Dictiornary-Farsi | شباهت شبیه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)

English	Persian
semblable	شباهت شبیه


Search result with all words

simulate	شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulates	شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulating	شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
Other Matches

simulacrum	شباهت ریایی شباهت تصنعی
gooseneck	هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulate	شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated	شبیه برگچه شبیه بالچه
likeness	شباهت
unlike	بی شباهت
similarity	شباهت
analog	شباهت
comparableness	شباهت
analogue	شباهت
analogues	شباهت
similarities	شباهت
nearness	شباهت
semblance	شباهت
likenesses	شباهت
hairiness	شباهت به مو
nighness	شباهت
resemblance	شباهت
equality	شباهت
analogies	شباهت
analogy	شباهت
anomalous	بی شباهت
homophyly	شباهت خانوادگی
d. likeness	شباهت دور
homophyly	شباهت فامیلی
dissimilar	بی شباهت غیرمشابه
frutescence	شباهت به گلبن
analogies	شباهت همانندی
analogy	شباهت همانندی
leafiness	شباهت برگ
propinquity	شباهت قرابت
verisimilitude	شباهت به واقعیت
proportions	شباهت مقدار
resembling	شباهت داشتن
to look like	شباهت داشتن
simulacrum	شباهت وهمی
resembles	شباهت داشتن
resemble	شباهت داشتن
resembled	شباهت داشتن
approximations	شباهت زیاد
similitude	شباهت صورت
proportion	شباهت مقدار
self identity	شباهت تام
atavism	شباهت به نیاکان
atavistic	شباهت به نیاکان
assonance	شباهت صدا
mossiness	شباهت خزه
assimilatory	شباهت دهنده
apparence	شباهت طبیعی
d. likeness	شباهت اندک
not nearctic	هیچ شباهت
approximation	شباهت زیاد
simulative	دارای شباهت فاهری
to resemble somebody	شباهت به کسی داشتن
gauziness	شباهت به گارس یاتنزیب
Be a dead ringer for someone <idiom>	شباهت زیاد دو نفر
parity of reasoning	قیاس یا شباهت استدلال
assimilative	هم جنس شونده شباهت دار
gristliness	شباهت به نرمه استخوان حالت غضروفی
You are sure a dead ringer for muy brother.	تو قطعا شباهت زیادی با برادر من داری.
homomorphy	شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
dissimilate	ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
me too	دارای شباهت تبلیغاتی نسبت برقیب سیاسی خود
preventive detention	تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
simile	شبیه
similes	شبیه
feathery	شبیه به پر
analogous	شبیه
akin <adj.>	شبیه
alike <adj.>	شبیه
quasi	شبیه
similar <adj.>	شبیه
pygidial	شبیه دم
womanlike	شبیه زن
wifelike	شبیه زن
similar to that	شبیه به ان
imitation	شبیه
makes	شبیه
make	شبیه
anthoid	شبیه به گل
similar	شبیه
luteous	شبیه گل
similiar	شبیه
simulant	شبیه
more like;most like	شبیه تر
related <adj.>	شبیه
medals	شبیه
personator	شبیه
nears	شبیه
neared	شبیه
nearing	شبیه
like <adj.>	شبیه
nearest	شبیه
near-	شبیه
near	شبیه
nearer	شبیه
papilionaceous	شبیه
imitations	شبیه
medal	شبیه
lappets	[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
rivaled	نظیر شبیه
ophitic	شبیه مار
berrylike	شبیه توت
aliform	شبیه بال
alkaloid	شبیه قلیا
b	هرشکلی شبیه به B
molluscoid	شبیه نرم تن
assonant	شبیه در صدا
ophidian	شبیه مار
nomological	شبیه قانون
more like;most like	شبیه ترین
likes	شبیه همچون
argillaceous	شبیه خاک رس
rival	نظیر شبیه
stomatic	شبیه دهان
adrenergic	شبیه ادرنالین
soupy	شبیه ابگوشت
bovine	شبیه گاو
astral	شبیه ستاره
spathulate	شبیه مرهم کش
spatulate	شبیه مرهم کش
popish	شبیه کاتولیک
splenoid	شبیه به طحال
airily	شبیه هوا
like	شبیه همچون
liked	شبیه همچون
snuffy	شبیه انفیه
snakelike	شبیه مار
rivaling	نظیر شبیه
nebulous	شبیه سحاب
stellar	شبیه ستاره
simulant of	مانند شبیه
rivalled	نظیر شبیه
simulated	شبیه ساخته
rivalling	نظیر شبیه
rivals	نظیر شبیه
alike	شبیه یکسان
sloughy	شبیه دله
spheroid	شبیه کره
shrubby	شبیه بوته
ichthyoid	شبیه ماهی
liker to god than man	شبیه تر بخداتاادم
plumy	شبیه پر کرکی
lilied	شبیه سوسن
ghostliness	شبیه به روح
polypose	شبیه بواسیرلحمی
polypous	شبیه بواسیرلحمی
limaciform	شبیه نرم تن
limacine	شبیه نرم تن
panduriform	شبیه ویولون
prismoidal	شبیه منشور
protean	شبیه Proteus
lupin	شبیه گرگ
psittaceous	شبیه طوطی
libriform	شبیه لیف
goosey	شبیه غاز
goosy	شبیه غاز
phylloid	شبیه برگ
keel shaped	شبیه ته کشتی
lacertilian	شبیه مارمولک
piscine	شبیه ماهی
pisiform	شبیه نخود
platinoid	شبیه پلاتین
henny	شبیه بمرغ
platy	شبیه بشقاب
palmate	شبیه پنجه
haematoid	شبیه بخون
plexiform	شبیه شبکه
grapy	شبیه انگور
plexiform	شبکهای شبیه رگ
for all the world like	کاملا` شبیه
quasi easement	حق شبیه به حق ارتفاق
lupine	شبیه گرگ
palating	شبیه کاخ
claustral	شبیه حجره
citied	شبیه شهر
chylaceous	شبیه کیلوس
ovine	شبیه گوسفند
chochleate	شبیه صدف
scotic	شبیه اسکاتلندیها
chartaceous	شبیه کاغذ
screwlike	شبیه اچار
cervine	شبیه گوزن
sculpturesque	شبیه مجسمه
carinal	شبیه زورق
butyraceous	شبیه کره
computer simulation	شبیه سازی
crystalloid	شبیه بلور
oleaginous	شبیه روغن
fiddleback	شبیه کمانچه
fiddleback	شبیه ویولون
farfetched	شبیه بعید
eugenoid	شبیه اوگانا
epithelioid	شبیه بشرهای
epithelial	شبیه بشرهای
encephaloid	شبیه مغز
reniform	شبیه کلیه
rhizome	شبیه ریشه
rooty	شبیه ریشه
sagittate	شبیه تیر