Total search result: 76 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
quasi judicial |
شبه قضایی |
|
|
Search result with all words |
|
circuit |
حوزه قضایی یک قاضی دور |
circuits |
حوزه قضایی یک قاضی دور |
Soc |
ازادی دراخذ تصمیم قضایی |
coroner |
مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی |
coroner |
هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است |
coroners |
مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی |
coroners |
هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است |
precedent |
رویه قضایی |
precedents |
رویه قضایی |
jurisdiction |
حوزهء قضایی |
jurisdiction |
قضایی |
disqualification |
عدم صلاحیت فاقد صلاحیت قضایی |
disqualifications |
عدم صلاحیت فاقد صلاحیت قضایی |
litigation |
دعوی قضایی |
institution |
تاسیس قضایی |
exegeses |
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی |
exegesis |
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی |
permission |
اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک |
prohibition |
حکم خودداری از اقدام قضایی که دادگاه عالی به محکمه تالی میدهد |
adjudge |
با حکم قضایی فیصل دادن |
adjudged |
با حکم قضایی فیصل دادن فتوی دادن |
adjudges |
با حکم قضایی فیصل دادن فتوی دادن |
adjudging |
با حکم قضایی فیصل دادن فتوی دادن |
legal |
شرعی قضایی |
cadre |
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره |
cadres |
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره |
legal aid |
معاضدت قضایی |
district attorney |
بازپرس بخش قضایی |
district attorneys |
بازپرس بخش قضایی |
dictum |
گفته افهار نظر قضایی |
dictums |
گفته افهار نظر قضایی |
sub judice |
بدون تصمیم قضایی |
miscarriage of justice |
اشتباه قضایی |
miscarriages of justice |
اشتباه قضایی |
judiciary |
قضایی |
judiciary |
قوه قضایی |
judicial |
قضایی |
concurrent jurisdiction |
رسیدگی قضایی همزمان به چند جرم دادگاه الحاقی یاهمزمان |
congregationalism |
استقلال هرکلیسا برای اداره کارهای قضایی وانتظامی خود |
enforcement of judgement |
اجرای احکام قضایی |
extrajudicial |
خارج ازصلاحیت قضایی |
international court of justice |
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است |
judicature |
قوه قضایی |
judicature |
حوزه قضایی |
judicial assistance |
معاضدت قضایی |
judicial circumstantial evidence |
اماره قضایی |
judicial delegation |
تفویض قضایی |
judicial immunity |
مصونیت قضایی |
judicial precedent |
رویه قضایی |
judicial settlement |
تسویه قضایی |
judicial settlement |
حل اختلاف قضایی |
judge made law |
نظام حقوقی مبتنی بر سوابق قضایی و ارا محاکم |
jural |
قضایی |
juratory |
قضایی |
juridical |
قضایی |
justiciar |
مامور قضایی عالیرتبه |
knight marshal |
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد |
law agent |
نماینده قضایی |
legal advice |
مشورت یا نظر قضایی |
legal assistance |
مشاوره قضایی |
legal assistance |
کمکهای قضایی شرح علایم |
legal suit |
تعقیب قضایی |
legalism |
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود |
letters rogatory |
نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی |
lynch law |
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی |
misdirection |
در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود |
perverse verdict |
درمورد نکات قضایی موضوع صادر شود |
presumption juris tantum |
اماره قضایی |
proetor |
متصدی امور قضایی وکشوری |
rogatory |
نیابت قضایی |
rogatory letters |
نامه محتوی تفویض نیابت قضایی |
sokeman |
فرد ساکن حوضه قضایی لرد یا امیر |
the rule of law |
تامین قضایی |
law court |
دادگاه قضایی |
law courts |
دادگاه قضایی |
Partial phrase not found. |