Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
grid of a battery
شبکه باتری
Other Matches
invert
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverting
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverts
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
NiCad
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
local area network
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
lan
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
internetwork
تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
NiMH
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
bridge
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
sequential
پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
localtalk
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
capture
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
captures
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capturing
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
networking
1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
NDIS
بین نرم افزار درایور شبکه و کارتهای آداپتور شبکه
synchronous
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
dispersed intelligence
یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
Xerox Network System
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
wiring
جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
ODI
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
grid convergence
تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
speech scrambling
نفوذ در شبکه مکالماتی دخالت در شبکه صوتی و به هم زدن ان
fax
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxing
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
spanning tree
روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
common
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commoners
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
XNS
پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
commonest
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
faults
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
fault
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
Internetwork Packet Exchange
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
faulted
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
CMIP
پروتکلی که به طور رسمی توسط IOS پذیرفته شده است برای انتقال افلاعات مدیریت شبکه در شبکه
IPX
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
alerts
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerted
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
grid current detection
یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه
net
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nets
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nett
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
gateway
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateways
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
naming services
روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
cloud lattice design
طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
server
کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
NetBEUI
گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
bus network
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
dedicated
کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
CMOT
استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
lattice
شبکه بندی شبکه کاری
lattices
شبکه بندی شبکه کاری
grid bias
ولتاژپلاریزاسیون شبکه بایاس شبکه
grid bias
پتانسیل شبکه ولتاژ شبکه
tunnelling
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
rightsizing
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
radar netting
تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
cell relay
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
multicast packet
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
batteries
باتری
battery copper
مس باتری
battery charging rectifier
باتری پر کن
battery charger
باتری پر کن
h.t. battery
باتری ب
b battery
باتری ب
charger
باتری پر کن
battery
باتری
storage cell
باتری
chargers
باتری پر کن
heater battery
باتری ا
h.b. battery
باتری ا
filament battery
باتری ا
c battey
باتری سی
battery water
اب باتری
early token release
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
adapter
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
stand by battery
باتری یدکی
battery paint
رنگ باتری
battery plate
صفحه باتری
battery polarization
قطبش باتری
battery solution
محلول باتری
battery oven
کوره باتری
battery mounting
پایه باتری
starting battery
باتری استارت
impurities in battery
ناخالصیهای باتری
isolator for battery plate
لایی باتری
battery jar
فرف باتری
secondary battery
پیل باتری
battery box
جعبه باتری
battery liquid
مایع باتری
battery liquid
الکترولیت باتری
storage cell
پیل باتری
storage battery
باتری بارشدنی
storage battery
باتری انبارهای
battery terminal
قطب باتری
battery turntable
میز باتری
battery vise
گیره باتری
standby battery
باتری اضطراری
edison
باتری ادیسن
gravity battery
باتری وزنی
sediments
درد باتری
sediment
درد باتری
gelatine battery
باتری خشک
gelatine battery
باتری ژلاتینی
nickel iron battery
باتری ادیسن
plante cell
باتری پلانته
battery receiver
رادیو باتری
dry storage battery
باتری ژلاتینی
battery voltage
ولتاژ باتری
burning rack
قاب باتری
secondary battery
باتری بارشدنی
lighting battery
باتری روشنایی
cell cover
درپوش باتری
dry battery
باتری خشک
polarization
پلاریزاسیون باتری
pillar post of battery
ستون باتری
battery isolator
لایی باتری
battery charging cable
کابل باتری پر کن
battery filler
سرنگ باتری
automobile battery
باتری اتومبیل
battery carrier
شاسی باتری
battery carbon
زغال باتری
battery capacity
فرفیت باتری
solution of battery
الکترولیت باتری
battery hold down
میانگیردار باتری
battery ammeter
امپرسنج باتری
battery acid
اسید باتری
battery discharger
باتری خالی کن
battery current
برق باتری
battery cradle
کلاف باتری
voltaic battery
باتری ولتایی
battery charging plug
دو شاخه باتری پر کن
battery syringe
سرنگ باتری
secondary cell
پیل باتری
battery charging rheostat
رئوستای باتری پر کن
battery cell
پیل باتری
battery case
جعبه باتری
batterty cover
سرپوش باتری
floating battery
باتری ذخیره
alkaline battery
باتری قلیایی
air cell a battery
باتری رادیو
acummulator battery
باتری بارشدنی
battery electrolyte
الکترولیت باتری
battery insulator
عایق باتری
battery insulator
میانگیر باتری
battery electrode
الکترود باتری
rechargeable battery
باتری بارشدنی
discharger for battery
باتری خالی کن
ignition battery
باتری استارت
b. eliminator
جانشین باتری ب
hold down for batteryseparator
میانگیردار باتری
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
battery connector
رابط پیل باتری
separator
میان گیر باتری
plate puller
انبر صفحه باتری
plunge battery
باتری با الکترد شناور
porosity of battery plate
تخلخل صفحه باتری
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
dry storage battery
باتری انبارهای خشک
plate press
پرس صفحه باتری
nickel iron battery
باتری نیکل-اهن
overdischarge of battery
تخلیه فرساینده باتری
overfilling of battery
سرشار کردن باتری
backs
که یک باتری پشتیبان دارد
faure plate
صفحه باتری خمیری
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
back
که یک باتری پشتیبان دارد
plante battery plate
صفحه باتری پلانته
pasted plate
صفحه باتری خمیری
cell connector
رابط پیل باتری
reversed battery plate
صفحه باتری معکوس
to charge the battery
باتری را بار کردن
carbon battery plate
صفحه باتری کربنی
shedding of battery plate
ریزش صفحه باتری
battery still
دیگ تقطیر باتری
battery steamer
کوره باتری بخاری
battery resistance
مقدار مقاومت باتری
train lighting battery
باتری روشنایی ترن
battery hydrometer
چگالی سنج باتری
universal receiver
رادیو برق و باتری
area of battery plate
سطح صفحه باتری
ampere hour efficiency of storage batter
بازده باتری انبارهای
thin plate battery
باتری صفحه نازک
group of battery plates
دسته صفحات باتری
hardened battery plate
صفحه باتری سخت
heater battery
باتری گرم کننده
discharge
خالی کردن باتری
idle voltage of battery
ولتاژ هرز باتری
cutout relay
رله باتری پرکن
closed circuit battery
باتری با مدار بسته
cementation
سیمانی شدن باتری
local action
تخلیه موضعی باتری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com