Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
student of law
شاگرد دانشکده حقوق
Other Matches
lawfaculty
دانشکده حقوق
school of law
دانشکده حقوق
law faculty
دانشکده حقوق
faculty of law
دانشکده حقوق
common low
سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
public international law
حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum
قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
detention of pay
ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
protective duty
حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues
حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
advalorem duty
حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
allotment advice
پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
students
شاگرد
trainees
شاگرد
apprentice
شاگرد
shop boy
شاگرد
trainee
شاگرد
disciples
شاگرد
errand boy
شاگرد
student
شاگرد
apprentices
شاگرد
pupils
شاگرد
pupil
شاگرد
disciple
شاگرد
mated
شاگرد
mate
شاگرد
buttons
شاگرد
schoolgirls
شاگرد
footboy
شاگرد
follwer
شاگرد
famulus
شاگرد
mates
شاگرد
condisciple
هم شاگرد
votary
شاگرد
schoolgirl
شاگرد
boots
شاگرد مهمانخانه
shop girl
شاگرد پادو
shop girl
شاگرد دکان
helper
شاگرد قالیباف
houseboy
خانه شاگرد
shop boy
شاگرد دکان
houseboys
خانه شاگرد
boy
خانه شاگرد
scholastic agent
شاگرد پیدا کن
boys
خانه شاگرد
driver's mate
شاگرد راننده
cook's mate
شاگرد اشپز
counter jumper
شاگرد دکان
grummet
شاگرد خانه
loblolly boy or man
شاگرد جراح
assistant driver
شاگرد شوفر
horseboy
شاگرد مهتر
schools
دانشکده
school
دانشکده
protege
حمایت شده شاگرد
boarder
شاگرد شبانه روزی
an idle pupil
شاگرد بیکار یا تنبل
students
شاگرد اهل تحقیق
student
شاگرد اهل تحقیق
journey man
شاگرد یا کارگر روزمزد
boarders
شاگرد شبانه روزی
collegian
عضو دانشکده
intercollegiate
بین دانشکده ها
collegial
مربوط به دانشکده
state college
دانشکده دولتی
bursars
گنجور دانشکده
medical college
دانشکده پزشکی
polytechnical
دانشکده صنعتی
provost
نافم دانشکده
bursar
گنجور دانشکده
provosts
نافم دانشکده
polytechnics
دانشکده صنعتی
technical college
دانشکده فنی
technical colleges
دانشکده فنی
polytechnic
دانشکده صنعتی
military college
دانشکده افسری
medical college
دانشکده طبی
coach and pupil method
روش مربی و شاگرد دراموزش
to be at the foot of any one
پیرو یا شاگرد کسی بودن
pages
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
page
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
assignments
تکلیف درسی و مشق شاگرد
assignment
تکلیف درسی و مشق شاگرد
paged
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
faculty
نیروی ذهنی دانشکده
academian
عضو دانشکده یادانشگاه
principal
رئیس دانشکده یا دبیرستان
principals
رئیس دانشکده یا دبیرستان
faculties
اولیای مدرسه دانشکده
faculties
نیروی ذهنی دانشکده
gaudyday
روزمهمانی دانشکده روزشادی
faculty
اولیای مدرسه دانشکده
medical
دانشکده پزشکی سرپزشک
mattriculation
دخول در دانشکده یادانشگاه
professor
معلم دبیرستان یا دانشکده
professors
معلم دبیرستان یا دانشکده
cadet
دانشجوی دانشکده افسری
cadets
دانشجوی دانشکده افسری
authorized stoppage
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
truant
شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
undergrad u te
شاگرد درجه نگرفته شاگردپایین رتبه
underclassman
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
truants
شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
trencher cap
کلاه چهار گوش دانشکده
junior college
دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
freshman
دانشجوی سال اول دانشکده
faculty
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculties
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
mortar board
کلاه چتر گوش دانشکده
deanship
مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
matriculated
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
presentation day
روز دادن درجات در دانشکده
rectorate
مقام ریاست دانشکده یااموزشگاه
matriculate
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculate
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculated
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculates
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
freshmen
دانشجوی سال اول دانشکده
matriculating
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculating
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculates
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
grader
جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
non collegiate
در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده
varsity
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
campuses
زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه
campus
زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه
major seminary
دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
don
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
junior
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
dons
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
juniors
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
eton
دانشکده ایتون درانگلستان برای پسران
proms
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
prom
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
donned
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
command and general staff college
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
gymnasiast
دانشجوی دانشکده یاگیمنازدرالمان یاکشورهای دیگر
general staff college
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
donning
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
caddying
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddies
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
matriculated
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculating
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
colleger
دانشجویی که ازبنگاه خیریه دانشکده بهرمند میشود
matriculates
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculate
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
intrant
کسی که وارد انجمن یا دانشکده یامقامی میشود
caddied
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddie
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
resident school
مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
gentleman commoner
شاگرد ممتازدانشگاه اکسفوردو کمبریج که شهریهای بیشترازشاگردان عادی میپردازد
fresher
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
freshers
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
dramatics
کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
knife boy
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
rah rah
دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
salary
حقوق
laws
حق حقوق
pay check
چک حقوق
jus
حقوق
salaries
حقوق
paying
حقوق
pays
حقوق
pay
حقوق
civil
حقوق
rights
حقوق
stipend
حقوق
law
حقوق
duties
حقوق
law
حق حقوق
stipends
حقوق
laws
حقوق
jurisprudence
حقوق
parlour boarder
شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
wage bill
لیست حقوق
wage earners
حقوق بگیران
woman's rights
حقوق نسوان
written laws
حقوق مدون
jurisconsult
حقوق دان
half pay
حقوق ناتمام
vindication of rights
استیفای حقوق
underpay
کم حقوق دادن
law of treaties
حقوق معاهدات
law of the staple
حقوق تجارت
law of obligations
حقوق تعهدات
law merchant
حقوق تجارت
common law
حقوق غیرمدون
labour law
حقوق کار
l.l.d
دکتر در حقوق
keelage
حقوق بندری
jus gentium
حقوق ملتها
jus cipile
حقوق مدنی رم
jus cipile
حقوق مدنی
in my presence
در حضور من
[حقوق]
take-home pay
حقوق خالص
full pay
حقوق تمام
foreign law
حقوق خارجی
family law
حقوق خانواده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com