English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (8 milliseconds)
English Persian
pseudoclassic شبه کلاسیک
Search result with all words
classic کلاسیک
classics کلاسیک
classical کلاسیک
academic assault یورش کلاسیک
classic armes سلاحهای کلاسیک
classic war جنگ کلاسیک
classical bononi defence دفاع بنونی کلاسیک
classical conditioning شرطی سازی کلاسیک
classical economics علم اقتصاد کلاسیک
classical economics مکتب کلاسیک در اقتصاد
classical economics نظرپیروان ان عدم دخالت دولت در امور اقتصادی است وپیروان ان را اقتصادیون کلاسیک گویند
classical psychoanalysis روانکاوی کلاسیک
classical system دستگاه کلاسیک
classical theory نظریه کلاسیک
classical theory of money نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
classical variation واریاسیون کلاسیک
kata فنون کلاسیک و منتخب جودو فرم
liberal school مکتب اقتصادی کلاسیک
non quantized system دستگاه کلاسیک
orthodox school مکتب کلاسیک
postclassical مربوط به دوره بعد از کلاسیک
pseudoclassic کلاسیک کاذب
quantity theory of money حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
radical economists منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
traditional economists اقتصاددانان سنتی اقتصاددانان کلاسیک
free stroke کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
rest stroke کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
abuse [خطاهای داده شده در شکل های معماری کلاسیک]
antefix [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
antefixum [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
bay-leaf [تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
Orinthian Order معماری کلاسیک [در یونان و رم]
egg-and-dart [تزئینات کلاسیک با ابزار محدب به شکل تخم مرغ و نیش]
encarpus [در معماری کلاسیک آراستن تمثیل ها بوسیله هلال گل، میوه و برگ]
Free style [سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
geison [سنگ سیاه در قسمت بالایی کتیبه های کلاسیک]
guilloche [تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده] [معماری]
Hiberno-romanesque [سبک ساختمان های کلاسیک در ایرلند قرن ده تا بیست میلادی]
husk [تزئینات کلاسیک شبیه حلقه گل]
hypotrachelion [um] [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
Ionic Order [معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
lion [حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
Lous quatorze [سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
composer آهنگ ساز [بیشتر موسیقی کلاسیک]
classical mechanics مکانیک کلاسیک [فیزیک]
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com