English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (1 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
psyche شاهزاده زیبایی که " کوپید"
Other Matches
seigneur شاهزاده
princes شاهزاده
prince شاهزاده
princely شاهزاده وار
principality قلمرو شاهزاده
princeling شاهزاده کوچک
prince شاهزاده بودن
princelike شاهزاده وار
prince of the blood شاهزاده اصیل
princes شاهزاده بودن
principalities قلمرو شاهزاده
prince bishop شاهزاده اسقف
princess شاهزاده خانم
princesses شاهزاده خانم
lords لرد شاهزاده
prince consort همسر شاهزاده
lord لرد شاهزاده
princesse شاهدخت شاهزاده خانم
princess regent زن شاهزاده بایب السلطنه
princess شاهدخت شاهزاده خانم
princesses شاهدخت شاهزاده خانم
princedom حوزه حکومت شاهزاده
princekin شاهزاده کم اهمیت وگمنام
princelet شاهزاده کم اهمیت وگمنام
princeling شاهزاده پایین رتبه
prince regent شاهزاده نایب السلطنه
princeliness رفتار شاهزاده وار یاشاهوار
princesses مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
princess مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
princesse مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
andromeda شاهزاده خانم حبشهای که بوسیله پرسوس
whipping boy بچه تازیانه خور بجای شاهزاده در مدرسه
princess regent شاهزاده خانمیکه نیابت سلطنت راعهده دارباشد
concinnity زیبایی
sheen زیبایی
inelegance نا زیبایی
trimness زیبایی
pulchritude زیبایی
kalon زیبایی
beauties زیبایی
beauty زیبایی
good looks زیبایی
glee زیبایی کامیابی
aesthetic وابسته به زیبایی
aesthetic زیبایی شناختی
aesthetically وابسته به زیبایی
aesthetically زیبایی شناختی
there is no style about her سرووضعش زیبایی
aesthetics زیبایی شناسی
elegance زیبایی وقار
prettiness زیبایی عاریتی
grace زیبایی خوبی
graced زیبایی خوبی
constructivism ضد زیبایی شناسی
gracing زیبایی خوبی
beauty salon سالن زیبایی
aesthete زیبایی گرا
aesthetes زیبایی گرا
esthete زیبایی گرا
salon سالن زیبایی
esthetic زیبایی شناختی
aestheticism زیبایی گرایی
esthetics زیبایی شناسی
beauty spot خال زیبایی
esthetician زیبایی شناس
aesthetician زیبایی شناس
picturesqueness زیبایی روشنی
salons سالن زیبایی
graces زیبایی خوبی
beauty spots خال زیبایی
saloons سالن زیبایی رستوران
aphrodite الههء عشق و زیبایی
unprompted دارای زیبایی طبیعی
a beauty and an elegance beyond [ without] compare زیبایی و ظرافتی بی مقایسه
plastic surgery جراحی ترمیمی و زیبایی
she was a model of besuty نمونه زیبایی بود
body building ورزش زیبایی اندام
body-building ورزش زیبایی اندام
aesthetics زیبایی گرایی مبحث
illness faded her beauty ناخوشی زیبایی اوراکاست
saloon سالن زیبایی رستوران
seeming فاهر نما زیبایی
venus الهه عشق و زیبایی
queen of love زهره نام الهه زیبایی
aestheticism زیبایی پرستی علاقمندی به هنرهای زیبا
adonic جوان زیبایی که معشوق ونوس بود
ripe beauty زیبایی زنی که رشد کرده است
Is there a beauty salon in the hotel? آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
The jewels were laid out beautifully. جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
passe دوره زیبایی و عنفوان جوانی را گذرانده
maenad حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
menad حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
pinup girl دختر زیبایی که عکسهایش به دیوار اویخته شود
fucus رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
Industrial Aesthetic [سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
adonis جوان زیبایی که مورد علاقه افرودیت بود
grace note نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
City Beautiful [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
wampum صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
princes مثل شاهزاده رفتار کردن سروری کردن
prince مثل شاهزاده رفتار کردن سروری کردن
Japonaiserie [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com