English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
ctenoid شانه مانند
Search result with all words
swing bar اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bell اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
Other Matches
hackle شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
head to head رقابت شانه به شانه
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
epaule شانه
shoulders شانه
pitchfork شانه
pitchforks شانه
beater شانه
master slave manipulator یک شانه
shouldered شانه
scapulas شانه
scapula شانه
iekke شانه ها
combing شانه
combed شانه
comb شانه
shouldering شانه
shoulder شانه
omoplate شانه
harrower شانه زن
combings دم شانه
boek bou شانه
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
hackle شانه کردن
cop-out شانه خالی
Afro pick شانه مخصوص فر
honeycombs شانه عسل
rake comb شانه شیاری
brushed شانه خورده
Comb ( brush ) your hair . موهایت را شانه کن
flax comb شانه کتان
hatchel شانه کتان
shoulder blades استخوان شانه
verge شانه نااستوار
verge شانه راه
shoulder brace شانه بند
shoulder balance بالانس شانه
curries شانه یا قشوکردن
clip شانه فشنگ
shoulder شانه راه
clipped شانه فشنگ
clippings شانه فشنگ
clips شانه فشنگ
cop-outs شانه خالی
lapwings شانه بسر
shoulder blade استخوان شانه
heckling شانه کردن
boughs شانه حیوان
raised shoulder شانه سکویی
fly comb شانه ارهای
raised shoulder شانه برجسته
honey comb شانه عسل
harnessing بند شانه
shouldering شانه راه
harness بند شانه
flush shoulder شانه همکف
flush shoulder شانه همسطح
bough شانه حیوان
lapwing شانه بسر
heckles شانه کردن
hard shoulder شانه استوار
heckled شانه کردن
heckle شانه کردن
curry شانه یا قشوکردن
honeycomb شانه عسل
hoopoe شانه بسر
scaular استخوان شانه
rack type cutter شانه رنده
harnessed بند شانه
neck and neck شانه بشانه
teazel شانه زدن
shouldered شانه راه
epauliere شانه پوش
shoulders شانه راه
arch spring line شانه طاق
teazle شانه چوپان
teazle شانه زدن
shoulder of road شانه راه
pectinated شانه دار
epauliere زره شانه
teasel شانه چوپان
unkempt شانه نکرده
teasels شانه چوپان
teazles شانه چوپان
teazels شانه چوپان
soft shoulder شانه هموار
hard shouder شانه راست
ctenophora شانه داران
broad shouldered شانه پهن
verges شانه نااستوار
ctenophore شانه داران
clip ejector شانه پران
verges شانه راه
clip laten شانه گیر
comb case شانه دان
shirking شانه خالی کردن از
camail زره شانه وگردن
acromial متعلق بنوک شانه
scapulo humeral وابسته به شانه وبازو
horned grebe مرغابی شانه بسر
teasels خارزدن شانه زدن
teasel خارزدن شانه زدن
comber ماشین شانه زنی
bleneh شانه خالی کردن
flinch شانه خالی کردن
hard shoulder شانه تثبیت شده
shrug شانه را بالا انداختن
hard shoulder شانه تحکیم شده
shirk شانه خالی کردن از
shirked شانه خالی کردن از
flinches شانه خالی کردن
shirks شانه خالی کردن از
winnowwing fan جام پنجه شانه
flinching شانه خالی کردن
square shouldered دارای شانه پهن
teazel خارخسک شانه چوپان
shrugging شانه را بالا انداختن
pectinate شانهای شانه دار
shrugged شانه را بالا انداختن
teazels خارزدن شانه زدن
weasels شانه خالی کردن
repudiate شانه خالی کردن
weasel شانه خالی کردن
shrink شانه خالی کردن از
verges شانه تثبیت نشده
teaser شانه کننده پشم
teasers شانه کننده پشم
shrinking شانه خالی کردن از
shrinks شانه خالی کردن از
verges شانه خاکی جاده
cop-out شانه خالی کردن
beat شانه خالی کردن
evade شانه خالی کردن
shouldered هرچیزی شبیه شانه
verges شانه تحکیم نشده
shouldering هرچیزی شبیه شانه
teazles خارزدن شانه زدن
teeth of the comb دندانه های شانه
verge شانه خاکی جاده
shoulder roll چرخیدن روی شانه ها
flinched شانه خالی کردن
shoulders هرچیزی شبیه شانه
quail شانه خالی کردن
verge شانه تثبیت نشده
quails شانه خالی کردن
shoulder هرچیزی شبیه شانه
verge شانه تحکیم نشده
shirk شانه خالی کردن
clippings شانه فشنگ گیره کاغذ
hatchel کتان پاک کن شانه زدن
shoulder block سد کردن حریف با ضربه شانه
to c. ata difficulty ازسختی شانه خالی کردن
carding شانه کردن پشم یاپنبه
back-comb شانه کردن مو به سمت فرق سر
heckled بباد طعنه گرفتن شانه
clips شانه فشنگ گیره کاغذ
clipped شانه فشنگ گیره کاغذ
clip شانه فشنگ گیره کاغذ
subscapular واقع در زیر استخوان شانه
ravel شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
dabchick اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
heckling بباد طعنه گرفتن شانه
heckles بباد طعنه گرفتن شانه
He shrugged his shoulders. او [مرد] شانه اش را بالا انداخت.
heckle بباد طعنه گرفتن شانه
shrugging بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
She had let her hair down . موهایش را ریخته بود روی شانه اش
narani seogi ایستادن موازی پاها همعرض شانه
To shirk ones responsibility . اززیر با رمسئولیت شانه خالی کردن
shoulder knot روبان یاحمایل زینتی روی شانه
overarm بالا اوردن بازو تا بالای شانه
to reject something with a shrug [of the shoulders] با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
shrugged بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
to overrun one's duty از انجام وفیفه شانه خالی کردن
You cannot put old heads on young shoulders . <proverb> سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
shrink one's duty از انجام وظیفه شانه خالی کردن
lie-down از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
lie down از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
shrug بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
d. muscle ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
slacker کسی که از انجام وفیفه شانه تهی کند
he felt a t. on his shoulder احساس دست بخوردگی روی شانه خودکرد
slackers کسی که از انجام وفیفه شانه تهی کند
noil خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
candlesticks بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
lateral raise تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
ctenophoran وابسته بشانه داران جانور شانه دار
round shouldered دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round-shouldered دارای شانههای جلو امده شانه گرد
leg block and under over فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
rue raddy تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
humeral veil پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
wryneck یکجور دارکوب که میتواند سرخود را دور شانه بگرداند
daisy ham قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
atlases قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
atlas قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com