English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
ctenophora شانه داران
ctenophore شانه داران
Search result with all words
ctenophoran وابسته بشانه داران جانور شانه دار
Other Matches
hackle شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
head to head رقابت شانه به شانه
arthropoda بند داران
vertebrata مهره داران
men of property ملک داران
the faithful ایمان داران
moneyed interest پول داران
proboscidean or ian خرطوم داران
farmers مزرعه داران
intervertebral بین مهره داران
joint tenants اجاره داران مشترک
euciliate مژه داران حقیقی
thallophyte از جنس ریسه داران
riflecorps تفنگ داران داوطلب
centrum مرکز بدن مهره داران
troop housing کوی درجه داران یا افراد
class q allotment کسورات حق مسکن درجه داران
proboscidian وابسته بخرطوم داران عاجدار
proboscidean وابسته بخرطوم داران عاجدار
naris سوراخ بینی مهره داران
toes انگشت پای مهره داران جای پا
Wall Street مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
toe انگشت پای مهره داران جای پا
premaxilla استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
reefers لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefer لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
stalag بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
baltic exchange اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
leet دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
yaght club باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
micronucleus یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
omoplate شانه
shouldering شانه
pitchforks شانه
shouldered شانه
beater شانه
shoulder شانه
scapulas شانه
scapula شانه
combing شانه
combed شانه
comb شانه
pitchfork شانه
shoulders شانه
harrower شانه زن
epaule شانه
boek bou شانه
master slave manipulator یک شانه
combings دم شانه
iekke شانه ها
clip laten شانه گیر
epauliere شانه پوش
bough شانه حیوان
ctenoid شانه مانند
comb case شانه دان
honey comb شانه عسل
neck and neck شانه بشانه
heckled شانه کردن
clip ejector شانه پران
verges شانه نااستوار
hoopoe شانه بسر
hatchel شانه کتان
flush shoulder شانه همکف
shouldering شانه راه
shoulders شانه راه
unkempt شانه نکرده
flush shoulder شانه همسطح
flax comb شانه کتان
shouldered شانه راه
fly comb شانه ارهای
arch spring line شانه طاق
broad shouldered شانه پهن
epauliere زره شانه
hackle شانه کردن
shoulder شانه راه
verges شانه راه
hard shouder شانه راست
Comb ( brush ) your hair . موهایت را شانه کن
curries شانه یا قشوکردن
curry شانه یا قشوکردن
rake comb شانه شیاری
Afro pick شانه مخصوص فر
clip شانه فشنگ
cop-outs شانه خالی
clipped شانه فشنگ
cop-out شانه خالی
clippings شانه فشنگ
brushed شانه خورده
shoulder balance بالانس شانه
lapwings شانه بسر
teasels شانه چوپان
teazels شانه چوپان
teazles شانه چوپان
harness بند شانه
harnessed بند شانه
harnessing بند شانه
teasel شانه چوپان
hard shoulder شانه استوار
lapwing شانه بسر
clips شانه فشنگ
shoulder blade استخوان شانه
rack type cutter شانه رنده
shoulder of road شانه راه
heckling شانه کردن
shoulder brace شانه بند
shoulder blades استخوان شانه
scaular استخوان شانه
heckles شانه کردن
raised shoulder شانه برجسته
raised shoulder شانه سکویی
verge شانه راه
verge شانه نااستوار
soft shoulder شانه هموار
heckle شانه کردن
teazle شانه زدن
honeycombs شانه عسل
honeycomb شانه عسل
boughs شانه حیوان
teazle شانه چوپان
teazel شانه زدن
pectinated شانه دار
pectinate شانهای شانه دار
evade شانه خالی کردن
beat شانه خالی کردن
cop-out شانه خالی کردن
shirk شانه خالی کردن
repudiate شانه خالی کردن
teazel خارخسک شانه چوپان
square shouldered دارای شانه پهن
shoulder roll چرخیدن روی شانه ها
scapulo humeral وابسته به شانه وبازو
horned grebe مرغابی شانه بسر
winnowwing fan جام پنجه شانه
teeth of the comb دندانه های شانه
shirks شانه خالی کردن از
shrinks شانه خالی کردن از
weasel شانه خالی کردن
weasels شانه خالی کردن
verge شانه تحکیم نشده
verge شانه تثبیت نشده
verge شانه خاکی جاده
hard shoulder شانه تثبیت شده
verges شانه تثبیت نشده
shrug شانه را بالا انداختن
quail شانه خالی کردن
shrinking شانه خالی کردن از
shrink شانه خالی کردن از
shirking شانه خالی کردن از
hard shoulder شانه تحکیم شده
shirked شانه خالی کردن از
teasers شانه کننده پشم
teaser شانه کننده پشم
shrugging شانه را بالا انداختن
quails شانه خالی کردن
flinched شانه خالی کردن
shrugged شانه را بالا انداختن
shoulder هرچیزی شبیه شانه
shouldered هرچیزی شبیه شانه
teazels خارزدن شانه زدن
teasels خارزدن شانه زدن
comber ماشین شانه زنی
shirk شانه خالی کردن از
flinching شانه خالی کردن
flinches شانه خالی کردن
flinch شانه خالی کردن
teasel خارزدن شانه زدن
verges شانه تحکیم نشده
verges شانه خاکی جاده
acromial متعلق بنوک شانه
camail زره شانه وگردن
bleneh شانه خالی کردن
shouldering هرچیزی شبیه شانه
teazles خارزدن شانه زدن
shoulders هرچیزی شبیه شانه
clips شانه فشنگ گیره کاغذ
subscapular واقع در زیر استخوان شانه
back-comb شانه کردن مو به سمت فرق سر
clip شانه فشنگ گیره کاغذ
clippings شانه فشنگ گیره کاغذ
to c. ata difficulty ازسختی شانه خالی کردن
He shrugged his shoulders. او [مرد] شانه اش را بالا انداخت.
clipped شانه فشنگ گیره کاغذ
heckle بباد طعنه گرفتن شانه
carding شانه کردن پشم یاپنبه
shoulder block سد کردن حریف با ضربه شانه
heckling بباد طعنه گرفتن شانه
hatchel کتان پاک کن شانه زدن
heckles بباد طعنه گرفتن شانه
dabchick اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
heckled بباد طعنه گرفتن شانه
ravel شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
to reject something with a shrug [of the shoulders] با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
overarm بالا اوردن بازو تا بالای شانه
She had let her hair down . موهایش را ریخته بود روی شانه اش
You cannot put old heads on young shoulders . <proverb> سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
d. muscle ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com