English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
navigational grid شبکه کمکی ناوبری
Other Matches
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
intermediate grid شبکه کمکی
navigation mode روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
landing aids وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
piloting ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
inverts معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverting معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
invert معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inertial navigation سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
auxiliary storage حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
local area network کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
auxiliary operation عملیات کمکی عملکرد کمکی
lan کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
internetwork تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
bridged وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
sequential پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
auxiliary machinery دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
captures حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capturing حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capture حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
NDIS بین نرم افزار درایور شبکه و کارتهای آداپتور شبکه
networking 1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
dispersed intelligence یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
synchronous . شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
wiring جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
Xerox Network System پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
grid convergence تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
speech scrambling نفوذ در شبکه مکالماتی دخالت در شبکه صوتی و به هم زدن ان
fax کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxing کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
spanning tree روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
fault یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
Internetwork Packet Exchange پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
faults یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
commoners پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
XNS پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
common پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commonest پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
universal drafting machine خط کش ناوبری
navigating bridge پل ناوبری
navigation ناوبری
IPX پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
CMIP پروتکلی که به طور رسمی توسط IOS پذیرفته شده است برای انتقال افلاعات مدیریت شبکه در شبکه
navigating ناوبری کردن
navigate ناوبری کردن
pilot ناوبری کردن
pilot راهنمای ناوبری
satellite navigation ناوبری ماهوارهای
aerial navigation ناوبری هوایی
piloted ناوبری کردن
piloted راهنمای ناوبری
pilots ناوبری کردن
coast ناوبری کرانهای
navigated ناوبری کردن
celestial navigation ناوبری نجومی
pilots راهنمای ناوبری
navigates ناوبری کردن
coasts ناوبری کرانهای
bathymetric navigation ناوبری ژرفایافتی
radio navigation ناوبری رادیویی
navigation light چراغهای ناوبری
aids to navigation کمکهای ناوبری
dead reckonning ناوبری کور
electronic navigation ناوبری الکترونیکی
inertial navigation ناوبری لختی
alert پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerts پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerted پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
nett شبکه رادیویی تور استتار شبکه
net شبکه رادیویی تور استتار شبکه
grid current detection یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه
nets شبکه رادیویی تور استتار شبکه
omega سیستم ناوبری امگا
subsurface navigation ناوبری زیر سطحی
aeronautical chart نقشه ناوبری هوایی
inertial navigation system سیستم ناوبری ماندی
stellar inertial navigation ناوبری لختی ستارهای
navigational grid بادزن کمک ناوبری
dead reckonning tracer میز ناوبری کور
vector مسیر ناوبری هواپیما
day beacon برج ناوبری روز
navigational aids وسایل کمک ناوبری
air plot نقشه ناوبری هوایی
aids to navigation وسایل کمک ناوبری
hyperbolic navigation system روش ناوبری هذلولی
vectors مسیر ناوبری هواپیما
tacan سیستم ناوبری تاکان
gateway 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
cloud lattice design طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
gateways 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
server کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
NetBEUI گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
piloting ناوبری در کنار ابهای ساحلی
tactical air navigation رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
plotting chart نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
astro tracker وسیله ناوبری خودکار نجومی
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
celestial navigation ناوبری بااستفاده از صور فلکی
visual flight پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
aeronautical plotting chart نقشه مخصوص ناوبری هوایی
aeronautical information overprint اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
aeronautical plotting chart نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
hyperbolic navigation ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
day beacon برج ناوبری مورد استفاده درروز
coasting ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
augmentation support set دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
bus network سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
dedicated کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
situation indicator دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
pseudostereo ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
radial شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
pseudopursuit navigation ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
radials شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
shoran نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
dead reckonning tracer وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
pursuit navigation ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
CMOT استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
lattice شبکه بندی شبکه کاری
lattices شبکه بندی شبکه کاری
grid bias پتانسیل شبکه ولتاژ شبکه
grid bias ولتاژپلاریزاسیون شبکه بایاس شبکه
tunnelling روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
rightsizing فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
radar danning ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
radar netting تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
plotting رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
radio range ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
secondary کمکی
auxiliary کمکی
auxiliaries کمکی
supplementary کمکی
subsidiary کمکی
ancillary کمکی
subsidiaries کمکی
meaconing گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
cell relay روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
prony motor موتور کمکی
auxiliary operatich عمل کمکی
auxiliary operation عمل کمکی
auxiliary memory حافظه کمکی
auxiliary rotor رتور کمکی
interpoles قطبهای کمکی
artificial antenna انتن کمکی
accommodator کارگر کمکی
auxiliary storage انباره کمکی
by pass valve شیر کمکی
auxiliaries امدادی کمکی
auxiliary storage انبار کمکی
interpole قطب کمکی
auxiliary memory حافظ کمکی
sabot خرج کمکی
auxiliary equipment تجهیزات کمکی
auxiliary ego خود کمکی
auxiliary charger شارژکننده کمکی
auxiliary equipment وسایل کمکی
auxiliary equipment وسائل کمکی
auxiliary base line باز کمکی
communicating pole قطب کمکی
auxiliary forces قوای کمکی
auxiliary forces نیروی کمکی
slack variable متغیر کمکی
auxiliary landing field فرودگاه کمکی
split pole motor موتور کمکی
accessory لوازم کمکی
commutating pole قطب کمکی
auxiliary electrode الکترود کمکی
remedial measure اندازه کمکی
booster pump پمپ کمکی
auxiliary target هدف کمکی
dummy antenna انتن کمکی
utilitu program برنامه کمکی
relieving arch طاق کمکی
booster magneto دینام کمکی
relieving tackle تاکل کمکی
coprocessor پردازنده کمکی
user interface میانجی کمکی
auxiliary امدادی کمکی
boostes pump پمپ کمکی
boostes transformer ترانسفورماتور کمکی
artificial aids وسایل کمکی
reserve accumulator انباره کمکی
auxiliary view نمای کمکی
back up frequency فرکانس کمکی
operating supplies مواد کمکی
auxiliary target نقطه کمکی
multicast packet بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
early token release در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
aid کمک وسایل کمکی
lee helm سکان کمکی ناو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com