Dictiornary-Farsi | شبیه تابستان تابستانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
summery	شبیه تابستان تابستانی


Other Matches

aestivate	رخوت تابستانی داشتن تابستان را بحال رخوت گذراندن
aestival	تابستانی ناخوشی تابستانی
summer	تابستانی
summers	تابستانی
estival	تابستانی
summer	تابستان
summertime	تابستان
summery	تابستان
summers	تابستان
daylight saving time	ساعت تابستانی
zucchini	کدوی تابستانی
summer solstice	انقلاب تابستانی
summer solstic	انقلاب تابستانی
summer house	خانه تابستانی
estival	ناخوشی تابستانی
summer school	مدرسه تابستانی
summer school	کلاس تابستانی
summer schools	مدرسه تابستانی
summer schools	کلاس تابستانی
aestivation	رخوت تابستانی
summer pudding	پودینگ تابستانی
vacation camp [American E]	پایگاه تابستانی
gazeboo	عمارت تابستانی
full summer	چله تابستان
full summer	عین تابستان
summer time	فصل تابستان
estivation	تابستان خوابی
canicule	چله تابستان
aestivation	تابستان گذرانی
aestivate	تابستان را گذراندن
summer is in	تابستان رسید
estivation	تابستان گذرانی
high summer	وسط تابستان
summer ide	فصل تابستان
summertime	هنگام تابستان
midsummer	نیمه تابستان
midsummer	چله تابستان
cocozelle	کدوی قلیانی تابستانی
kiosk	خانه تابستانی دکه
kiosks	خانه تابستانی دکه
With the onset of summer.	.با آمدن (فرارسیدن )تابستان
gooseneck	هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
summer bed of a river	بستر تابستانی رودخانه مسیل
summer draft	سطح بار امن تابستانی
dry skiing	تمرینات تابستانی اسکی درسالن
summer draft	خط ارتفاع بار تابستانی کشتی
sike	نهری که در تابستان خشک شود
summer	چراندن تابستان را بسر بردن
summers	چراندن تابستان را بسر بردن
midnight sun	خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
We wI'll go to the seaside this coming ( next ) summer .	امسال تابستان می رویم کنار دریا
gazebo	عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
dog days	چله تابستان دوران رکود و عدم فعالیت
Tourists have stayed away in droves this summer.	این تابستان دسته های زیادی از گردشگران نیامدند.
pinnulate	شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated	شبیه برگچه شبیه بالچه
They must hunger in frost, that will not work in heat. <proverb>	آنهایی که در تابستان کار نمى کنند بایستى در زمستان گرسنه بمانند.
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work.	حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
like <adj.>	شبیه
luteous	شبیه گل
similes	شبیه
simile	شبیه
simulant	شبیه
similiar	شبیه
similar to that	شبیه به ان
more like;most like	شبیه تر
pygidial	شبیه دم
feathery	شبیه به پر
makes	شبیه
wifelike	شبیه زن
make	شبیه
similar	شبیه
analogous	شبیه
womanlike	شبیه زن
anthoid	شبیه به گل
alike <adj.>	شبیه
similar <adj.>	شبیه
quasi	شبیه
imitations	شبیه
imitation	شبیه
akin <adj.>	شبیه
medals	شبیه
nears	شبیه
medal	شبیه
nearing	شبیه
nearest	شبیه
papilionaceous	شبیه
related <adj.>	شبیه
personator	شبیه
near	شبیه
near-	شبیه
neared	شبیه
nearer	شبیه
for all the world like	کاملا` شبیه
fiddleback	شبیه ویولون
airily	شبیه هوا
like	شبیه همچون
fiddleback	شبیه کمانچه
ghostliness	شبیه به روح
astral	شبیه ستاره
bovine	شبیه گاو
lacertilian	شبیه مارمولک
keel shaped	شبیه ته کشتی
ichthyoid	شبیه ماهی
henny	شبیه بمرغ
haemoid	شبیه خون
haematoid	شبیه بخون
grapy	شبیه انگور
goosy	شبیه غاز
goosey	شبیه غاز
berrylike	شبیه توت
alike	شبیه یکسان
liked	شبیه همچون
chochleate	شبیه صدف
chartaceous	شبیه کاغذ
cervine	شبیه گوزن
carinal	شبیه زورق
butyraceous	شبیه کره
b	هرشکلی شبیه به B
assonant	شبیه در صدا
argillaceous	شبیه خاک رس
alkaloid	شبیه قلیا
aliform	شبیه بال
platy	شبیه بشقاب
nebulous	شبیه سحاب
stellar	شبیه ستاره
chylaceous	شبیه کیلوس
citied	شبیه شهر
claustral	شبیه حجره
likes	شبیه همچون
farfetched	شبیه بعید
eugenoid	شبیه اوگانا
osteal	شبیه استخوان
epithelioid	شبیه بشرهای
epithelial	شبیه بشرهای
encephaloid	شبیه مغز
popish	شبیه کاتولیک
dermoidal	شبیه پوست
adrenergic	شبیه ادرنالین
dermoid	شبیه پوست
crystalloid	شبیه بلور
computer simulation	شبیه سازی
simulated	شبیه ساخته
snakelike	شبیه مار
tonsillar	شبیه لوزتین
susurrous	شبیه نجوا
susurrus	شبیه نجوا
sylphlike	شبیه جن هوایی
taffia	مشروبی شبیه رم
tafia	مشروبی شبیه رم
sulphurous	شبیه گوگرد
sulfurous	شبیه گوگرد
styloid	شبیه نیزه
snuffy	شبیه انفیه
soupy	شبیه ابگوشت
spathulate	شبیه مرهم کش
spatulate	شبیه مرهم کش
spheroid	شبیه کره
splenoid	شبیه به طحال
stomatic	شبیه دهان
stubbly	شبیه کاهبن
take after	شبیه بودن
the d.	فن شبیه سازی
vee	شبیه حرف v
vermiform	شبیه کرم
vestibular	شبیه رخت کن
vestibular	شبیه اتاقک
virgulate	شبیه میله
waterish	هر چیزی شبیه اب
wavelike	شبیه موج
whippy	شبیه شلاق
vaulty	شبیه طاق
vapory	شبیه بخار
ursine	شبیه خرس
the drama	فن شبیه سازی
the profession	اهل شبیه
trapezium	شبیه ذوذنقه
trichoid	شبیه موی
trochal	شبیه چرخ
typal	شبیه نمونه
uncial	شبیه یک دوازدهم
ungual	سم دار شبیه سم
woodsy	شبیه چنگل
libriform	شبیه لیف
ophitic	شبیه مار
ovine	شبیه گوسفند
rooty	شبیه ریشه
palating	شبیه کاخ
panduriform	شبیه ویولون
palmate	شبیه پنجه
phylloid	شبیه برگ
piscine	شبیه ماهی
ophidian	شبیه مار
oleaginous	شبیه روغن
nomological	شبیه قانون
liker to god than man	شبیه تر بخداتاادم
lilied	شبیه سوسن
limaciform	شبیه نرم تن
limacine	شبیه نرم تن
lupin	شبیه گرگ