Dictiornary-Farsi | شبه مران در دفاع مران | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (10 milliseconds)

English	Persian
semi meran	شبه مران در دفاع مران


Search result with all words

accelerated meran	مران شتابان دلار دفاع اسلاو
anti meran gambit	گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
blamenfeld variation	واریاسیون بلومنفلد در دفاع مران شطرنج
meran defence	دفاع مران
reynolds' variation	واریاسیون رینولدز در دفاع مران شطرنج
Other Matches

romih variation	واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
defense	دفاع وزارت دفاع
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
defence	دفاع
defends	دفاع
defended	دفاع
one man block	تک دفاع
defend	دفاع
defending	دفاع
munition	دفاع
blocks	دفاع
blocked	دفاع
pleading	دفاع
fencing	دفاع
advocation	دفاع
parrying	دفاع
tae	دفاع با پا
parry	دفاع
parries	دفاع
parried	دفاع
uncovered	بی دفاع
defenses	دفاع
apologia	دفاع
apologias	دفاع
czech defence	دفاع چک
answered	دفاع
answers	دفاع
defense	دفاع
answering	دفاع
vindication	دفاع
block	دفاع
answer	دفاع
advocacy	دفاع
position defense	دفاع یا پدافندثابت
propugn	دفاع کردن از
ego defence	دفاع خود
defensive	منطقه دفاع
implead	دفاع کردن
position defense	دفاع موضعی
double guard	دفاع با دو دست
plea of accused	دفاع متهم
in self defence	برای دفاع
age ake	دفاع بالارونده
dutch attack	دفاع برد
polish defence	دفاع لهستانی
achi komi	دفاع فشاری
indefensible	غیرقابل دفاع
self protection	دفاع از نفس
robatsch defence	دفاع روباتش
extended defense	دفاع گسترده
russian defence	دفاع روسی
fencible	قابل دفاع
pleads	دفاع کردن
pleaded	دفاع کردن
plead	دفاع کردن
fullback	دفاع پوششی
dog	دفاع بسته
dogging	دفاع بسته
replication	رونوشت دفاع
hasty defense	دفاع تعجیلی
right of self defence	حق دفاع مشروع
defendants	دفاع کننده
defendant	دفاع کننده
active defense	دفاع عامل
right of self preservation	حق دفاع از خود
dogs	دفاع بسته
say a good word for	دفاع کردن
alekhine's defence	دفاع الخین
closed variation	دفاع تاراش
nagashi uke	دفاع پرسی
national defence	دفاع ملی
national defense	دفاع ملی
offensive block	دفاع تهاجمی
d. armour	اسلحه دفاع
damiano's defence	دفاع دامیانو
juji uke	دفاع ضربدری
buckler	دفاع کردن
kake uke	دفاع قلابی
makki	دفاع کردن
composite defense	دفاع مرکب
classical variation	دفاع ارتدوکس
legitimate defence	دفاع مشروع
mikazuki uke ushiro geri	دفاع هلالی
catenaccio	دفاع بتونی
kwon	دفاع با دست
morote uke	دفاع با دست
benoni defence	دفاع بنونی
parry of debate	دفاع درمنافره
dory defence	دفاع دوری
department of defense	وزارت دفاع
morote uke	دفاع دوتایی
deraign	دفاع کردن
pierce the block	شکافتن دفاع
pillsbury defence	دفاع پیلزبری
indefensibility	دفاع ناپذیری
defensive board	دفاع سبد
anti menchanized defense	دفاع ضدمکانیزه
philidor's defence	دفاع فیلیدور
deliberate defense	دفاع بافرصت
ball hawking	دفاع خوب
perceptual defense	دفاع ادراکی
janisch defence	دفاع شلیمان
backfield	دفاع نفوذی
janisch defence	دفاع یانیش
internal defense	دفاع داخلی
defense in depth	دفاع در عمق
defense in place	دفاع در محل
pirc defence	دفاع پیرک
scandinavian defence	دفاع اسکاندیناویایی
defends	دفاع کردن از
uchi uke	دفاع از داخل
vindicative	دفاع کننده
ward off	دفاع کردن
war department	وزارت دفاع
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو
yogoslav defence	دفاع پیرک
zone defence	دفاع منطقهای
fend	دفاع کردن
two man block	دفاع دونفره
penetrate	نفوذ در دفاع
penetrated	نفوذ در دفاع
defending	دفاع کردن
defending	دفاع کردن از
defended	دفاع کردن
defended	دفاع کردن از
defend	دفاع کردن
to defend [from]	دفاع کردن [از]
two knights' defence	دفاع دو اسب
daylight	نفوذ در دفاع
penetrates	نفوذ در دفاع
defensible	قابل دفاع
defensible	دفاع پذیر
openings	شکافتن دفاع
opening	شکافتن دفاع
answers	دفاع کردن
answering	دفاع کردن
answered	دفاع کردن
answer	دفاع کردن
the right of self-defence	حق دفاع از خود
zones	دفاع منطقهای
defensible	دفاع کردنی
zone	دفاع منطقهای
self-defence	دفاع از خود
opens	خط بازبی دفاع
sham plea	دفاع پوچ
simple parry	دفاع ساده
soto uke	دفاع از خارج
special plea	دفاع خاص
summetrical defence	دفاع متقارن
advocating	دفاع کردن
advocates	دفاع کردن
advocated	دفاع کردن
advocate	دفاع کردن
sham plea	دفاع ناموجه
assert	دفاع کردن از
asserted	دفاع کردن از
secretary of defence	وزیر دفاع
secretary of state for defence	وزیر دفاع
secretary of defense	وزیر دفاع
self defence	دفاع مشروع
defend	دفاع کردن از
semi circular parry	دفاع نیمدایره
asserts	دفاع کردن از
asserting	دفاع کردن از
opens	بی دفاع واریز نش
opened	بی دفاع واریز نش
coverage	دفاع پوششی
to make a d.	دفاع کردن
stand	دفاع مداوم
to stick up for	دفاع کردن از
open	بی دفاع واریز نش
three man block	دفاع سه نفره
tenability	دفاع پذیری
open	خط بازبی دفاع
defends	دفاع کردن
opened	خط بازبی دفاع
untenable	غیرقابل دفاع
pillsbury defence	دفاع کمبریج اسپرینگز
indefensibly	بطور دفاع ناپذیر
french defence	دفاع فرانسوی شطرنج
to keep at bay	دفاع کردن درمقابل
petrov	دفاع پتروف یا روسی
grunfeld's defence	دفاع گرونفلد شطرنج
passive defense	دفاع غیر عامل
geitja makki	دفاع دوبله بحالت
se defedendo	در حین دفاع از خود
indian defence	دفاع هندی شطرنج
tchigorin indian	دفاع هندی چیگورین
moon doung makki	نوعی دفاع تکواندو
queen's fianchetto defence	دفاع فیانکتوی وزیر
kevitz trajkovic defence	دفاع کویتس- تراکوویچ
speak out <idiom>	دفاع کردن از چیزی
hold one's own (in an argument) <idiom>	دفاع از موقعیت خود
line backing	دفاع پشت خط تجمع
modern defence	دفاع مدرن شطرنج
ministry of national defence	وزارت دفاع ملی