verges شانه تثبیت نشده
hackle شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
consolidation تحکیم
ruggedization تحکیم
stabilization تحکیم
fixations تحکیم
fixation تحکیم
arbitration تحکیم
consolidate تحکیم
consolidates تحکیم
consolidating تحکیم
head to head رقابت شانه به شانه
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
coefficient of consolidation ضریب تحکیم
consolidation test ازمایش تحکیم
bullied تحکیم کردن
compressive test ازمایش تحکیم
bullies تحکیم کردن
consolidation of position تحکیم مواضع
bullying تحکیم کردن
arbitral tribunal هیات تحکیم
consolidation استحکام تحکیم
arbitrator قاضی تحکیم
prestress تحکیم کردن
consolidation تحکیم هدف
arbitrators قاضی تحکیم
bully تحکیم کردن
strengthens تقویت یافتن تحکیم کردن
strengthen تقویت یافتن تحکیم کردن
strengthened تقویت یافتن تحکیم کردن
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete انجام نشده پر نشده
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
consolidation درهم امیختن تحکیم کردن یکجا کردن یکپارچه
stabilized soil خاک تقویت شده یا تحکیم شده
shouldering شانه
shoulders شانه
shoulder شانه
harrower شانه زن
pitchforks شانه
master slave manipulator یک شانه
iekke شانه ها
omoplate شانه
pitchfork شانه
beater شانه
combings دم شانه
epaule شانه
combed شانه
comb شانه
shouldered شانه
boek bou شانه
combing شانه
scapulas شانه
scapula شانه
clipped شانه فشنگ
verges شانه نااستوار
shoulder blade استخوان شانه
verge شانه نااستوار
shoulder شانه راه
verges شانه راه
verge شانه راه
heckled شانه کردن
heckles شانه کردن
heckling شانه کردن
hackle شانه کردن
Comb ( brush ) your hair . موهایت را شانه کن
clippings شانه فشنگ
clip شانه فشنگ
shoulder blades استخوان شانه
heckle شانه کردن
honeycombs شانه عسل
rake comb شانه شیاری
Afro pick شانه مخصوص فر
curries شانه یا قشوکردن
curry شانه یا قشوکردن
honeycomb شانه عسل
boughs شانه حیوان
bough شانه حیوان
clips شانه فشنگ
hard shouder شانه راست
epauliere شانه پوش
epauliere زره شانه
scaular استخوان شانه
shoulder brace شانه بند
shoulder of road شانه راه
ctenophore شانه داران
hard shoulder شانه استوار
ctenophora شانه داران
soft shoulder شانه هموار
shoulder balance بالانس شانه
comb case شانه دان
clip laten شانه گیر
clip ejector شانه پران
flax comb شانه کتان
flush shoulder شانه همسطح
flush shoulder شانه همکف
neck and neck شانه بشانه
pectinated شانه دار
rack type cutter شانه رنده
raised shoulder شانه سکویی
raised shoulder شانه برجسته
hoopoe شانه بسر
hatchel شانه کتان
teasel شانه چوپان
teasels شانه چوپان
teazels شانه چوپان
fly comb شانه ارهای
teazles شانه چوپان
teazle شانه چوپان
broad shouldered شانه پهن
teazel شانه زدن
harness بند شانه
lapwing شانه بسر
harnessed بند شانه
shoulders شانه راه
honey comb شانه عسل
cop-outs شانه خالی
brushed شانه خورده
unkempt شانه نکرده
ctenoid شانه مانند
lapwings شانه بسر
shouldered شانه راه
teazle شانه زدن
harnessing بند شانه
shouldering شانه راه
cop-out شانه خالی
arch spring line شانه طاق
teeth of the comb دندانه های شانه
verges شانه خاکی جاده
pectinate شانهای شانه دار
shoulder هرچیزی شبیه شانه
shoulders هرچیزی شبیه شانه
shouldered هرچیزی شبیه شانه
shouldering هرچیزی شبیه شانه
verge شانه خاکی جاده
teazel خارخسک شانه چوپان
bleneh شانه خالی کردن
shrinking شانه خالی کردن از
square shouldered دارای شانه پهن
acromial متعلق بنوک شانه
shrinks شانه خالی کردن از
shoulder roll چرخیدن روی شانه ها
comber ماشین شانه زنی
scapulo humeral وابسته به شانه وبازو
weasel شانه خالی کردن
weasels شانه خالی کردن
beat شانه خالی کردن
shrink شانه خالی کردن از
winnowwing fan جام پنجه شانه
camail زره شانه وگردن
quails شانه خالی کردن
horned grebe مرغابی شانه بسر
teasel خارزدن شانه زدن
teasels خارزدن شانه زدن
teazels خارزدن شانه زدن
teazles خارزدن شانه زدن
flinching شانه خالی کردن
flinches شانه خالی کردن
flinched شانه خالی کردن
flinch شانه خالی کردن
hard shoulder شانه تثبیت شده
cop-out شانه خالی کردن
evade شانه خالی کردن
shirk شانه خالی کردن
repudiate شانه خالی کردن
teaser شانه کننده پشم
teasers شانه کننده پشم
quail شانه خالی کردن
shrugging شانه را بالا انداختن
shirk شانه خالی کردن از
shrug شانه را بالا انداختن
shrugged شانه را بالا انداختن
shirked شانه خالی کردن از
shirking شانه خالی کردن از
shirks شانه خالی کردن از
heckle بباد طعنه گرفتن شانه
hatchel کتان پاک کن شانه زدن
dabchick اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com