Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
haematoid	شبیه بخون
Other Matches
mars	بخون
red-handed	بخون الوده
haemic	مربوط بخون
haemic	وابسته بخون
to imbrue with blood	بخون ترکردن
to imbrue in blood	بخون تر کردن
bloodthirsty	تشنه بخون
to gild with blood	غرقه بخون کردن
red handed	دست بخون الوده
sanguification	تبدیل خوراک بخون
to gild with blood	اغشته بخون کردن
to imbrue with blood	الوده بخون کردن
to imbrue in blood	الوده بخون کردن
haemophillia	امادگی بخون رفتن زیاد
They are at daggers drawn. They are bitter enemies.	بخون یکدیگه تشنه هستند
haematosis	تبدیل خون وریدی بخون شریانی
sepsis	مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
gooseneck	هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulated	شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate	شبیه برگچه شبیه بالچه
near	شبیه
makes	شبیه
imitation	شبیه
analogous	شبیه
personator	شبیه
simile	شبیه
imitations	شبیه
wifelike	شبیه زن
similiar	شبیه
simulant	شبیه
make	شبیه
medals	شبیه
womanlike	شبیه زن
near-	شبیه
nearer	شبیه
nearest	شبیه
nearing	شبیه
nears	شبیه
neared	شبیه
similes	شبیه
medal	شبیه
similar	شبیه
papilionaceous	شبیه
anthoid	شبیه به گل
feathery	شبیه به پر
similar <adj.>	شبیه
alike <adj.>	شبیه
akin <adj.>	شبیه
related <adj.>	شبیه
like <adj.>	شبیه
luteous	شبیه گل
similar to that	شبیه به ان
pygidial	شبیه دم
quasi	شبیه
more like;most like	شبیه تر
sagittate	شبیه تیر
shrubby	شبیه بوته
equaled	همرتبه شبیه
semblable	شباهت شبیه
sculpturesque	شبیه مجسمه
screwlike	شبیه اچار
nebulous	شبیه سحاب
scotic	شبیه اسکاتلندیها
stellar	شبیه ستاره
simulated	شبیه ساخته
osteal	شبیه استخوان
popish	شبیه کاتولیک
simulant of	مانند شبیه
likes	شبیه همچون
likens	شبیه کردن
likening	شبیه شدن
likening	شبیه کردن
likened	شبیه شدن
likened	شبیه کردن
liken	شبیه شدن
liken	شبیه کردن
spathulate	شبیه مرهم کش
spatulate	شبیه مرهم کش
spheroid	شبیه کره
equals	همرتبه شبیه
equalling	همرتبه شبیه
equalled	همرتبه شبیه
equaling	همرتبه شبیه
equal	همرتبه شبیه
likens	شبیه شدن
soupy	شبیه ابگوشت
snuffy	شبیه انفیه
liked	شبیه همچون
like	شبیه همچون
airily	شبیه هوا
alike	شبیه یکسان
sloughy	شبیه دله
astral	شبیه ستاره
bovine	شبیه گاو
rivals	نظیر شبیه
rivalling	نظیر شبیه
rivalled	نظیر شبیه
rivaling	نظیر شبیه
rivaled	نظیر شبیه
rival	نظیر شبیه
snakelike	شبیه مار
splenoid	شبیه به طحال
adrenergic	شبیه ادرنالین
limacine	شبیه نرم تن
goosy	شبیه غاز
goosey	شبیه غاز
ovine	شبیه گوسفند
palating	شبیه کاخ
ghostliness	شبیه به روح
panduriform	شبیه ویولون
lupin	شبیه گرگ
palmate	شبیه پنجه
phylloid	شبیه برگ
for all the world like	کاملا` شبیه
fiddleback	شبیه کمانچه
piscine	شبیه ماهی
pisiform	شبیه نخود
farfetched	شبیه بعید
platinoid	شبیه پلاتین
grapy	شبیه انگور
ophitic	شبیه مار
limaciform	شبیه نرم تن
lilied	شبیه سوسن
liker to god than man	شبیه تر بخداتاادم
libriform	شبیه لیف
lupine	شبیه گرگ
lacertilian	شبیه مارمولک
keel shaped	شبیه ته کشتی
ichthyoid	شبیه ماهی
molluscoid	شبیه نرم تن
more like;most like	شبیه ترین
nomological	شبیه قانون
oleaginous	شبیه روغن
henny	شبیه بمرغ
ophidian	شبیه مار
haemoid	شبیه خون
eugenoid	شبیه اوگانا
platy	شبیه بشقاب
chylaceous	شبیه کیلوس
chochleate	شبیه صدف
chartaceous	شبیه کاغذ
quasi easement	حق شبیه به حق ارتفاق
cervine	شبیه گوزن
carinal	شبیه زورق
butyraceous	شبیه کره
reniform	شبیه کلیه
berrylike	شبیه توت
b	هرشکلی شبیه به B
assonant	شبیه در صدا
rhizome	شبیه ریشه
argillaceous	شبیه خاک رس
alkaloid	شبیه قلیا
aliform	شبیه بال
citied	شبیه شهر
claustral	شبیه حجره
epithelioid	شبیه بشرهای
epithelial	شبیه بشرهای
encephaloid	شبیه مغز
plexiform	شبیه شبکه
plexiform	شبکهای شبیه رگ
plumy	شبیه پر کرکی
polypose	شبیه بواسیرلحمی
polypous	شبیه بواسیرلحمی
prismoidal	شبیه منشور
protean	شبیه Proteus
dermoidal	شبیه پوست
dermoid	شبیه پوست
psittaceous	شبیه طوطی
crystalloid	شبیه بلور
computer simulation	شبیه سازی
rooty	شبیه ریشه
likenesses	شکل شبیه
the profession	اهل شبیه
spongy	شبیه اسفنج
gypsy	شبیه کولی
gypsies	شبیه کولی
gipsies	شبیه کولی
bent	علف شبیه نی
tonsillar	شبیه لوزتین
trapezium	شبیه ذوذنقه
trochal	شبیه چرخ
vaulty	شبیه طاق
the drama	فن شبیه سازی
trichoid	شبیه موی
images	شبیه سازی
cattier	شبیه گربه
cattiest	شبیه گربه
simulations	شبیه سازی
catty	شبیه گربه
image	شبیه سازی
simulation	شبیه سازی
typal	شبیه نمونه
simulator	شبیه ساز
vermiform	شبیه کرم
virgulate	شبیه میله
vestibular	شبیه رخت کن
fiddleback	شبیه ویولون
vestibular	شبیه اتاقک
steamy	شبیه بخار
steamiest	شبیه بخار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com